چرا مقایسه استانی سرانه مطالعه نادرست است؟
معادله ناهمخوان کتابخوانی در ایران
این آمار که از سوی مرکز آمار ایران منتشر شده، به تازگی در بسیاری از رسانهها و شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. با این حال آمار منتشرشده هنوز به صورت کامل منتشر نشده است. با توجه به اهمیت موضوع و اینکه آمارهای مربوط به مطالعه معمولا به عنوان مرجع و سنگ محک مقایسه استانها قرار میگیرند، لازم است که بررسی و سنجش دقیقتری در این باره انجام شود. دراین گزارش با توجه به کامل نبودن آمار اخیر، آمارهای مربوط به سرانه مطالعه استانها در سال 96 بررسی شده است. نخستین پرسشی که درباره این گزارش مطرح میشود، دلایل تفاوت سرانه مطالعه در استانهای مختلف است. گزارش مرکز آمار در این باره اطلاعاتی ارائه نکرده و البته تاکنون مطالعه دقیقی نیز درباره دلایل مختلف پایین یا بالا بودن سرانه مطالعه کتاب در شهرها و استانهای مختلف ارائه نشده است. با این حال میتوان شاخصهای بسیاری را مورد توجه قرار داد که وضعیت موجود را به درستی و با استدلال توضیح دهد. احتمالا درآمد سرانه، درصد شهرنشینی، تجهیزات و امکانات عمومی و... از مهمترین شاخصهایی هستند که میتوان درباره تفاوتهای سرانه کتابخوانی مورد توجه قرار داد.
سرانه درآمد
میزان درآمد و مخارج خانوادهها، مهمترین شاخص تعیین سطح و سبک زندگی است. اصولا مصرف فرهنگی در خانوادههای با درآمد پایینتر موضوعیتی ندارد. بنابراین مقایسه میزان مطالعه در استانهای با درآمد کمتر و درآمد بیشتر، نمیتواند توصیفکننده قابل اطمینانی باشد.
آمارهای منتشرشده در اسفندماه سال گذشته نشان میدهد تفاوتهای معناداری میان استانهای مختلف کشور وجود دارد. بهعنوان نمونه بر اساس آمارهای مرکز آمار، متوسط درآمد سالانه استانهای کشور در سه سال اخیر (از 1396 تا 1399) نشان میدهد یک خانوار شهری در استان تهران بیش از دو برابر یک خانوار در استان سیستان وبلوچستان درآمد دارد. بهطور کلی در بین استانهای کشور خانوارهای ساکن استانهای تهران، البرز، مازندران و چهارمحال و بختیاری از درآمد بالاتری برخوردار هستند. آنچه در این گزارش میآید با توجه به اطلاعات داخل جدول به خوبی نشان میدهد رابطه قابل توجهی میان شاخصهای یادشده و میزان مطالعه در استانها وجود دارد.
بررسی متوسط هزینه کل سالانه یک خانوار شهری نشان میدهد استان تهران با 95 میلیون تومان بیشترین و استان خراسان شمالی با 35 میلیون تومان کمترین هزینه را در سال 1399 داشتهاند. همچنین استان تهران با 100 میلیون تومان بیشترین و استان سیستان و بلوچستان با 47 میلیون تومان، کمترین متوسط درآمد سالانه یک خانوار شهری را در سال 1399 به خود اختصاص داده است. در بخش روستایی هم همچنین استان البرز 67 میلیون تومان بیشترین و استان سیستان و بلوچستان 18 میلیون تومان، کمترین متوسط درآمد سالانه یک خانوار روستایی را در سال 1399 به خود اختصاص داده است.
میزان شهرنشینی
شهرنشینی در ایران پدیده جالب توجهی است. در سال 1335 جمعیت شهرنشین ایرانی 4/31درصد کل کشور بود؛ اما در سال 1395 این میزان به 74درصد رسیده است. این افزایش الزاما در همه استانها به یک میزان نبوده است. نکته جالب توجه این است که بر پایه آمارهای مربوط به سرشماری سال 1395 استانهای سیستان و بلوچستان با 5/51درصد، گلستان با 7/46درصد، هرمزگان با 3/45درصد، کهگیلویه و بویراحمد با 3/44درصد، خراسان شمالی با 9/43درصد و مازندران با 2/42درصد صدرنشینان روستانشینی در ایران هستند. در واقع در این استانها نزدیک به نیمی از کل جمعیت استان در استانها ساکن هستند. در مقابل قم با 95درصد، تهران با 9/93درصد و البرز با 6/92درصد بیشترین میزان شهرنشینی را دارند.
امکانات و تجهیزات عمومی
در ایران 3600 کتابخانه عمومی وجود دارد. بیش از 10 میلیون نفر از جمعیت کشور نیز در این کتابخانهها عضویت دارند. تعداد کل منابع موجود درکتابخانههای کشور طبق آمار نهاد کتابخانههای عمومی 51 میلیون جلد است. اما این آمارها نیز پراکنش متفاوتی در استانها دارند. در واقع اختلاف تعداد کتابخانههای عمومی در کشور بسیار جالب توجه است. استان اصفهان با بیش از200 کتابخانه عمومی رتبه نخست کشور را در تعداد کتابخانهها و استان قم با 25 کتابخانه کمترین تعداد را در اختیار دارند. این در حالی است که بسیاری از استانهای محروم کشورنیز 30 تا 40 کتابخانه عمومی در کل استان دارند و تعداد کتابهای موجود در این کتابخانه در مقایسه با میانگین کتابهای دیگر کتابخانههای عمومی چندان بالا نیست. همچنین در کل کشور تنها 9 کتابخانه مرکزی با ابعاد بزرگ و منابع گسترده وجود دارد. به این معنی که دستکم 22 استان کشور از داشتن کتابخانههای مرکزی با منابع کامل محروم هستند.