در این نشست شاهین شجری‌کهن در نقد فیلم گفت: «از لحاظ تکنیک و ساختار فیلمساز سعی می‌کند کنار بکشد، دوربین را در جایگاه چشم ما قرار دهد و آن تجربه هم‌نشینی و هم‌صحبتی که با آقای بلوری داشته، با آدم‌های بیشتری شریک شود. به خاطر ارزش تاریخی قضیه، جذابیت و چندوجهی بودن شخصیت اصلی، این رودررویی مستقیم برای طیف‌های مختلفی از مخاطب، جذاب است. البته کارگردان باید در تدوین نهایی انتخاب بی‌رحمانه‌تری می‌کرد تا با فیلمی موجزتر طرف می‌شدیم.»

در ادامه این مراسم ماشاءالله شمس‌الواعظین، روزنامه‌نگار باسابقه، توضیح داد: «آقای بلوری آخرین توصیه‌ای که در انتهای فیلم کردند فاصله گرفتن از سیاست و بازیگری سیاسی بود. دعوای چندساله من با دوستان و شاگردان خودم که الان در خارج کشور هستند، همین است. ما گزارشگران میدان سیاست هستیم؛ نه بازیگران عرصه سیاسی. من از روزنامه‌نگاران سیاسی بودم که بازیگر سیاسی نبودم و مایل هم نبودم باشم، ولی از فضای سیاسی لطمه بسیار خوردم. همین الان به من و احتمالا آقای بلوری با این همه سابقه مجوزی برای نشریه داده نمی‌شود، اما به افراد سیاسی چرا. به زعم من روزنامه‌نگاری مدرن امروز جهان صرفا در این تعریف جا می‌گیرد: روزنامه‌نگاری وساطت بین تولیدکنندگان معرفت و مصرف‌کنندگان هست؛ والسلام. امیدوارم روزنامه‌نگاران از محمد بلوری با این همه سابقه در عرصه مطبوعات بیاموزند و عبرت بگیرند.»

امیر فرض‌اللهی، کارگردان «روزگار بلور»، در انتهای مراسم گفت: «آقای بلوری و سپس دکتر کیهانی‌زاده، حوادث‌نویسی را از یک جمله، تبدیل به ستون، گزارش دوم، سوم خبری و صفحه حوادث کردند. این کار راه رفتن روی لبه باریک است؛ به‌خصوص در جامعه ایران. تمرکز اصلی من در فیلم بر شخصیت دوگانه آقای بلوری بود؛ یعنی کسی که با قتل و... در تماس است و در عین حال دارای چنین شخصیت رمانتیکی‌ است. سعی کردم این دو امر پارادوکسیکال را در یک روایت نرم و باحوصله که البته مخاطب هم تقریبا نیم‌خیز بماند، بیاورم. من با تدوینگر که جوایز زیادی هم برده، بسیار چالش داشتم و چه جنگ‌هایی که با هم نکردیم. اما من تمام‌قد از نتیجه نهایی دفاع می‌کنم و ضمن احترام به نظرگاه‌های متفاوت، به نظرم یک سکانس هم از کار در‌بیاید از نظر روایت سینمایی ناقص می‌شود.»