داستان زندگی معمار شاهچراغ
دکتر ایرج اعتصام معمار برجسته درگذشت
در سال ۱۳۲۹ برای تحصیل در رشته معماری وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و سپس برای ادامه تحصیل در این رشته به ایتالیا رفت. ایرج اعتصام در سال ۱۳۳۹ به عنوان نخستین دانشجوی ایرانی، دکترای خود را در رشته معماری از دانشگاه فلورانس اخذ کرد. از آن سال به تدریس دروس مختلف معماری و شهرسازی در دانشگاههای تهران و شهید بهشتی (ملی سابق) پرداخت و استاد معماری و مدیرگروه تخصصی معماری در دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران بود. ایرج اعتصام درباره شروع کارش گفته بود: «من در سالهای ابتدایی تدریسم با سهراب سپهری و پرویز تناولی همکلاس و دوست شدم و از آنها که یکی در نقاشی و دیگری در مجسمهسازی کار می کرد چیزهای زیادی یاد گرفتم.»
پروفسور ایرج اعتصام درباره معماری معاصر گفته بود: «مدارکی داشتم که دال بر این بوده که از دو قرن پیش و همزمان با شکلگیری اروپا، این نوع معماری نیز به طور مداوم اثر خود را داشته است. آنچه مسلم است معماری معاصر در ایران از دوره قاجار و ناصرالدینشاه و صدر اعظم آن امیرکبیر آغاز شده است. اثرات اقدامات اجرایی معماری معاصر ایران در حقیقت در دوره پهلوی محقق می شود و ۱۵۰ سال است که آثار ارزندهای دارد. انقلاب صنعتی اروپا در قرن ۱۹ که عامل اصلی معماری و شهرسازی اروپا و خاستگاه معماری نوین است با دوره قاجار در ایران همزمان است. پس از سلطنت آقا محمدخان قاجار و بعد سایر پادشاهان قاجار نیز این نوع معماری را داشتند.
به سلطنت طولانی ناصرالدینشاه که میرسیم یکی از نمونههای برجسته و مهم آن دوره، ساختمانی است در لندن به نام «قصر بلورین» که نمونه کاملی از معماری مدرن در معماری معاصر اروپاست. این مساله به دلیل آن است که در آن زمان یعنی در سال ۱۸۵۱ در لندن، سبک نئوکلاسیک و التقاطی در جریان بوده و در همین مدت است که امیرکبیر ناصرالدینشاه را تشویق به سفرهایی به نام «سفرهای سرنوشت ساز» میکند و پایههای فلسفی و اجتماعی معماری نوین ریخته میشود.»
حمید ماجدی استاد دانشگاه و شهرساز درباره او گفته بود: «افتخارم این است که از سال ۱۳۴۷ که وارد دانشگاه هنرهای زیبای تهران شدم با دکتر اعتصام از نزدیک آشنا شدم. هرچند من در هنگام ورود به دانشکده معماری در آتلیه مهندس سیحون کار میکردم ولی با دکتر اعتصام نیز از نزدیک آشنا بودم. آنچه شاخص و بارز بود این است که او فردی متشخص، صبور و بزرگوار بود. علاقه او به دانشگاه و دانشجویانش همیشه مثالزدنی است. او برای همه خیرخواهی میکرد و امروز بعد از این همه سال تدریس بیشک اعتصام سرلوحه و سرمشق همه اساتید و دانشجویان دانشگاه معماری است.»
اسفندیار زبردست استاد دانشگاه و هنرمند معمار گفته بود: «من به نوعی کار تدریسم را با اعتصام شروع کردم. سال ۶۸ که اعتصام از آمریکا به ایران برگشت من تدریسم را در دانشگاه تهران شروع کردم و از همان روزهای اول افتخار این را داشتم که در کنار او به تربیت معمارهای جوان ایران بپردازم. همیشه می دیدم در کلاسهای درسش، دانشجویان از شیوه آموزشی وی راضی هستند و تمام دانشجویان معماری درسهایی را که او میداد به طور کامل درک میکردند. بدون شک زحمتی را که اعتصام برای معماری ایران کشیده است هیچکس متحمل نشده و میتوان گفت اعتصام دغدغهمندترین فرد برای معماری معاصر ایران است. او با نوشتن کتاب «۷۵ سال ساختمانهای دولتی ایران» کاری برای معماری کرد که کمتر کسی در این چند ساله توانسته است انجام دهد.»
حمید قبادیان، استاد معماری دانشگاه تهران ، گفته است: «تاثیری که اعتصام بر شهرسازی و آموزش معماری در ایران گذاشته است بیشک ماندگار خواهد بود. اعتصام حتی بعد از بازنشستگیاش نیز همکار فعال ماست؛ به طوری که اکنون ما در هیات علمی دانشگاه تهران شاهد حضور ۵ نسل از اساتید معماری هستیم که همه اینها مرهون زحمات اعتصام است. او هیچوقت در کلاسهای درسش سختگیری نمیکرد؛ هرچند کلاسهایش جزو منضبطترین کلاسهای درس دانشگاه تهران هستند ولی هیچ سختگیری خاصی در آنها نیست.»
پرویز پیران، استاد معماری، گفته بود: «عصری که من آن را عصر «فرا شارلاتانیسم» میدانم وجود افرادی چون اعتصام که بدون حبوبغض درونی رایج در جامعه زندگی کرده و کار میکنند، غنیمت است. انسانیت اعتصام را در مقابل بیاخلاقیای که در جهان سوم موج میزند باید نکتهای دانست که همه جوانان که به معماری مشغول هستند از این بزرگمرد معماری ایران فراگیرند. باید برای اعتصام کلاه از سر برداشت و تنها به خدمات مهمش در معماری توجه نکرد، بلکه به این نکته توجه کرد که او بهرغم داشتن ویژگیهای مهم علمی و آموزشی، هیچگاه انسانیت خود را فراموش نکرد.» داراب دیبا، استاد معماری، گفته بود: «ایرج اعتصام از سال ۳۹ تا ۷۹ طیف وسیعی از شاگردان را تربیت کرد و به دلیل رابطه دوستانه و محبتامیزی که با دانشجویان، همکاران و دوستان داشت همواره در دل همگان جای دارد.»