یادداشت شفاهی
هدفمند شدن یارانهها روی اکران فیلمها تاثیر میگذارد
در حال حاضر چاره دیگری نداریم و ناچاریم یا از اکران فیلمهایمان صرفنظر کنیم یا به همین شیوه اکران محدود رضایت دهیم. اکنون به هیچ عنوان شرایط خوبی برای اکران فیلمهای متفاوت وجود ندارد و قطعا هدفمند شدن یارانهها بر روی وضعیت سینما تاثیر بسزایی میگذارد و موجب میشود که شرایط فیلمهایی که اکنون اکران میشوند نسبت به فیلمهای قبلی بسیار متفاوت شود، حتی اکنون این موضوع موجب شده است که برخی نهادهای حمایتی هم به اکران فیلمها کمک نکنند.
بیژن میرباقری
در حال حاضر چاره دیگری نداریم و ناچاریم یا از اکران فیلمهایمان صرفنظر کنیم یا به همین شیوه اکران محدود رضایت دهیم. اکنون به هیچ عنوان شرایط خوبی برای اکران فیلمهای متفاوت وجود ندارد و قطعا هدفمند شدن یارانهها بر روی وضعیت سینما تاثیر بسزایی میگذارد و موجب میشود که شرایط فیلمهایی که اکنون اکران میشوند نسبت به فیلمهای قبلی بسیار متفاوت شود، حتی اکنون این موضوع موجب شده است که برخی نهادهای حمایتی هم به اکران فیلمها کمک نکنند. به عنوان مثال اکنون شهرداری دیگر از ما حمایت نمیکند و بیلبوردهای خود را به ما اختصاص نمیدهد یا با قیمتهایی بالا این موضوع را قبول میکند که همین مساله یکی از اولین تبعات این طرح محسوب میشود. ما در فیلم «طبقه سوم» سعی کردهایم که بیشتر به شکل یک اثر نمایشی به بررسی مسائل روز جوانان بپردازیم و برای ساخت این اثر خیلی اطلاعات مستندی را مورد استفاده قرار ندادهایم. در اکثر فیلمهایم زنان محور اصلی بودهاند، چرا که نگاه ویژهای نسبت به این قشر دارم. معمولا این گروه از جامعه در بیشتر مناسبات اجتماعی به دست فراموشی سپرده میشوند، حال اگر قرار باشد که هنرهایی مانند ادبیات و سینما هم با این موضوع اینگونه برخورد کنند، اصلا جالب نخواهد بود. قصه این داستان به سالهای گذشته برمیگردد و حوادثی که پساز فرار برخی جوانان از پارتیها و مهمانیهای شبانه اتفاق میافتاد. در سالهای ۸۵ و ۸۶ هر چند وقت یکبار ما شاهد یک حادثه اینچنینی بودیم و اکنون مبنای «طبقه سوم» به همین موضوع برمیگردد. ما دو سال تلاش کردیم که این فیلمنامه را بسازیم، اما به دلیل مضمون این فیلم بسیاری سازمانها مانند فارابی و سازمان فرهنگی هنری شهرداری به حمایت از ما نپرداختند و در نهایت ما مجبور شدیم این فیلم را با سرمایه خودمان و کمک موسسه ناجی هنر بسازیم. معمولا فیلمهایی که به دغدغههای اجتماعی میپردازند نه در مرحله ساخت و نه در مرحله اکران مورد حمایت قرار نمیگیرند و به هیچ عنوان شرایط مناسب برای پرداخت به این آثار مهیا نیست و مسوولان و مدیران فرهنگی مدام به برداشتها و سوءتعبیرهای مختلف از این مضامین میپردازند و این موارد کار در این حیطه را دشوارتر میسازند. طبیعتا من هم مانند بسیاری از اهالی سینما به بحث بازگشت سرمایه توجه دارم و میدانم که اصولا بازیگر است که موجب بازگشت سرمایه فیلم میشود و به واسطه بازیگران است که مخاطبان جذب سینما میشوند، البته من امیدوارم که این معادلات در آینده عوض شود، چرا که اکنون فضای سینما به گونهای شده است که دیگر مردم علاقه چندانی به سینما رفتن ندارند. طی چهار یا پنج سال گذشته فیلمهایی ساخته و اکران شدهاند که مردم خودشان را در آینه آنها ندیدهاند و این موضوع در نهایت موجب عدم اعتماد و قهر مخاطب از سینما شده است. به همین دلیل من فکر میکنم که لازم است برای جذب مخاطبان به سینما از ابزار دیگری به غیر از بازیگر استفاده شود. به نظر من تمرکز بر روی داستانهای متفاوت و مسائل روز جامعه و اجازه آزادانه تولید محتوا موجب آشتی مخاطبان با سینما میشود. به هیچ عنوان چنین طرز فکری ندارم و اگر بر این اعتقاد بودم کمی فیلم را تغییر میدادم.
ارسال نظر