جهانی بود بنشسته در گوشهای
استاد هاشم رضی درگذشت
از سال ۱۳۳۹ اولین کار جدىاش در زمینه ادبیات فارسى انتشار دیوان «ظهیر فاریابى» بود. سال ۱۳۴۲ دیوان کامل جامى را براى اولین بار و بعدها کتاب «اصول روانکاوى»، «پیدایش روانکاوى» و سه رساله از فروید ترجمه کرد. سال ۱۳۴۲ اولین کتابش را در حوزه دینشناسی منتشر کرد که اثری چند جلدى و بزرگ با عنوان «تاریخ ادیان» بود که تاکنون چند جلد آن منتشر شده و در دسترس قرار دارد. میگفت اول زرتشت و دین او را نوشتم و آن زمان کشش به سمت تاریخ وفرهنگ و زبانهاى ایرانباستان پیداکردم. اولین جلد به نام «نظام مذهبى جهان» سال ۴۲ درآمد. سال ۴۳ «پیدایش فلسفه و دین و جادو» و سال ۴۴ «پژوهشى در اساطیر و رابطه آن با ادیان» منتشرشد و در فاصله سال هاى ۴۵ تا ۴۸ ، سه جلد دیگر به اسم «دیانت و فرهنگ ادیان ابتدایى» را کار کردم که مشکلات ساواک شروع شد و جلوى انتشار بقیه را گرفتند.
هاشم رضى از سال ۱۳۵۶ به ایرانشناسى روی آورد و زبانهاى اوستایى و سانسکریت و فارسى باستان را آموخت و راه برایش در زمینه تحقیق در ایرانشناسى هموار شد. در آن سالها چهرههای برجستهای همچون ابراهیم پورداوود و دکتر بهرام فرهوشی مشوقانش بودند و راه را نشانش میدادند و بسیار از آنها تاثیر میگرفت. رضى میگفت: دکتر فرهوشی علاقه داشت در زمینه آیین میترائیسم کار کنم که تا آن موقع در این زمینه کار نشده بود. توصیه ایشان این بود که مخصوصا دو کتاب اصلى از «فرانتس کومن» را ترجمه کنم. یکى همین آیین پررمز و راز میترایى است که منتشر شده و کتاب دو جلدى دیگرى هم بود که هنوز بعد از ۱۰۰سال کتاب مرجع در این زمینه است. یک جلد آن تصاویر میترایى است و جلد دیگر، شرح تصاویر جلد اول و متون میترایى در تمام جهان است. یکى ازمهمترین کتابهاى تألیفى هاشم رضى کتاب «حکمت خسروانى» است. او میگفت در این کتاب عرفان و حکمت را از زمان زرتشت تا امروز را، از همه جنبهها بررسی کردهام.
در مقدمه این کتاب در جملاتی دردناک نوشته بود: «تقدیم به روان پاک و به یادبود دختر جوان و عزیز ازدست رفتهام، فروزان رضى» که چراغ فروزان زندگىاش بود و هستىاش همه، عشق و ایثار و عرفان محض محسوب مى شد. آنجا که مىنویسد: «امید داشتم که تا پایان درکنارم باشد و ازآن پس سایه مهر و فروغ و شادیش بر سنگ گورم سایه افکند و جملهاى بگوید تا به یادگار بر سنگم بنویسند. اما اى درد و غم براى من، پدرى پیر که شاهد تحویل و خاکسپارى فرزند جوانش باشد؛ سوزى عمیق که تا پایان گداختهمان نگاه خواهد داشت.»
فریدون فضیلت، پژوهشگر تاریخ و فلسفه درباره او گفته است: اگر کسی بخواهد درباره «جمشید جم» پژوهش کند باید از کتاب «ایران باستان» سود ببرد. فقط دانشنامه ایرانباستان دستکم٥٠ سال زمان برای گردآوری نیاز دارد. در این کتاب به ۸ تا ٩ زبان به متون ارجاع شده است. آشنایی با چند زبان نزدیک به ۱۵ تا ۱۶ سال زمان میخواهد. مگر کار تنها آشنایی با زبان است؟ شما باید دانش آن زبان را داشته باشید. در این دانشنامه به متنهای عرفانی، فلسفه و اسطورهشناسی ارجاع میشود. حال چگونه استاد در یک زمان ۷۰ تا ۷۵ سال اینکار را انجام دادهاند تنها خودش میداند. هرکسی که دستاندرکار تاریخ تفکر و اندیشهورزی باشد بهویژه در ایران بیتردید با یک نکته آزارنده روبهرو میشود و آن این است که، اگر تاریخ پژوهشی و فلسفه را یونانیان به اوج رساندهاند، پس نقش ما ایرانیان در تاریخ تفکر چیست؟ این پرسش آزارنده است. اما خوشبختانه ایرانیان جایگاه والایی در این زمینه دارند و بزرگترین دانشمندان جهان چون افلاطون، ارسطو، فلوطین و... از دانش ایرانیان سود بردهاند. وی همچنین از جایگاه والای کتاب «حکمت خسروانی» استاد رضی یاد کرد و آن را بسیار ارزشمند دانست. دکتر رستم خسرویانی پزشک و رئیس انجمن زرتشتیان درباره او گفته است: رضی دبیر ادبیاتم بوده است و از همان زمان نیز تلاش میکرد تا تاریخ و فرهنگ را به ما بیاموزد. پس از آن نیز چند باری وی را در طبقه بالای سازمان فروهر دیدم که همیشه در حال مطالعه و نوشتن بود.
هاشم رضی اهل جنجال و هیاهو نبود. به تعبیر کسی انگار جهانی بود بنشسته در گوشهای. در ایران هم رسم بر این است که از چنین چهرههای برجستهای هرگز قدردانی نمیشود. مهجور میمانند و ناشناخته از دنیا میروند. خودش چند سال پیش در مراسمی که بنیاد فرهنگی «جمشید جاماسیان» وابسته به جامعه زرتشتی ایران، به پاس یک عمر کوشش و پژوهش از استاد هاشم رضی برگزار کرده بود گفته بود: برای بنده این کار شگفتی است که جامعه زرتشتی هنگامی که دیگر به رحیل نزدیک شدهام یاد من افتاده است. برخی بسیار از من پرسش میکنند که چند کتاب نوشته یا ترجمه کردهام، راستش خودم هم نمیدانم چون در آغاز بسیاری از نوشتههایم را با نام مستعار چاپ میکردم. آن روزها ساواک آرامم نمیگذاشت و پس از آن هم هنوز به کتاب اوستا با تعصب نگاه میشود.