بُعد سوم در آثار یکی از بنیان‌گذاران هنر جدید

فونتانا با سفال، خاک رس، چوب، گچ، بتن، شیشه و فلز کار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کرد و مجسمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فیگوراتیو را خلق کرد، اما فرم‌‌‌‌‌‌‌‌‌های انتزاعی را نیز پذیرفت. او همیشه به آنچه از قبل آمده و آنچه فراتر از درک بشر باقی‌مانده‌است، مانند اسطوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌شناسی و کیهان فکر می‌کرد. هیچ چیزی توسط فونتانا بدون درنظر گرفتن اینکه نور چگونه می‌تواند فرم‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را جان بخشد یا حتی آنها را رمزآلود کند، شکل داده نشد. به‌طور کلی، او را به‌عنوان یک رنگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ساز با استعداد تایید می‌کنند که علاوه‌بر استفاده مکرر از رنگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خاکی غنی و سیاه و سفید، از رنگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌های پر جنب و جوش نیز استقبال می‌کند که برای مدت طولانی در حافظه فرد باقی می‌ماند.  این هنرمند شیفته مفهوم فضا و سفر به فضا بود. او جنبش هنری Spatialism را در سال‌۱۹۴۷ تاسیس کرد، اندکی پس از آنکه اولین عکس‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که از سیاره زمین گرفته‌شده بود در مجلات سراسر جهان منتشر شد. او شروع به سوراخ‌کردن بوم‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و کار‌‌‌‌‌‌‌‌‌های روی کاغذ کرد و در این زمینه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفت: «این درست نیست که من سوراخ‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی روی بوم ایجاد کردم تا آن را از بین ببرم، من سوراخ‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی ایجاد کردم تا کشف کنم و کیهان را با ابعادی ناشناخته بیابم.»  او از سال‌۱۹۴۹ مجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای به‌نام مفهوم فضایی یا اسلش را آغاز کرد که شامل حفره‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها یا بریده‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی بر روی سطح نقاشی‌های‌ تک‌رنگ بود و نشانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای از آنچه او «هنر عصر فضا» نامید ترسیم می‌کرد. او عنوان عمومی Concetto spaziale (مفهوم فضایی) را برای این آثار ابداع کرد و تقریبا برای تمام نقاشی‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بعدی خود از آن استفاده کرد.