روایت تهیهکننده سینما از یک پدیده
نقشفروشان چگونه بازاریابی میکنند؟
او افزود: پیش از انقلاب سینمای تجاری شکل و شمایلی جدیتر داشت و در آن سینما نقشفروشی هم شکل و شمایل دیگری داشت، پس از انقلاب از دهه ۱۳۶۰ که بنیاد سینمایی فارابی متولی سینمای ایران شد و به لحاظ نظارتی، هدایتی و حمایتی سینما را در دست گرفت با حذف ستارگان قدیم و نظارتی که وجود داشت پدیده نقشفروشی به شیوهای غیرمستقیم از بین رفت اما از دهه ۱۳۸۰ با رشد سینمای تجاری این پدیده دوباره به سینما برگشت و حالا با قدرت گرفتن شبکه نمایش خانگی مساله حادتر شد. اما به طور کل باید بگویم که در دهه ۱۳۸۰ نقشفروشی از تلویزیون آغاز شد، آن زمان تلویزیون یک سری فیلم و سریال ساخت که برخی تهیهکنندگان این آثار با پول گرفتن از افراد به آنها نقش دادند و بعد این روند به یک قاعده تبدیل شد و به سینما آمد و هر چند که تلویزیون جلوی ادامه این روند را گرفت اما به شکلهای مختلف در سینما ماندگار شد.
این تهیهکننده در گفتوگو با ایلنا گفت: معمولا افرادی که میخواهند راه صدساله را یکشبه بروند سعی دارند نقش بخرند و وارد این پروسه میشوند.
این پدیده دو جنبه منطقی و غیرمنطقی دارد و آغاز آن در سینما از زمانی بود که بازیگران به عنوان سرمایهگذار وارد پروژهها شدند و افرادی سرمایهگذار شدند که نقشها را میفروختند و به افراد متقاضی پیشنهاد میدادند که در ازای مبالغی به آنها نقش بدهند که از این طریق بازیگران حرفهای و کاربلد حذف میشوند. نکته دیگر کلاهبرداریهایی است که صورت میگیرد، ما شاهد گزارشهایی از شاکیانی هستیم که مبالغی به تولیدکنندگان یک فیلم پرداخت کردهاند و در نهایت نقشی بسیار کوتاه یا حتی یک نقش سیاهیلشکر به آنها داده شده است و حالا شاکی هستند. نقشفروشی روابط را در سینما دچار اغتشاش میکند و رواج این پدیده باعث شد انجمن تهیهکنندگان مستقل نسبت به آن اخطار دهد.
او افزود: زمانی گفته میشد که یک نفر ۲۰۰میلیون تومان برای بازی در یک فیلم پرداخت کرده، درحالیکه آن زمان هزینه تولید یک فیلم ۵۰۰میلیون تومان میشد و این اتفاق منطقیتر بود، چون بخش اعظمی از بودجه ساخت فیلم از این طریق تامین میشد؛ اما امروز که هزینه ساخت یک فیلم مثلا ۲۰میلیارد تومان است با نقشفروشی نمیتوان بخش اعظمی از بودجه را فراهم کرد و معمولا در تفاهمی بین تهیهکننده یا کارگردان قیمتهایی تعیین میشود.
اکبریصحت تاکید کرد: بازیگرانی هستند که در ساخت یک فیلم سرمایهگذاری میکنند و دستمزدشان را هم بخشی از سرمایهگذاری در نظر میگیرند و اینگونه نقشها را به دست میآورند. این افراد میتوانند بازیگران مطرح هم باشند و این پروسه را نمیتوان یک نقشفروشی غیرمنطقی در سینما دانست که امروز در سینمای ما رواج دارد.
این تهیهکننده در ادامه درباره دلایل ظهور و رواج این پدیده در سینما گفت: مسائل مالی و وضعیت اقتصادی کشور ما اصلیترین دلیل رواج این پدیده است؛ همانطور که امروز فروش وسایل گنجیابی در کشورمان افزایش پیدا کرده و افرادی سعی دارند از طریق گنجیابی راه صدساله را یکشبه بروند، تولیدکنندگان آثار سینمایی هم در برابر پیشنهادهای کسانی که میخواهند نقش بخرند آسیبپذیرتر هستند. اما همانطور که در گنجیابی احتمالا بالای ۹۹درصد افراد ناموفق در رسیدن به هدفشان هستند، در سینما هم با خریدن نقش کسی به بازیگر مهم تبدیل نشده است. به نظر من کسی که استعداد و توانایی بازیگری ندارد، با نقش خریدن به جایی نمیرسد و فقط میتواند از این طریق به منافعی در راستای اهدافی دیگر دست پیدا کند. هیچکسی از این طریق نمیتواند انتظار داشته باشد که روزی جای بازیگرانی چون نوید محمدزاده و شهاب حسینی را بگیرد.
او افزود: نکته دیگر این است که نقش خریدن فقط با پول اتفاق نمیافتد، برخی به تهیهکننده و کارگردان وعده میدهند که ارتباطات خوبی با نهادهای مختلف دارند و میتوانند بهراحتی برای فیلم مجوز نمایش بگیرند، اعتماد آنها را جلب میکنند، به دلیل قولی که دادهاند نقش میگیرند.
جالب است که در نمونههایی همان فیلمها توقیف شدهاند و این افراد هم نتوانستهاند کاری انجام دهند. برخی افراد نقش را از طریق تعداد فالوورهایشان در فضای مجازی میخرند، نمونههایی داشتیم که مثلا یک نفر با دومیلیون فالوور وعده دیده شدن فیلم توسط حداقل صدهزار نفر را داده، فیلم ساخته شده و در نهایت تعداد مخاطبانش بسیار کمتر از صدهزار نفر بوده و مشخص شده تصور اینکه فضای مجازی و دنبالکنندههای افراد میتوانند در دیده شدن فیلمها تاثیرگذار باشند هم تصوری غلط است.
اکبریصحت درباره راهکارهای موجود برای مقابله با نقشفروشی در سینما گفت: لازم است خانه سینما به این مساله ورود کند و به طور کل خانه سینما میتواند کارکردی در برابر این اتفاق داشته باشد و کمک کند تا سینما به هدر نرود.
اما در نهایت باید بگویم که هیچ راهکار قطعی و مشخصی برای مقابله با نقشفروشی وجود ندارد؛ همانطور جلوی رانتهای اقتصادی گرفته نشد. ولی آگاهی میتواند بخشی از مسائل را حل و کمک کند تا سیستم و اتمسفر فرهنگی کشورمان سالم بماند. فقر عامل همه بدبختیهاست و در جامعهای که مشکلات اقتصادی شدیدی وجود دارد چنین پدیدههایی از بین نمیروند. من معتقدم که اگر قرار است مسائلی چون نقشفروشی که بهوفور در هر حرفهای در کشورمان به چشم میخورد از بین برود، باید با فقر و مشکلات اقتصادی مقابله کرد. کسی که مشکل مالی نداشته باشد، حقوق یا درآمد کافی داشته باشد هیچگاه خود را در معرض وعدههایی که نقشفروشان ارائه میکنند قرار نمیدهد یا وعده آنها تاثیری بر او نخواهد داشت.