حمید سمندریان در عین ناباوری همه اهالی تئاتر و هنر به مرگ لبخند زد
معلم همه تئاتریها خداحافظ!
مراسم تشییع پیکر استاد فقید تئاتر ایران؛ حمید سمندریان امروز صبح از مقابل سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر خانه هنرمندان ایران و بنا به درخواست خانواده این استاد بزرگوار برگزار خواهد شد.
مراسم ختم استاد سمندریان دوشنبه ۲۶ تیرماه ساعت ۱۸ در مسجد جامع شهرک غرب برگزار خواهد شد.
تمام اجراهای دو روز پنجشنبه و جمعه تالار انتظامی خانه هنرمندان ایران و تماشاخانه ایرانشهر تعطیل شد.
مراسم تشییع پیکر استاد فقید تئاتر ایران؛ حمید سمندریان امروز صبح از مقابل سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر خانه هنرمندان ایران و بنا به درخواست خانواده این استاد بزرگوار برگزار خواهد شد.
مراسم ختم استاد سمندریان دوشنبه ۲۶ تیرماه ساعت ۱۸ در مسجد جامع شهرک غرب برگزار خواهد شد. در مرگ احمد آقالو -توی حیاط رادیو در میدان ارک- احمد آقالو آرام زیر پارچهای دراز کشیده بود و سمندریان؛ «معلم همه» تئاتریها، رفت بالا و گفت: «هرکس میرود تکهای از خاطرات ما را با خودش میبرد» (و چه کسی هست که دوروبر نمایش باشد و از سمندریان خاطره نداشته باشد؟) تنها یک فیلم بلند سینمایی ساخت بنام تمام وسوسههای زمین که محمدرضا شریفی فیلمبرداری کرد، احمد آقالو بازی کرد و... حالا هیچکدام نیستند.
حمید سمندریان معلم همه تئاتریها پنجشنبه در حالی این جهان را بدرود گفت که هیچکس انتظار مرگش را نداشت. گالیله آخرین تلاش او بود برای تئاتر ایران، که به سرانجام نرسید.امروز صبح از تماشاخانه ایرانشهر به سوی آرامگاه ابدی بدرقهاش میکنند، بیشک بدرقهای با شکوه. رضا کیانیان در سوگ او به زیبایی نوشت:
«راست میگی دلم گرفت و بارانی شد. با ابرهای سیاه آمیخت. اما به مرگ او حسودی کردم. با آبرو رفت. کم درد کشید و رفت. کسی آرزوی مرگش را نکرد و رفت. شیمیدرمانی نکرد و رفت.آلزایمر نگرفت و رفت. تا دو هفته قبل از رفتنش نمایشهای روی صحنه را میدید. هنوز از شوق تئاتر لبریز بود. با اشتیاق «بازی استریند برگ» را تحلیل میکرد.
یک تحلیل امروزی و متفاوت با اجراهای قبلی. همین دو هفته آخر که بیشتر خواب بود یا خودش را به خواب میزد تا صحبتی از تئاتر میشد مینشست و با اشتیاقی که فقط برای یک آدم سالم تعریف میشود داد سخن میداد. و به من که قرار بود نقش «ادگار» را در همین نمایش بازی کنم، میگفت اگر گاهی «ادگار» به جایی که ما نمیدانیم کجاست خیره میشود. به مرگ خیره شده است، بعد میخندید و میگفت اگر زنده موندم بیشتر حرف میزنیم. هم میدانست دارد میمیرد و هم به مرگ لبخند میزد.»
خداحافظ معلم همه تئاتریهای این سرزمین!
ارسال نظر