محمد علی کشاورز

حمید سمندریان به عنوان کارگردان این گروه نمایشی آن قدر جدی و سخت‌گیر بود که ما به شوخی به او می‌گفتیم تو فاشیست هستی و اوجواب می‌داد روی صحنه تئاتر نباید دموکرات بود. برخلاف کار، سمندریان در زندگی و روابط روزمره بسیار آسان‌گیر و به تمام معنا یک دموکرات بود؛ کینه‌ای به دل نمی‌گرفت، کسی را نمی‌آزرد، نیش‌دار صحبت نمی‌کرد، مهربان بود و به عقاید دیگران احترام می‌گذاشت. سمندریان کارگردانی بسیار با انرژی و پر توان بود، کارش را بسیار جدی می‌گرفت و برای همین تمام آثاری که روی صحنه می‌برد، فاخر و ارزشمند بودند. خود من با اینکه سال‌ها در نمایش‌هایش بازی کرده بودم، وقتی در دهه ۵۰ به دانشکده هنرهای دراماتیک رفتم و شاگردش شدم، چیزهای بسیار زیادی را در کلاس درسش فرا گرفتم. او مثل تئا‌تر به تعلیم بازیگری هم عشق داشت.

با اینکه او در ۳۰ سال اخیر نتوانست مثل گذشته کار کند و نمایش‌هایی که روی صحنه برد به تعداد انگشتان یک دست هم نرسید؛ اما همیشه در جریان تئا‌تر کشور بود، کار جوانان را دنبال می‌کرد و با اشتیاق از نوآوری‌ها و توانمندی‌های آنان سخن می‌گفت.