عادتهای عجیب هنرمندان: بتهوون
شلخته، بد اخلاق و خرافاتی
گفته میشود بتهوون دور اتاقش راه میرفت و سعی میکرد به یک قطعه هنری فکر کند. در نهایت تشتی آب روی خودش ریخته و به کارش ادامه میداد. روی کارهایش وسواس شدیدی داشت و هرگز یک قطعه را به سرعت تمام نمیکرد بلکه بارها و بارها قطعه مذکور را پاک میکرد و دوباره مینوشت و حتی به طور کامل تغییر میداد. او بسیار شلخته بود و ارتباطی با نظم و ترتیب و آراستگی نداشت. شاید باورنکردنی باشد که فردی با این حجم استعداد و توانایی آهنگسازی شلخته باشد، اما حقیقت این است که بتهوون به شدت نامرتب بود. وقتی غذا میخورد روزها ظرفهای کثیف را اطراف خود رها میکرد. او حتی از مرتب شدن وسایل خود نفرت داشت و کمتر پیش میآمد اجازه بدهد اطرافیانش به کاغذ نتهایش دست بزنند. او به خرافات هم اعتقاد داشت و تصور میکرد اگر صورتش را دائم اصلاح کند استعدادهایش را از دست میدهد. صورت خود را اصلاح نمیکرد یا به ندرت و در صورت اجبار مثلا در هنگام دیدار با نجبا و بزرگان این کار را انجام میداد. بتهوون به شدت روی تهیه قهوه خود حساسیت داشت. وی معتقد بود هیچ قهوهای ارزش خوردن ندارد مگر آن که از ۶۰ دانه قهوه تهیه شده باشد. جالب است که او با هوش بالای خود به سرعت تشخیص میداد این قهوه بر اساس میل و علاقه او تهیه شده یا نه.
بتهوون بیشتر اوقات با خویشاوندان و بقیه مردم نزاع و به تلخی برخورد میکرد. شخصیت بسیار مرموزی داشت و برای اطرافیانش مانند یک راز باقی ماند. بسیار تغییر مکان میداد. طی ۳۵ سال زندگی در وین حدود چهل بار مکان زندگیاش را تغییر داد. در قرارداد با ناشرانش همیشه بیدقت بود و اکثر اوقات مشکل مالی داشت. بتهوون هیچگاه در خدمت اشراف وین نبود. به این اعتقاد داشت که هنرمندان به اندازه اشراف قابل احترامند. او در دوره ای از زندگی ناشنوا شد و این اتفاق او را افسرده کرد. همین افسردگی بود که باعث مهاجرت وی از وین به شهر کوچکی در اتریش به نام Heiligenstadt شد؛ جایی که در آنجا مقالهای مشهور به رشته تحریر درآورد و در آن نوشت که او اگر به عنوان یک موسیقیدان دیگر توانایی شنیدن نداشته باشد دیگر دوست نخواهد داشت که به این زندگی ناعادلانه ادامه دهد، اما عشق او به موسیقی مانع خودکشی شد و دریافت که هنوز زوایای بسیاری از موسیقی را کشف نکرده است. به همین دلیل نه تنها خودکشی نکرد، بلکه با وجود علم به اینکه ناتوانی جسمی وی روزبهروز بدتر خواهد شد آثار بسیار زیادی از خود به یادگار گذاشت. در دورهای که بتهوون سمفونی شماره ۹ را میساخت کاملا ناشنوا بود و از ناشنوایی احساس شرم میکرد و گوشهگیر بود.