آل پاچینو و عزت‌الله انتظامی و داستین هافمن و تام هنکس کجایشان زیباست که ستاره شده‌اند؟

داریوش ارجمند در تازه‌ترین گفت‌وگوی خود به بازیگران سینمای ایران و کیفیت کارشان تاخت. او در بخشی از حرف‌های خود گفت: در سینمای ما دماغ سر بالا، چشم سبز، موی صاف، گونه برجسته، لب بوتاکس شده و زیر ابرو برداشتن جزو شرایط اولیه بازیگری شده است. هنر، ولنگاری و بی‌بند و باری نیست، بی تعهدی و هر چه بادا باد نیست، هنر نفس تعهد و باری سنگین روی دوش هنرمند است.
این بازیگر در بخش‌های دیگری از گفت‌وگوی خود با سایت سوره سینما گفت: می‌شود به من بگویید که زیبایی آقای انتظامی کجا است؟ آل پاچینو واقعا زیبا است؟ مارلون براندو با آن دماغ عقابی و چشم‌های ته؟ یا داستین هافمن با آن قد کوتاه یا مورگان فریمن سیاه پوست و تام هنکس. همه اینها اصلا زیبایی چهره ندارند، اینها درون زیبایی دارند، هنرمند سایه روحش به چهره‌اش می‌افتد، به گفته استاد بیضایی هر بازیگری که خوب بازی کند زیبا می‌شود، زیبایی بسیاری از بازیگران را در زیبایی بازیگری‌شان می‌بینید که این سایه بر روی صورتشان می‌افتد و شما آن را زیبا می‌بینید از همین مارلون براندویی که در مورد چهره اش گفتیم حالا وقتی بازیگری‌اش را می‌بینیم چه می گوییم؟ وقتی آتش فشان بازی‌اش فوران می‌کند بدون اینکه کوچک‌ترین حرکت اضافی بکند تمام جهان را سرشار از انرژی می‌کند، چون با انرژی بازی می‌کند، با ادا و اصول بازی نمی‌کند!
ارجمند همچنین با اشاره به مقوله تعهد در هنر گفت: هنر ولنگاری و بی‌بند و باری نیست، هنر بی‌منطقی نیست، هنر نفس منطق است، هنر نفس بند و بار است، هنر بی‌تعهدی و هر چه بادا باد نیست، هنر نفس تعهد است، نفس مسوولیت است، بار سنگینی روی دوش هنرمند است. چه در نفس و چه در نماد بیرونی خودش، به این خاطر که در آگاهی‌ها ارزش جاسوسی خداوند را پیدا کنی و در نفس بیرونی این است که کسانی که تو را می‌بینند تو سرمشق و عبرتی برای آنها باشی. چه در شکل ظاهر، چه در رفتار، چه در آموزه‌های رفتاری، چه در سواد و شناخت و اعتقاد و ایمان.


ارجمند در ادامه با تجلیل از بازیگری تئاتر گفت: آن کسانی که می‌گویند بازیگر سینما باید بازیگر سینما باشد به این خاطر هست که نمی‌توانند بازیگر تئاتر باشند. اتفاق هم افتاده که بعضی از بازیگران سینما روی صحنه تئاتر حتی نتوانسته‌اند بگویند ماست! تا همین نوجوان های مدعی که هستند و آمدند نیمه کاره رها کردند، بازیگری بازیگری است، در تجربه ای که من از کار با این دوستان داشتم آنهایی که از تئاتر آمده‌اند من با آنها راحت‌تر بودم، هرگز مجبور نبودم صبر کنم تا بازیگر تئاتری متنش را حفظ کند یا اینکه پشت دوربین کسی ایستاده است و از پشت دیالوگ‌ها را به او برساند و مثل طوطی تکرار کند، البته این موضوعات در مورد سینما اتفاق می‌افتد و برای بازیگران سینمایی بیشتر، ممکن است شدنی باشد اما منی که پارتنر آن بازیگر هستم از آن لحظات رنج می‌برم، کسی که از تئاتر آمده است انضباط تئاتری دارد که خود انضباط زندگی است.
مالک اشتر سینمای ایران در پایان با اشاره به اهمیت سینمای آمریکا گفت: شما وقتی سینمای آمریکا را می‌بینید آنها با 5-4 تا هفت تیر کش و سرخپوست پیشینه و فرهنگ برای خود درست کردند آن وقت ما ده هزار سال تاریخ داریم که سراغش نرفتیم. قادر به ساخت فیلم‌های معاصر خودمان هم نیستیم برای اینکه نگاه به شدت سیاسی به فرهنگ داریم؛ آن چیزی را که در فرهنگ ما با سیاست امروز ما نمی‌خواند حذف می‌کنیم، تا کی می‌توانیم حذف کنیم؟ سیاست یک پدیده مواج است، یک تخته روی امواج است، نگاه ما با بالا و پایین رفتن دلار تغییر می‌کند؛ اما حافظ و فردوسی ما نه، اصل فرهنگ ما ریشه‌اش در این خاک است و ثابت است ما پدیده‌های عمیق فرهنگی را نمی‌توانیم با مسائل امروزمان متر بزنیم و بعد بعضی‌هایش را دور بریزیم، باید بپذیریم که آنها پدیده‌های ثابتی هستند، ریشه عمیقی که این فرهنگ دارد و در خاک ماست نمی‌شود این را من با شرایط امروز بالا و پایینش کنم.