واقعا خودت را در خانه حبس کرده بودی؟
امروز سالروز تولد کیومرث پوراحمد است
فیلمهای «شب یلدا»، «اتوبوس شب»، «خواهران غریب» و... نیز کارهای ممتازش به حساب میآیند که بخشی از هویت سینمای ایران را شکل میدهند. البته سریال «سرنخ» نیز یکی از بهترین کارهای این کارگردان برجسته است که بارها بازپخش شده و هنوز هم طرفداران فراوانی دارد. خودش اما «قصههای مجید» را نقطه عطف زندگیاش می داند و پیشتر گفته به همین دلیل حس خیلی خوبی به نویسندهاش یعنی هوشنگ مرادیکرمانی دارد و به او احساس نزدیکی میکند و یک جوری دوقلوی همدیگر هستند. پوراحمد میگوید خیلی جاها به من میگویند آقای کرمانی و خیلی جاها به کرمانی میگویند آقای پوراحمد و ما را باهم اشتباه میگیرند و یکطوری توأم شدیم در «قصههای مجید». تعریف میکند آن دورهای که فیلمنامههای قصههای مجید را مینوشته گاهی نصفشب ذوقزده میشد از چیزی که در قصه بوده و زنگ میزد به مرادیکرمانی و میگفت مثلا فلان طور کار کنیم و او همیشه با روی باز استقبال میکرد. این کارگردان میگوید هوشنگ مرادیکرمانی بارها گفته من سیب دادهام، پوراحمد کمپوت سیب.
زندهیاد مرتضی آوینی درباره این سریال نوشته بود: طاق ضربی، هشتی، حوض، پاشویه، باغچه، بهار خواب... و لهجه شیرین اصفهانی که مثل کاشیهای مسجد شیخ لطفالله زیباست. میبینم که با «قصههای مجید» همان همه انس دارم که با خانهمان، با برادر کوچکترم و با مادربزرگم که همه وجودم، حتی خاطرات فراموششدهام را در چادر نمازش مییابم، در صندوقخانه و در ته صندوقچهاش که مکمن راز ایرانزمین است. و در درون بقچهای که بوی تربت کربلا میدهد و مرا نه به گذشتههای دور، که به همه حضور تاریخیام پیوند میزند. «بیبی» همان پیرزنی است که خانهای به اندازهی یک غربیل داشت؛ اما به اندازه یک آسمان آفتابی، مهربان بود؛ همان پیرزنی که چارقدش بوی عید نوروز میداد.» البته همه میدانند که بازیگر نقش بیبی در قصههای مجید مادر کیومرث پوراحمد بود. ماجرای انتخاب مادرش برای بازی در این مجموعه از این قرار بود که خانه و مهدی باقربیگی انتخاب شده بودند و فقط بیبی مانده بود. مادر پوراحمد هم برای انتخاب بازیگر با همسایهها و خانمهای مسن صحبت میکرد تا پسرش از آنها تست بازیگری بگیرد. یک روز یکی از خواهرانش به پوراحمد گفت تو سراغ خانمهای معمولی خانهدار میروی، مادر خودمان هم این خصوصیات را دارد و چرا از او برای این نقش استفاده نمیکنی؟ از طرفی مادر کیومرث پوراحمد عاشق سینما بود و هفتهای دو سهبار به سینما میرفت و سریالهای تلویزیون را هم میدید و در آشپزخانهاش یک رادیو داشت که دائم قصه گوش میکرد؛ کتاب قصههای مجید را هم خوانده بود. کیومرث پوراحمد یک دوربین ویاچاس کوچک داشت و یک روز مادرش و مجید را به خانهای که انتخاب کرده بود برد و گفت قصه خوابنما را بگوید و تا فیلمبرداری کند و همان باعث شد تا شیریندخت یزدانیان بازیگر نقش بیبی شود.
اصغر فرهادی هم درباره پور احمد گفته است: او از جمله افرادی است که هر چه میگوید روی ماجراست و در پشت آن چیزی نیست. او در همه گونههای سینمایی فیلم ساخت و این از خصوصیات وی محسوب میشود. این کارگردان بعد از قصههای مجید خودش را به آن نوع سینما محدود نکرد، بلکه سعی داشت فیلمهای دیگری را هم کار کند. او همیشه جزو اولین کسانی بود که بعد از ساخت فیلمهایم به من زنگ میزد و تبریک میگفت.
علیرضا داودنژاد هم درباره همکار خود گفته بود: در این کشور ۷۰ میلیونی چند نفر از خواب بلند شدهاند و چند نفر از آنها قصه می نویسند و چندتا از این قصهها فیلم میشود و اینکه از میان فیلمهایی که بر اساس قصهها نوشته میشود، چه تعداد مخاطب پیدا میکنند. پوراحمد هنرمندی استثنایی است که دوستش داریم.
در کارنامه این هنرمند فیلم «شب یلدا» جایگاه بلندی دارد. او درباره این فیلم گفته است: شب یلدا زندگی خودم است و به این شکل ساخته شد که خودم پلان به پلان بازی میکردم و محمدرضا فروتن تکرار میکرد. به شکلی که وقتی مادرم در اصفهان فیلم را دیده بود کاملا متوجه شده بود که زندگی خودم است؛ زیرا حرکات و نحوه بیان محمدرضا فروتن درست مثل من بود که بلافاصله به من زنگ زد و گفت کیومرث تو واقعا خودت را یکسال در خانه حبس کرده بودی و به ما نگفته بودی.