نگاهی به کتاب «نامها از کجا میآیند» نوشته حسین گنجی
نخبگان برند
حسین گنجی، نویسنده کتاب «نامها از کجا میآیند»، با هوشمندی همین راه را برای تفهیم «برندینگ شخصی» رفته، آن هم در حوزه تخصصیای خودش یعنی اندیشه، فرهنگ و هنر. اولین مواجهه من با کتاب از سر کنجکاوی بود. اینکه قرار است با چه چیزی مواجه شوم. پیشگفتار فرزاد مقدم که از چهرههای شناختهشده برندینگ است و مقدمه حسین گنجی به صورت خلاصه دنیای برندینگ شخصی را تصویر کردهاند آن هم با زبانی ساده و روان. اما برای من اوج ماجرا یادداشتهای موضوعی کتاب است. من پیشتر این یادداشتها را خوانده بودم اما خواندن سلسلهوار این یادداشتها، تجربهای متفاوت بود.
از نظر من کتاب از دریچهای تازه به برندینگ شخصی نگاه میکند و نشان میدهد که چگونه چهرههای سرشناس امروز بدون برنامهریزی مشخص، به نمادهایی از موفقیت، اصالت و هویت بدل شدهاند. موشکافی هر یادداشت درباره برند این نامها دقیق است و نشاندهنده تسلط گنجی به زندگی و آثار این نامهاست. یعنی گنجی در ابتدا مقیم دنیای این نامها شده و آن را درک کرده است. برای همین از کلام و عمل خود آنها، شاهد گرفته و ثابت کرده که این نام دقیقا چگونه هویت یکتایی در خود پیدا کرده و آن را چنان تعمیم داده که تبدیل به برندش شده است. مهمتر اینکه در میان همین سطور، اصول برندسازی شخصی را نیز تشریح کرده است.
تاکید گنجی در «نامها از کجا میآیند» بر اهمیت اصالت و تعهد به ارزشها در شکلگیری برند شخصی است. حسین گنجی تحلیل میکند که چگونه شخصیتهای نامدار با حفظ اصالت فکری و پیروی از ارزشهای خود، توانستهاند جایگاه ویژهای در فرهنگ معاصر ایران به دست آورند. این تاکید از ترس همیشگی متخصصان برندینگ نشات میگیرد که کابوسشان جایگزینی «شهرتسازی» به جای «برندسازی» است. گنجی در کتاب خود به این نکته اشاره میکند که اصالت یکی از مهمترین عوامل در ایجاد یک برند شخصی موفق است و این ویژگی در رفتارها و سبک زندگی این افراد کاملا مشهود است. حسین گنجی با ریزبینی در این کتاب به تحلیل رفتارها، اصول و رویکردهای ناخودآگاهی میپردازد که این افراد را به نمادهای فرهنگی و هنری تبدیل کرده است. حتی برخی چنان نامدار شدهاند که فقط مصرفکنندگان آنها شیفتگانشان نیستند.
البته این را هم تاکید کنم که هنرمند صرفا با اصالت یا قدرت هنرش نمیتواند برند شود. اگر چنین بود این همه هنرمند اصیل و بیتکرار در فقر نمیمردند و تازه سالها بعد از مرگشان تبدیل به ستارههای ادبیات و هنر نمیشدند. توان یکتای هنری، شرط لازم است اما برای برند شدن کافی نیست. ذهن استراتژیک همینجا به کار میآید. اینکه یک هنرمند یا اندیشهورز انتخاب کند به کنجی برود و از هیاهو دور باشد، انتخاب اوست و این نمونهها محل بحث ما نیستند. اما اگر هنرمند، هنر را محل ارتزاقش کند باید اصول برندینگ را بداند؛ بهویژه در دنیای کنونی.
در این کتاب شما با نامدارانی مواجه میشوید که میدانستند در چه راهی قدم میگذارند، چه تمایزی دارند، ارزش افزوده آنها برای مخاطبشان چیست، چه زنجیره ارزشی را در جامعه تکمیل میکنند و هر دسته مخاطب چه تصوری درباره آنها دارند. برای همین است که هیچکدام شخصیت ایستایی نداشتهاند. یعنی رشدشان صرفا ارگانیک نبوده و استراتژیک هم بوده است. این کتاب با تنوع نامهایی که موشکافی کرده همین را به مخاطب ثابت میکند و میگوید هر کدام از این نامها در جایی و با شرایطی متفاوت رشد کرده اما با انتخاب جای پای درست خود، قدم برداشته و به نقطه اوجش رسیده است.این را هم بگویم که یادداشتهای گنجی به طور ضمنی یک کتابچه شناخت این نامها نیز هست. یعنی اگر بخواهید با هر یک از اینها آشنا شوید کافی است یادداشت مربوط به آن را بخوانید. برای خود من چند نام که چندان روی دنیای آنها تمرکز نکرده بودم همین کارکرد را داشت. برای همین این کتاب طیف مختلفی از آدمها را به خود جذب میکند. اگر متخصص حوزه برندینگ، هنرمند و اهل اندیشه و فرهنگ هستید حتما این کتاب را بخوانید و حتی اگر به زندگینامهنویسی و روایت علاقه دارید یادداشتهای آن را بخوانید. خلاصه بعید است سراغ این کتاب بروید و بیثمر بازگردید.