داستان یک صدای جادویی

در آنجا بود که روزی با جعفر والی، بازیگر تئاتر و دو تن دیگر، هوشنگ لطیف‌پور و ایرج رضایی، روبه‌رو می‌شود. تا لب باز کرد و کلامی صحبت کرد، هر سه تن به‌اتفاق گفتند: «عجب صدای خوبی دارد» و این آغازی شد برای ورود حرفه‌ای‌تر بهرام به عرصه نمایش و بازیگری و دوبله. نقطه اوج کار بهرام در همان سال‌ها دوبله نقش اصلی فیلم اتللو به کارگردانی سرگی یوتکویچ روسی بود. برای دوبله این کار صداهایی را نزد بازیگر و کارگردان اثر در شوروی سابق فرستادند و آنها از میان تمامی صداها، صدای بهرام را برای نقش اتللو برگزیدند. احتمال اینکه در روسیه ایرانیانی چون عبدالحسین نوشین و مصطفی اسکویی بر روند چنین گزینشی نقش داشته باشند وجود دارد، چراکه آقای اسکویی به همراه همسرش در آن سال‌ها در مسکو مشغول تحصیل تئاتر بود.

سال‌ ۱۳۳۷ بود که مصطفی اسکویی و همسرش مهین، که تئاتر آناهیتا را بنیان گذاشته بودند، اجرای صحنه‌ای اتللو را برای مجموعه کاری خود در نظر گرفتند و آنکه برای این نقش انتخاب شد، کسی نبود جز پرویز بهرام. همکاری بهرام با این دو تن زیاد به درازا نکشید و او در نیمه‌های نمایش به دلیل آنچه خودش «اختلافاتی» عنوان کرده، از بازیگری کناره گرفت؛ اما در مقابل، همین نمایش را در مکانی دیگر در تهران به صحنه برد. این نقش را بهرام به قدری حرفه‌ای و خوب بازی کرد که علی نصیریان هم در مراسم تشییع او از بازی‌اش به‌زیبایی یاد کرد و گفت در دور‌ه‌ای در تئاتر آناهیتا با بهرام تمرین بازیگری انجام می‌دادند و او استعداد بسیار خوبی در بازیگری داشت.

 تحسین بازیگر آلمانی

تاثیرگذاری این صدا تنها در داخل ایران و شوروی سابق، اسباب حیرت نشد، بلکه در خارج از ایران و کشورهای اروپای غربی نیز شگفتی برخی افراد را به دنبال داشت. بهرام در خاطره‌ای از دوست وکیل مقیم آلمان یاد می‌کند به نام «دامغانی» که دوبله نقش بازرس کرس سریالی آلمانی را از بهرام می‌شنود و به دلیل آنکه دوستش وکیل بازیگر همین نقش بود، بخشی از این سریال با دوبله ایرانی را به آلمان می‌برد و به بازیگر یادشده نشان می‌دهد. پیغام ارسالی بازیگر از میزان نفوذ صدای بهرام حکایت دارد. او می‌گفت دوست وکیلش به او گفته: «بازیگر این نقش گفته این صدا بهتر از صدای خود من روی این نقش نشسته است و من حاضرم تمامی هزینه‌های زندگی این دوبلور را بدهم تا ایشان بیاید اینجا زبان آلمانی یاد بگیرد و به جای من حرف بزند.»

همبازی شدن با شاعر نامدار

از جمله رخدادهای شایان توجه زندگی بهرام، همبازی شدن با فروغ فرخزاد در یک فیلم در سال‌ ۱۳۴۰ است. این حضور را بهرام در مستندی که ناصر صفاریان در سه‌گانه فروغ فرخزاد ساخت، روایت کرده است. فیلم «دریا» نام داشت و بر اساس داستانی از صادق چوبک به کارگردانی ابراهیم گلستان قرار بود ساخته شود، اما تنها دو صحنه از فیلم ضبط و ادامه کار به دلایلی متوقف شد.

بهرام درباره این فیلم توضیح داده است: «صحنه‌ای بود که من باید از دست فروغ عصبانی می‌شدم و به او یک سیلی می‌زدم. فیلم‌برداری شروع شد و من سیلی را زدم. صحنه درنیامد و آقای گلستان گفت باید تکرار کنیم. تکرار کردیم، ولی باز هم گلستان نپسندید. تکرار، تکرار، تکرار و... شانزده بار تکرار شد و بنده هم شانزده بار به فروغ سیلی زدم، خیلی هم واقعی و رئالیست‌وار زدم. برخلاف میل باطنی، مجبور بودم این کار را بکنم، و بار شانزدهم بالاخره آقای گلستان رضایت داد و از برداشت آخر راضی بود. بعد از اینکه این صحنه به این شکل تمام شد، حالا نوبت صحنه‌ای بود که فروغ باید به رامین فرزاد سیلی می‌زد. تعداد آن سیلی‌ها را دقیقا یادم نیست. ولی یادم هست که صحنه مربوط به سیلی خوردن رامین فرزاد هم برداشت‌های زیادی داشت و بارها تکرار شد.»

 بهرام وکیل

بهرام تنها بازیگر و دوبلور نبود، پیشه اصلی او وکالت بود و چنان‌که خود در گفت‌وگوی تلویزیونی در برنامه دورهمی گفت، ۴۵ سال مستمر کار وکالت انجام داد و آنچنان‌که از صحنه‌های دادگاه تعریف کرد، نفوذ کلام خاصی داشت و بارها و بارها، جان انسان‌‌های بی‌گناهی را با دفاعیات پرشورش نجات داد؛ دفاعیاتی که چه متهم و چه قاضی و چه شاکی را در فضایی رویاگونه فرو می‌برد و تصورشان را از اینکه در دادگاهی واقعی قرار دارند، برهم می‌ریخت.

در سال‌های پایانی زندگی بهرام، شبکه مستند سیما تصویب کرده بود فیلمی از زندگی او با عنوان «راوی جاده ابریشم» به تهیه‌کنندگی بابک مینایی در ۴۵ دقیقه ساخته شود. این فیلم در تیرماه سال ۱۳۹۶ به پایان رسید. فیلمی که می‌تواند گوشه‌های دقیق‌تری از زندگی و زمانه این چهره نامی عرصه دوبله را بازگو کند. پرویز بهرام که از سال ۱۳۹۳ درگیر بیماری سرطان بود، سرانجام ساعت ۸ صبح روز ۶ خرداد ۱۳۹۸ در خانه شخصی خود در تهران درگذشت اما صدایش همچنان با آثار به‌جامانده از او در گوش هزاران ایرانی طنین‌انداز است.