حیاتبخش شعر طنز معاصر
امروز سالروز در گذشت ابوالفضل زرویی نصرآباد است
زرویی نصر آباد و همکارانش در مجله گل آقا چراغ این ژانر را روشن نگه داشتند و بعدها جوانان دیگری به آنها پیوستند تا اکنون ادبیات طنز به درخت پرشاخوبرگی تبدیل شود که تماشایی است.سالها پیش کیومرث صابری فومنی درباره اهمیت حضور زرویی نصرآباد گفته بود: « قلمی که عبید و دهخدا در دست داشتند، الان بیصاحب نیست. طنز دارد جان میگیرد. یکی از مشهورترین طنزنویسان امروز ما ملانصرالدین فقط ۲۳ سال دارد! چراغها دارند روشن میشوند.
شهر چراغانی خواهد شد.».زرویی نصر آباد که با آثارش و شاید مهمتر از آن با آموزش طنزپردازان جوان گام بلندی برداشته بود، ۶ سال پیش در چنین روزی با زندگی خداحافظی کرد. نکته مهم این است که از او شعرهای جدی بسیار خوبی به یادگار مانده که زیر سایه آثار طنزش کمتر دیده شدهاند. به بهانه سالروز درگذشت او دو شعر طنز از او را بخوانید.
۱
«از در درآمدى و من از خود به در شدم»
از دیدنت، به جان تو، کلى پکر شدم
باز آمدى که ناله برآرى ز دخل و خرج
از دست شکوههاى تو، من خونجگر شدم
میگفت روز پیش، «حسن» با پدر که: من
مغبون ز گفته هاى شما، اى پدر، شدم
من اهل ازدواج، نبودم ز ابتدا
خواندى به گوشم آنقدر آخر که خر شدم
من خانهاى مصادرهاى داشتم، دریغ!
صاحب زمین بیامد و من در به در شدم
گفتم: به قرض، تر نشود شست پاى من
در منجلاب قرض، فرو تا کمر شدم
شد با ظهور نظم نوین وضع من خراب
بد بود حال و روزم و از بد، بتر شدم
دنیا به مثل دوره عصر حجر شدهست،
یا بنده، مثل آدم عصر حجر شدم؟!
بر من مگیر اگر پس از این شعر آبدار
چون استکان کنار سماور، دمر شدم
۲
«ادب آموختم زِ بی ادبان»
(رک: گلستان؛ به نقل از لقمان!)
تَرکِ «ما قال» و «مَن یقول» کنم
نتوانسته ام قبول کنم
که پسر را پس از کلاس زبان
بفرستم به پیشِ بیادبان
که در آن جا به اشتیاق و طرب
بکند درک فیض و کسبِ ادب
این ادب را که بی خرید و فروخت
میشود توی کوچه هم آموخت
اعتمادی به این مُدِل نکنید
بچه را توی کوچه وِل نکنید
بچهتان اعتیاد میگیرد
میرود چیز یاد میگیرد
چه بسا عاشق کسی بشود
چشم در چشمِ اقدسی بشود
شاید آنجا کلک سوار کند
با یکی، نصفهشب فرار کند
ناگهان سنگ بر سبو نزنند؟
سوزن ایدزی به او نزنند؟
بچهتان اَنگِ «تابلو» نخورد؟
توی کوچه، تِلوتِلو نخورد؟
نبرندش به جرم جاسوسی
یا کلنجار و فحش ناموسی؟
نکند توی کوچه، هی سروته
نشود پای ثابت صد و ده؟
***
پس به فرزند، یاد باید داد
ادب از بی ادب نگیرد یاد
یک کمی همّت اختیار کنید
خودتان روی بچه کار کنید