فرو کردن قلم تیز طنز به انگشت
امروز سالروز تولد علی دیواندری است
دیواندری درباره ورودش به هنر و همراهی آن با طنز گفته است: «خیلی زود نقاشی جایش را در قلب من باز کرد. اولین مشوق من در هنرهای تجسمی و بهویژه نقاشی مادرم بود. کمپوزیسیون را از پدر دندانسازم آموختم و ذوق طنز را از بابا کلانم (به خراسانی یعنی پدربزرگ) دارم. مردم روستای ما در رفتار و گفتار خود طنز تیزی دارند که تا مغز استخوان نفوذ میکند و اگر کسی طاقت نداشته باشد، ممکن است ناخودآگاه خودکشی کند!»
او تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را در زادگاهش سپری کرد. سال ۱۳۵۸ بود که برای تحصیل در رشته گرافیک وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و همزمان با چند نشریه همکاری میکرد.
دیواندری کشیدن کاریکاتور را از سال ۱۳۵۴ آغاز کرد. نخستین کاریکاتور پس از حمله صدام به ایران دوم مهرماه ۱۳۵۹ و در سومین روز از آغاز این جنگ، به قلم وی در روزنامه کیهان چاپ شده است. او تا سال ۱۳۶۱ به کشیدن کاریکاتورهایی با مضامین مختلف و بهصورت شرحدار پرداخت و پس از آن به سمت کاریکاتور هنری گرایش پیدا کرد و همین او را به عرصه بینالمللی کشاند که با برپایی نمایشگاههای متعدد در کشورهای مختلف و دریافت دهها جایزه همراه شد.
دیواندری برای این حضور پررنگ در عرصههای جهانی اینطور دلیل آورده است: «یک هنرمند ایرانی برای عرضه آثارش سه راه عمده در پیش رو دارد؛ اول آنکه آثارش را در یک نگارخانه به نمایش بگذارد، دوم اینکه آنها را در یک نشریه یا کتاب به چاپ برساند و راه سوم شرکت در نمایشگاههای جمعی داخلی و بینالمللی است. به اعتقاد من در شرایط فعلی، آسانترین و در دسترسترین راه برای عرضه سالم و هنری یک کاریکاتور، ضمن حفظ استقلال شخصی کارتونیست، شرکت در نمایشگاههای معتبر جهانیاست.»
او درباره هنرش گفته است: «معتقدم کاریکاتور پیامش را در نهایت ایجاز به مخاطبانش انتقال میدهد. کاریکاتور عصاره تلخ و شیرین اندیشههای بشری و بیانکننده والاترین مضامین با حداقل مواد (قلم و کاغذ) در حداکثر تیراژ در دنیای معاصر است.» آثار این هنرمند در نمایشگاهها، مجلات و روزنامههای ۳۴ کشور جهان منتشر شده است.
این هنرمند در یکی از نوشتههایش آورده است: «طنز قلم تیزی است که هر از گاهی در انگشت اشارهام فرو میبرم که غفلتا خوابم نبرد!»
دیواندری علاوه بر کشیدن کاریکاتور، نقاش، طراح گرافیک، تصویرساز و روزنامهنگار هم هست. دیواندری از اواسط دهه ۸۰ بیشتر به سمت هنر اولش نقاشی متمایل شد و آثاری را در سبکهای سوررئالیسم، اکشن، کوبیسم و آبستره خلق کرد.
مجسمهسازی نیز از دیگر علاقههای دیواندری است. او حجمهایی را با استفاده از سنگ، چوب و فلز ساخته است. سال ۲۰۰۵ در تجربهای جدید با دستگاه حکاکی پنوماتیک دو مجسمه گرانیتی و مرمری در فرانسه ساخت. از فعالیتهای مجسمهسازی او در ایران طراحی و اجرای تندیس اولین و دومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و نقش برجسته محمود دولتآبادی است.
«پروانه روی دیوار» یکی از معروفترین کاریکاتورهای این هنرمند نام دارد که موفق شد جایزه بزرگ جشنواره بینالمللی کاریکاتور اکسپو ۲۰۰۰ آلمان را نصیب خود کند؛ این کاریکاتور در سه نسخه طراحی شد که آخرین آنها راپید روی مقوا است.
جان دپوند موز، پدر کاریکاتور مدرن فرانسه درباره این اثر گفته است: «هنرمند در این کار، جسم فوقالعاده سبک پروانه را با دیواری سنگین روبهرو میکند و همان وزن کم پروانه برای فروپاشی کامل این دیوار آجری کافی است. این اثر به وضوح نشان میدهد که بینهایت واکنش زنجیروار در پی خواهد آمد و منجر به حادثهای غیر قابل پیشبینی خواهد شد.»
جایزه ویژه بیستمین مسابقه بینالمللی کاریکاتور «نصرالدین هوجا» ترکیه در سال ۲۰۰۰ و جایزه سوم اولین جشنواره بینالمللی کاریکاتور «لنگ مو» چین در سال ۲۰۰۲ از جمله افتخاراتی هستند که با این کاریکاتور نصیب دیواندری شد. این کاریکاتور توسط موسسه گوته خریداری شد و هماکنون در آنجا نگهداری میشود.
دیواندری برای دریافت جوایز خود و حضور در نمایشگاههای بینالمللی کاریکاتور به ۱۱ کشور دنیا سفر کرده که خاطرات بعضی از آنها را در قالب سفرنامههایی در نشریات ایران به چاپ رسانده است. علیبابا و چهل کارتونیست فرنگی نام یکی از این سفرنامهها است که با بیانی طنزگونه به مقدمات سفر و آشنایی با کارتونیستهای حاضر در جشنواره جهانی سن-ژوست-لو-مارتل فرانسه میپردازد. این لحن طنزآمیز در سفرنامه هلند او نیز وجود دارد؛ بهطوریکه دیواندری برای سفر به این کشور از هفتخان میگذرد. تنها بخشهایی از دو قسمت اول این سفرنامه، با عنوان سفر به سرزمین لالهها و دنکیشوت ثانی در سرزمین آسیابهای بادی در نشریات ایران به چاپ رسیده است.