پاتوق بزرگان در ساختمان کوچک لالهزار
محمد بهرامی گرافیست برجسته در ۹۷سالگی درگذشت
محمد بهرامی سالها به تالیف کتاب «تاریخ هنر ایران» مشغول بود و چند کتاب دیگر را نیز ترجمه کرد. همچنین با تصویرسازی و نگارگری شاهنامه مجموعه نفیسی را به چاپ رسانده است که سال ۱۳۵۱ از سوی بخش فرهنگی سازمان ملل متحد در مقر این سازمان در نیویورک به نمایش درآمد. استاد بهرامی درباره شروع فعالیتهایش گفته بود: «چهاردهساله بودم که آقایی به نام منوچهر مهران باشگاهی به نام «نیرو و راستی» تاسیس کرده بود و من در این باشگاه ورزش میکردم. آقای مهران متوجه شده بود که من نقاشی میکشم. او میخواست مجلهای با همین نام منتشر کند و یک روی جلد به من سفارش داد و این طرح را برای چاپ به چاپخانه اطلاعات برده بود. مرحوم احمد شهیدی در آن زمان سردبیر اطلاعات ماهانه بود و ایشان از آقای مهران خواسته بود تا طراح جلد را به او معرفی کند. رفتم و ایشان داستانی به من داد تا طراحی کنم، اگر اشتباه نکنم نام داستان «انتقام» بود. از همین زمان همکاری من با اطلاعات ماهانه و هفتگی آغاز شد و نزدیک به ۷ سال ادامه داشت.»
او درباره راهاندازی نخستین آتلیهاش تعریف کرد: «در خیابان لالهزار یک ساختمان جدیدی ایجاد شد به نام «سرای ابهری». من رفتم نگاه کردم، یک سالن تقریبا کوچک بود، بزرگ نبود. اجاره کردم و نخستین آتلیهام در خیابان لالهزار در این محل بود. یک کمی پایینتر از سینما ایران. در روزنامه اطلاعات همکاری داشتم به نام جواد هاتف و با او شریک شدم. بعد از جدا شدن همکار و شریکم جواد هاتف زمانی که در خیابان لالهزار بودم، این نام شد آتلیهبهرامی. زمانی که به خیابان شاهآباد رفتم این نام به آتلیه «پارس» تغییر کرد. جمعیت آتلیه زیاد شد و شاگردانم بیشتر شدند. در لالهزار اگر دو یا سه شاگرد داشتم، در شاهآباد شدند ده پانزده نفر. دلیل این تغییر نام این بود که دیگر تنها نبودم و برای عمومیت دادن به کار نام آتلیه را از انحصار نام فامیلی خودم درآوردم.»
او درباره کسانی که به آتلیهاش رفتوآمد میکردند گفته بود: «در آن دوران حدود هفده هجده نفر در آتلیه مشغول بهکار بودند. سعی من همواره بر این بود که سلیقه و روش خاص همکارانم شکوفا شده و رو به تکامل رود. همکاران خوب گذشته من هر یک در کار و سبک خود استادانی برجسته شدند. در حقیقت آتلیه من مثل مدرسه گرافیک بود که استادان گرافیک هنر ایران از آنجا برخاستند. پرویز کلانتری، مرتضی ممیز، آیدین آغداشلو، محمد احصایی، علیاکبر صادقی، باریس آسیریان، محمد تجویدی، علی شاهمیری، علیاصغر معصومی، حسین اسلامیان، محمدعلی زاویه، عبدالله باقری، نصرتالله خوانساری، رضا مافی، عباس کوهزاد و... در دورههای مختلف در آتلیه من مشغول به فعالیت بودند.»
استاد محمد بهرامی در سال ۹۸ کتابی با عنوان «برآمدن آفتاب» را منتشر کرد که حاصل ۳۰ سال تلاش و پژوهش اوست؛ اثری برجسته و ماندگار که ریشه در اعماق تاریخ زرین این مرزوبوم دارد و به زیبایی سرگذشت انسان و تاریخ و فرهنگ هنر را روایت میکند. لیلی خالصی، همسر استاد محمد بهرامی، درباره این کتاب گفته بود: «حدود ۳۰ سال طول کشید تا محمد بهرامی توانست از جاهای مختلف ایران برای نگارش کتاب «برآمدن آفتاب» با عنوان فرعی «تاریخ فرهنگ و هنر ایران» نمونهبرداری کند؛ او پژوهش کرد، در خصوص اینکه تمدن از کجا شروع شد و بعد چطور ایران شکل گرفت. او سعی کرد کتابی آماده کند که تمام آثار هنری را در آن شرح دهد.»
لیلی خالصی گفته بود: بهرامی به دلیل عشق و علاقهای که به تاریخ، فرهنگ و هنر ایران داشت به سراغ این کتاب رفت. میدانیم که وی پایهگذار هنر گرافیک در ایران است و بدعت جدیدی در هنر مینیاتور در ایران داشته است. آثار او با همه هنرمندان دنیا متفاوت است؛ چراکه هم سبکهای متفاوتی را کار کرده و هم تکنیکهای مختلفی دارد. او تماما از فرهنگ تاریخ و هنر ایران در نقاشیهایش کمک میگیرد. شما وقتی یک تابلو میبینید، از آن لذت میبرید؛ اما تابلوهای بهرامی یک دایرهالمعارف درباره ایران است و اطلاعات زیادی به شما میدهد. او این کتاب را نیز بر اساس عشق و علاقهای که به ایران و هنر آن دارد، نگارش کرد.