نکته قابل تامل در تفکر حاکم بر این دو مرکز آموزشی این بوده است که در دانشکده هنرهای زیبا، نظام آموزشی آتلیه‌ای (نظام آموزشی آتلیه‌ای مبتنی بود بر آموزش و کار عملی و انجام پروژه در آتلیه‌های طراحی تحت نظر یک استاد خاص) اجرا می‌‌شد، حال آنکه در دانشکده هنرهای تزیینی، هنرجویان بر اساس شیوه‌های تجربه‌گرایی هنری آموزش می‌‌دیدند. از جمله مدرسان خارجی دانشکده هنرهای تزیینی می‌توان به موسیو ژیرار (Girard) و آلن بایاش (Alan Bayash) اشاره کرد. در آن زمان هریک از این دانشکده‌ها کنکور مستقلی را برگزار می‌کردند. مثلا دانشکده هنرهای زیبا یک کنکور دو مرحله‌ای تستی و عملی (طراحی) را برای متقاضیان خود برگزار می‌کرد و دانشکده هنرهای تزیینی، یک روز را به آزمون عمومی شامل درس‌‌های ادبیات، زبان خارجی، ریاضی و هندسه و تاریخ هنر، و سه روز را به آزمون‌‌های عملی شامل آزمون عملی طراحی، آزمون عملی گرافیک و آزمون عملی مجسمه‌سازی اختصاص می‌داد. در نیمه دوم دهه چهل خورشیدی، تغییری درمدیریت دانشکده هنرهای زیبا رخ داد و هوشنگ سیحون جای خود را به دکتر محمد امین میرفندرسکی داد.

وی نظام قدیمی آموزش هنر، طراحی و معماری را که از سال۱۳۱۹ تا ۱۳۴۷ ادامه داشت، متحول کرد و سیستم آموزشی جدیدی را بنیان گذاشت. میرفندرسکی با تسلط به تئوری و تاریخ هنر و معماری، توسعه اندیشه هنری در نظام آموزش را پایه‌ریزی کرد. برخی وی را بنیان‌‌گذار اندیشه نو در آموزش هنر و معماری و ایجاد هم پیوندی بین آموزش معماری، هنرهای تصویری و نمایشی و موسیقی می‌‌دانند. بر همین اساس، یکی از پیشنهادهای وی شکل‌گیری رشته هنرهای تجسمی با چهار رشته نقاشی، گرافیک، مجسمه‌سازی و طراحی‌‌ صنعتی بود. بنابراین این تصمیم را می‌توان منشأ شکل‎‌‌گیری رشته طراحی صنعتی در دانشگاه‌های ایران دانست.

مصطفی میرفندرسکی (از بستگان محمدامین میرفندرسکی) که خود از فارغ‌التحصیلان رشته طراحی صنعتی در آن دوره است، با نگاهی ریشه‎ای به تحولات هنر و طراحی در دهه چهل این‌گونه بیان می‌کند که ایران در دهه چهل خورشیدی به‌دلیل ثروت حاصل از نفت، فرصتی را یافت تا وارد یک عصر جدید شود؛ به این منظور نیاز به استفاده از تجربیات افراد متخصصص به وجود آمد و به همین دلیل سختگیری‌ها برای انجام فعالیت‌‌های اجرایی توسط افراد پیشرویی چون محمد امین میرفندرسکی کمتر شد. ضمن اینکه فرصت برای پیاده‌سازی دیدگاه‌های آنان از طریق قرارگیری در سمت‌های اجرایی فراهم شد.

هدف این افراد، تبدیل ایران به یک کشور مدرن با حفظ ارزش‌های فرهنگی بود. بنابراین گرایش آن زمان دانشکده هنرهای زیبا با مدیریت دکتر میرفندرسکی، به رشته‌هایی جدید نظیر طراحی صنعتی را می‌‌توان در نگرشی که به آن اشاره شد، ردیابی کرد. پس از عبور از کنکور دانشکده هنرهای زیبا، پذیرفته‌شدگان این دانشکده باید سال اول را به‌صورت عمومی طی می‌‌کردند و از سال دوم وارد یکی از رشته‌های تخصصی چهارگانه می‌شدند. درس‌‌های نیمسال‌های اول و دوم علاقه‌مندان به تحصیل در رشته طراحی صنعتی مشترک با سه رشته دیگر بوده است. برخی از استادان مشهور واحدهای نیمسال‌های اول و دوم شامل افرادی چون محسن وزیری مقدم برای درس طراحی، روئین پاکباز برای درس تاریخ هنر، محمد احصایی برای درس پایه و اصول طراحی، هانیبال الخاص برای درس نقاشی و پرویز تناولی برای درس مجسمه‌سازی بوده‌اند.

همچنین استادان دیگری نظیر پاینده شاهنده، محسن مقدم، محمود فرشچیان، کیوان دیبا، سیروس مالک، بهجت صدر، ناهید سالیانی، محمود جوادی‌پور، جواد حمیدی، ایرج اعتصام و جلال شباهنگی نیز دراین دانشکده به تدریس درس‌‌های مذکور مشغول بوده‌اند. برای ورود به رشته طراحی صنعتی علاقه‌مندان باید پس از سال اول مصاحبه‌ای انجام می‌دادند. در این مصاحبه دلیل و انگیزه دانشجویان را برای ورود به این رشته مورد سوال قرار می‌دادند. همچنین در کنار مصاحبه یک آزمون عملی طراحی نیز از متقاضیان به عمل می‌آمد. موفقیت در این مصاحبه و آزمون عملی، به منزله آغاز دوره تخصصی طراحی صنعتی برای متقاضیان بوده است. از سال دوم به بعد، درس‌ها رنگ و بویی تخصصی‌‌‌تر به خود می‌گرفتند.

حسن داورزنی که از سال۱۳۳۰ به‌‌صورت غیر رسمی و از سال ۱۳۴۵ به‌صورت رسمی در دانشکده هنرهای زیبا به‌عنوان هنرآموز حضور داشته است، اظهار می‌کند که اولین فارغ‌التحصیلان رشته طراحی‌‌ صنعتی، در سال۱۳۵۲، دوره تحصیلی خود را به پایان رسانده‌اند. اولین ورودی‌‌های رشته طراحی‌‌ صنعتی حدود ۵ یا ۶نفر بوده‌اند که در سال‌های بعد این تعداد به ۸ و ۱۲نفر رسیده است. مصطفی میرفندرسکی نیز ورود اولین دانشجویان رشته طراحی‌‌ صنعتی به دانشگاه تهران را سال۱۳۴۸ خورشیدی اعلام می‌‌کند؛ دلیل تعداد کم ورودی‌‌ های رشته طراحی‌‌ صنعتی در آن سال‌ها، بنا بر گفته میرفندرسکی، تازه‌وارد بودن آن در ایران و ناشناخته بودنش بوده است. فارغ‌التحصیلان طراحی‌‌ صنعتی در آن زمان، صرفا کسب مهارت می‌کردند و به لحاظ تخصصی، یافته‌ها اندک بود و رشته طراحی‌‌ صنعتی در آغاز راه خود قرار داشت.

 

از پژوهشی به قلم مهدی اصل‌فلاح عضو هیات علمی دانشگاه هنر