خاطرات کمال تبریزی در پروژه تاریخ شفاهی موزه سینما
پرستویی چگونه مارمولک شد؟
تبریزی با بیان اینکه متولد روز ۵ آبانماه سال ۱۳۳۸ است، گفت: من در دوره دبیرستان در مدرسهای تحصیل کردم که بعدها متوجه شدم حسن فتحی نیز در آنجا تحصیل کرده است. یادم میآید به دلایل مختلف تصمیم گرفتم به دانشگاه پلیتکنیک بروم و در رشته مهندسی راه و ساختمان تحصیل کنم.
او ادامه داد: در سال ۱۳۵۶ به دانشگاه رفتم ولی پس از گذراندن سه ترم انقلاب اسلامی شد. برای همین دانشگاه به مدت دو سال تعطیل شد و دوره های مختلف فیلمسازی را گذراندم و دو فیلم کوتاه نیز کارگردانی کردم. در آن مقطع ابراهیم حاتمیکیا یک فیلم هشتمیلیمتری به نام «کوردلان» را کارگردانی کرد و از من خواست تدوین آن را بر عهده بگیرم. تبریزی با بیان اینکه به رشته ریاضی بسیار علاقهمند بوده اما فعالیتهای عکاسی و سینمایی نیز برایش اهمیت خاصی داشته است، توضیح داد: در آن زمان تصمیم گرفتم تغییر رشته دهم و این موضوع برای مسوولان دانشگاه بسیار عجیب بود. پس از آنکه از رشته سینما فارغالتحصیل شدم، به صورت حرفهای کار خود را شروع کردم.
این کارگردان با بیان خاطرهای از دوران جنگ ادامه داد: اولین روز جنگ یعنی ۳۱ شهریور به دو گروه تقسیم شدیم که هر گروه شامل یک فیلمبردار، یک دستیار فیلمبردار و یک صدابردار بود. صدابردار گروه ما آقای محمدمهدی حیدریان بود و من فیلمبرداری را بر عهده داشتم.
با دو خودرو متعلق به وزارت ارشاد، عازم جبهه های جنگ شدیم و از تمام مناطق درگیر جنگ فیلمبرداری کردیم. زمانی که بازگشتیم همه این فیلم ها را تدوین کردیم که در قالب یک مستند به نام «شهادتطلبان» عرضه شد.
این فیلمساز یادآور شد: در آن مقطع، حس و حالی انقلابی در جامعه وجود داشت و مقوله دستمزد برای ما دارای اهمیت چندانی نبود.
تبریزی در ادامه گفت: من معتقدم فیلمسازی یک فعالیت جمعی است و اگر فردی فکر کند که فیلم خود را بهتنهایی میسازد، اشتباه بزرگی را مرتکب شده است. اگر مجموعه عوامل بهخوبی مدیریت و هدایت شده و دارای انسجام کافی نیز باشند، اثر نهایی تاثیرگذار خواهد بود.
«مارمولک» یکی از فیلمهای مهم سینمای ایران در سالهای بعد از انقلاب است که سرنوشت عجیبی را از توقیف تا اکران پشت سر گذاشته است. این فیلم که به کارگردانی کمال تبریزی، تهیهکنندگی منوچهر محمدی، نویسندگی پیمان قاسمخانی و با بازی پرویز پرستویی است، در سال ۱۳۸۲ منتشر شد و در بیست و دومین جشنواره فیلم فجر برنده سیمرغ بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد. این اثر بعد از اکران از پرده پایین کشیده شد و سرانجام سیدیهایی در سال ۱۳۹۴ به صورت محدود عرضه و در فروردین ۱۳۹۹ بهطور رسمی در شبکه نمایش خانگی منتشر شد. او درباره ساخت این فیلم گفت: روزی آقای منوچهر محمدی از من دعوت کرد تا به دفتر وی برم. او طرح فیلمنامه سینمایی «مارمولک» را به من ارائه کرد و نظرم را جویا شد. هر دو بر این عقیده بودیم که اثر نهایی نتیجه بسیار خوبی خواهد داشت. اولین انتخاب ما برای نقش اصلی این فیلم، پرویز پرستویی بود و زمانی که او فیلمنامه را مطالعه کرد، به آن علاقه نشان داد.
او درباره همکاریاش با پرویز پرستویی افزود: پرویز پرستویی در چند فیلمی که با او کار کردم روی لباس خود حساسیت زیادی داشت به گونهای که نسبت به تعویض آن رغبتی نشان نمیداد. تا زمانی که در «مارمولک» مشغول فیلمبرداری صحنههای زندان بودیم او همواره لباس مربوط به آن صحنهها را بر تن داشت.
کمال تبریزی گفت: روندی که پرستویی طی میکند نوعی شگرد به حساب میآید که در جهت نزدیک شدن به نقش، آن را به کار میگیرد. به عنوان مثال، برای فیلم «مارمولک» او مدتها به حوزه علمیه تهران در جنوب شهر رفتوآمد داشت و همنشین افراد حاضر در آنجا بود تا بتواند حالوهوا و همچنین اصطلاحات مختلف را بیاموزد. پرستویی در نهایت موارد مختلفی را آموخت و خود نیز آنها را به فیلمنامه اضافه کرد. «مارمولک» در یک فضای روستایی ساخته شد و افراد محلی در آنجا چندان با بازیگران و فیلمبرداری یک اثر سینمایی آشنا نبودند. به همین دلیل شناختی از پرویز پرستویی نداشتند و زمانی که او با لباس یک روحانی در کوچه و پسکوچه ها رفتوآمد میکرد، مردم محله کاملا او را به عنوان یک روحانی پذیرفته بودند.
این فیلمساز گفت: پرستویی برای اینکه خود را هر چه بیشتر در فضای نقش قرار دهد، اوقاتی را به مداحی و خواندن روضه اختصاص میداد تا ارائه خود را تا حد امکان قابل باور جلوه دهد. درواقع هیچ گونه نمایشی در «مارمولک» دیده نمیشود و هر آنچه وجود دارد، محصول واقعگرایی موجود در پشت دوربین است.
این فیلمساز شناختهشده سینمای ایران در پایان گفت: به فیلمسازان جوان توصیه میکنم که از سینما به عنوان یک وسیله کاملا جدی استفاده کنند و این هنر را به عنوان یک پل ببینند که وجود آن در جامعه باعث میشود همه افراد، دیدگاهها و نگرشها در کنار یکدیگر دیده شوند. امیدوارم فیلمسازان جوان بتوانند باعث رشد هرچه بیشتر سینمای ایران شوند.