روزهای مه‌آلود فارابی

به گزارش ایسنا، بنیاد سینمایی فارابی که بیش از ۴۰سال از تاسیس آن می‌گذرد، در دهه‌های مختلف با عناوین پرطمطراقی همچون «نهاد ملی سینما» از آن یاد می‌شده و با تشکل‌ها، نهادها و مراکز ملی و سینمایی مهمی در برخی کشورهای دنیا هم‌تراز دانسته می‌شد. اما در سینمای ایران و بخصوص در چند سال گذشته یکی از پرحاشیه‌ترین مجموعه‌های سینمایی دولتی شناخته می‌شود.

این بنیاد، طبق روایت سیدمحمد بهشتی، از موسسان بنیاد سینمایی فارابی که از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۲ مدیریت آن را برعهده داشت، سال ۶۲ با همراهی محمدمهدی دادگو، محمد آقاجانی، عبدالله اسفندیاری، علیرضا شجاع نوری، مجید مسچی، مهدی یزدانی، التفات شکری‌آذر و ایرج تقی‌پور شکل گرفت.

بهشتی سال‌ها قبل در این زمینه گفته بود:‌ در آن سال‌ها فعالیت گسترده در زمینه سیاستگذاری و برنامه‌ریزی در حوزه سینما انجام شد و طبق این برنامه‌ریزی‌ها لازم بود نهادی شکل بگیرد که وظیفه حمایت از سینمای ایران را برعهده بگیرد. این نهاد قرار بود دولتی نباشد، بدین معنا که تابع قوانین و مقررات دولتی نباشد و اساسا چهره‌ دولتی نداشته باشد.به گفته او، قبل از انقلاب اساسنامه باشگاه فارابی به‌عنوان «سینما تک» طراحی شده و مصوب شورای عالی فرهنگ دوره خودش بود. اساسنامه‌ اجازه می‌داد که بندهای آن تغییر کند تا براین اساس بنیاد فارابی به عنوان بازوی حمایت از سینمای کشور فعال شود.

بهشتی در آن مقطع امیدوار به رسیدن روزی بود که بنیاد سینمایی فارابی نباشد و درواقع سینمای ایران به وجود چنین بنیادی احتیاج نداشته باشد؛ اما الان پس از گذشت بیش از چهار دهه نه تنها این بنیاد همچنان پابرجاست بلکه در بسیاری از دوره‌های مدیریتی صرفا به بازوی اجرایی منویات دولت در سینما بدل شده، تا جایی که تنها پایگاه جدی سینمای دولتی برای عملی کردن شعارهای سیاسی و اجتماعی و ایدئولوژیک بوده است. مصداق این مساله تولیدات همین سه سال اخیر است که قطعا کیفیت برخی از آنها جای بحث و بررسی فراوان دارد.

البته با گزارشی که مجید زین‌العابدین، مدیرعامل پیشین بنیاد سینمایی فارابی، در آخرین روز فعالیت رسمی دولت سیزدهم منتشر کرد، فرصت بهتری برای بررسی دقیق‌تر عملکرد فارابی در سه سال گذشته فراهم شده است. اما شاید بد نباشد مسائل دیگری هم از دو سال ابتدایی بنیاد روشن شود، به‌خصوص از روزهایی که ماجراهای فارابی در دولت سیزدهم با انتصاب یک سری چهره غیرسینمایی از جمله رئیس سازمان برنامه و بودجه، وزیر نفت، دبیر شورای عالی مناطق آزاد، معاون ستاد اجرایی فرمان امام و دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در هیات امنای بنیاد سینمایی فارابی آغاز شد. در آن روزها برخی این انتصاب‌ها را به فال نیک گرفتند تا مسیری برای سرمایه‌گذاری نهادهای ثروتمند در سینما باز شود، ولی به طور رسمی و شفاف اعلام نشد که دستاورد حضور این مقامات در بنیاد سینمایی فارابی چه بود.

با تمام اتفاق‌هایی که نه تنها در سه سال اخیر بلکه در سال‌ها و دهه‌های گذشته در این مجموعه مهم سینمایی رخ داده، بنیاد سینمایی فارابی به جایی رسیده که برخی اهالی سینما معتقدند باید تعطیل شود، چرا که حتی در مهم‌ترین اهداف تعریف‌شده‌اش، همچون حمایت از سینمای کودک و نوجوان، موفق عمل نکرده و بیشتر به بنگاهی برای تولید انحصاری یا مشترک فیلم‌های چند‌ده‌میلیاردی استراتژیک، آن هم بدون مخاطب انبوه، تبدیل شده است. آنها همچنین از برخوردهای سلیقه‌ای با فیلم‌نامه‌هایشان شکایت دارند.

چند روز قبل فرزاد موتمن با یادآوری خاطراتش از ۲۰فیلم‌نامه‌ای که هیچ‌گاه در اولویت فارابی قرار نگرفت، گفته بود: از نظر من بنیاد سینمایی فارابی باید تعطیل شود چون در سال‌های مختلف تهیه‌کننده ده‌ها فیلم بی‌مصرف شده که حتی نتوانسته آنها را اکران کند.

حالا در دولت جدید و با تغییر مدیران، بار دیگر سرنوشت این نهاد سینمایی، سکانداری آن و مسیری که در پیش خواهد گرفت مورد بحث قرار گرفته است. این روزها شنیده می‌شود که قرار است بنیاد سینمایی فارابی به شکلی جدی‌تر در قامت یک کمپانی عمل کند تا محصولاتش آثاری پرخرج و کم‌بازده و شکست‌خورده نباشند.

رائد فریدزاده که پس از پایان ماموریت مجید زین‌العابدین، مهدی سجادی را به عنوان سرپرست منصوب کرده، معتقد است: «فارابی درخت تنومند سینمای ایران است و به‌حتم با مرور زمان، بیش از پیش می‌توان به اصالت آثار فارابی پی برد.»

او تاکید کرده است: «بازنگری جدی در برخی مسائل بنیاد سینمایی فارابی از نیازهای مهم و مبرم امروزش شمرده می‌شود و باید نگاه ملی آن را با همت و اراده دوستان حاضر در فارابی و اساتید سینمایی تعمیم داد.»

رئیس سازمان سینمایی این اظهارات را در حالی مطرح کرده که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از لزوم حکمرانی نرم در سینما سخن گفته و ابراز امیدواری کرده که در دوران جدید «سینمای اندیشه‌ورز تقویت شود. البته نه به این معنا که همه فیلم‌ها فلسفی باشند، بلکه بنیه فکری در سینمای ایران تقویت شود و طعم تفکر را به آن منتقل کنیم.»

با این تاکیدها و با توجه ویژه‌ای که شنیده می‌شود وزیر ارشاد بر انتخاب مدیرعامل فارابی دارد، به نظر می‌رسد مسیر حرکت این بنیاد سینمایی در بخش‌های مختلف باید دستخوش تغییرات زیاد شود تا شعارها و امیدهای مدنظر مدیران سینما مجال خودنمایی پیدا کنند.