مختصات سینمای تک‌ژانری

واقعیت این است که در سال‌های پس از کرونا خیلی‌ها معتقد بودند سینما به عنوان یک تفریح جمعی از بین خواهد رفت، اما اکران فیلم‌های کمدی از این اتفاق جلوگیری کرد و توانست چراغ سالن‌ها را در این سال‌ها روشن نگه دارد. حالا اما مدت‌هاست یک موج کمدی‌ستیزی راه افتاده و خیلی‌ها معتقدند ادامه این روند سینما را نابود خواهد کرد. دلیل اصلی این اتفاق هم کیفیت بسیار پایین این دسته از فیلم‌هاست.

واقعیت این است که شرایط به سمتی پیش رفته که سرمایه گذاری در فیلم‌سازی روی کمدی‌سازی تمرکز پیدا کرده اما نتیجه کار نمایش سطح نازلی از کمدی بوده است. در غیاب تولید فیلم‌های اجتماعی در سینما و وضعیت تلخ تلویزیون در این دوران، شبکه خانگی به ساخت سریال‌های اجتماعی ورود کرد و توانست طیف وسیعی از مخاطبان سرگردان را جذب کند.

 بسیاری از کارشناسان سینمای ایران، فروش ۷۵درصدی کمدی‌ها را یک فرصت تلقی می‌کنند  اما از سوی دیگر خیلی‌ها آن را یک تهدید جدی برای کلیت سینمای ایران می‌دانند. با توجه به چالش‌های موجود در جامعه ایرانی شاید بتوان مهم‌ترین و اصلی‌ترین دلیل اقبال عمومی به فیلم‌های کمدی را نیاز مردم به طنز و شادی در مواجهه با مشکلات روزمره اجتماعی دانست. سینما همیشه از دیرباز یکی از انتخاب‌های تفریحی مردم بوده و از طرفی هنوز در مقایسه با موارد دیگر مقرون‌به‌صرفه‌تر است.

کارشناسانی که معتقدند دولت نباید در سینما دخالت داشته باشد، می‌گویند رونق کمدی‌ها می‌تواند جنبه‌های مثبتی همچون افزایش فروش و درآمدزایی و در نهایت رونق اقتصادی این هنر - صنعت را به دنبال داشته باشد و همچنین باعث شود استعدادهای جدید در زمینه کارگردانی، نویسندگی و... کشف شوند.

از طرفی اما عده دیگری معتقدند تمرکز بیش از حد بر کمدی به تضعیف سایر بخش‌های سینما منجر شده که کاهش کیفیت، نارضایتی علاقه‌مندان جدی سینما، تکراری شدن سوژه‌ها، افت خلاقیت و... تبعات آن در این مدت بوده است. در کنار این موضوعات، باید یادآور شد که سینمای ایران به تولیدات اجتماعی آن در جهان شناخته می‌شود و بعید نیست که با این روند، شناخت جهان از سینمای ایران، به سمت آثار زیرزمینی برود که هر روز تولید آنها گسترش پیدا می‌کند.

کارشناس‌ها همچنین می‌گویند تاثیرهای تک‌ژانری شدن سینما در بلند‌مدت به‌شدت بیشتر از تاثیر مثبت آن در این برهه زمانی است؛ به شکلی که این روند ممکن است بر فرهنگ و هنر جامعه تاثیر بگذارد. غفلت از مسائل اجتماعی، تاریخی و فلسفی در سینما می‌تواند به سطحی شدن فرهنگ عمومی در سلایق هنری بینجامد و همه اینها باعث می‌شود که سینما دیگر نتواند به عنوان آینه‌ای از جامعه، تنوع و عمق خود را حفظ کند.

از سوی دیگر، عدم توجه به ابعاد کیفی سینما و توجه صرف به جنبه سرگرمی آن، در نهایت موجب افت سطح جدی تولیدات نمایش خانگی، تلویزیون و حتی سطح کیفیِ دیدِ هنری و فرهنگی مخاطب خواهد شد.

در همین زمینه خبرگزاری ایسنا نوشته است که برای جلوگیری از پیامدهای منفی که می‌تواند تداوم تک‌ژانری شدن سینما داشته باشد، لازم است سیاست‌های جدیدی برای تولید و اکران فیلم‌های متنوع اعمال شود. سینمای ایران نشان داده است که اتخاذ یک سیاست کلی برای آن به دلیل چندپارگی تصمیمات در نهادهای فرهنگی موازی، هرگز کارآمد نیست و هر کس با توجه به سیاست‌های ارگانی خود، تصمیماتی به نفع خود اتخاذ می‌کند.

اما به نظر می‌رسد لازم است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره جدید خود، ضمن همفکری با نهادهای موازی فعال در حوزه سینما، برای هریک نقشی در این مسیر در نظر بگیرد. البته در این مسیر، چالش بزرگی پیش‌ روی تصمیم‌گیران قرار دارد و آن هم ایجاد توازن بین تصمیمات حمایتی و اقتصاد بخش خصوصی است که می‌تواند یک‌شبه بر باد برود و بخش دولتی در این موضوع تبحر خاصی دارد.

ایسنا همچنین نوشته است: مشکل دیگر در مسیر ایجاد تعادل در حوزه سینما، وضعیت اکران است که با مخاطب به مثابه مشتری سروکار دارد. تولید بهترین فیلم‌ها در ژانرهای مختلف، در صورتی که مخاطب به تماشای آنها ترغیب نشود بی‌فایده است؛ کما اینکه در دو سال گذشته فیلم‌های خوبی در حوزه اجتماعی یا دفاع مقدس ساخته شد که فروش آنها در مجموع معادل یک‌دهم هزینه تولیدشان هم نبوده است.

در همین رابطه امیر‌حسین علم‌الهدی، کارشناس سینما، می‌گوید: «فیلم‌های اجتماعی نمی‌توانند صرفا به بازارهای داخلی اتکا کنند. قطعا باید راهکارهای بهتری برای تعامل با بازارهای خارجی داشته باشیم. در این میان بحث اقتصاد کشور و مسائل کلی‌تری در میان است که فقط مختص سینما هم نیست. ما در حوزه اقتصاد به بازار خارج نیاز داریم و سینما هم در این مورد مستثنا نیست. بخشی از موانع پیش ‌روی سینمای اجتماعی به موضوعات ممیزی و سانسور مربوط است. بالاخره سینمای ایران مسائل و پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد و نباید فقط به فروش چند فیلم کمدی دل‌خوش بود. وقتی می‌توان از موفقیت سینمای ایران صحبت کرد که تمامی تفکرها در آن فعالیت کنند.»

علم‌الهدی گفته است: «زمانی که فیلم «مطرب» اکران شد، نزدیک ۴۵میلیارد تومان فروش داشت و همان زمان با یک فاصله زمانی فیلم سعید روستایی ۳۵میلیارد تومان فروش داشت. این نشان می‌دهد که باید همزمان به سینمای کمدی و سینمای مطالبه‌گر به یک اندازه توجه نشان داد. ضمن اینکه برای رونق سینما باید آداب جهانی سینما را رعایت کنیم و دست‌کم ۳۰، ۴۰درصد فضای رسمی در اختیار فیلم‌های خارجی باشد که آن هم البته تا اطلاع ثانوی به‌ دلیل تحریم و سانسور دست‌یافتنی نیست.»