«تو ای پری کجایی» چگونه ساخته شد؟
امروز سالروز تولد استاد همایون خرم است
جناب خرم دقیقا چه زمانی به فکر ساخت ترانه «تو ای پری کجایی» یا همان «سرگشته» افتادید؟
به گمانم سال ۵۱ یا ۵۲ بود که آقای ابتهاج تازه مسوول موسیقی رادیو تلویزیون شده بود. به من زنگ زد و گفت: «علاقهمندم ملاقاتی با هم داشته باشیم.» قراری گذاشتیم در دفترش در میدان ارگ و من رفتم و او شروع کرد به تعریف و تحسین درباره کارهای من و گفت: «از قدیم کارهای شما را پیگیری میکردم و ادامه داد که برنامههای دیگری هم که شما مثل برنامه سوم که سرپرست آن اجراها بودید که یکی ساز میزد (شریف و شهناز و ناهید و حافظی و عودش رحمانپور و حسین همدانیان ضربش بود) و شما قطعاتی مینوشتید و خواننده مرد بود و خواننده زن نداشت، من گوش میدادم.
چه کسانی میخواندند؟
قوامی، محمودی خوانساری، ایرج، گلپایگانی و شجریان که آنجا بهعنوان سیاوش بیدگانی میخواند. آقای ابتهاج گفتند که تمامی این کارها را میشنیدند و تعریف کرد و گفت با چه دستگاههای دقیقی همه این برنامهها را ضبط کردهاند و فهمیدم که ایشان چه عشقی به موسیقی دارند. یا آهنگی روی شعر ابوسعید ابوالخیر ساختم که باز هم تعریف کرد و بعد دعوتم کردند که بروم به منزلشان.
منزلشان کجا بود؟
در منوچهری. خانه باصفایی بود با باغچه که شبش رفتم آنجا. شب قشنگی بود و برخی از کارهایی را که با دستگاه حرفهایشان ضبط کرده بودند گوش کردم. من خودم کارهایی را که مینوشتم و اجرا میکردم تنها یک بار گوش میکردم و دیگر هم فرصتی برای گوش دادن دوباره نداشتم و تاییدشان میکردم. هنگام گوش دادن به کارها آقای ابتهاج گفتند: «خیلی دلم میخواهد که روی یک آهنگی از شما شعر بسازم» من چیزی نگفتم اما وقتی روی بالکن، هوای خوب و نسیم و باغچه و شب اواخر تابستان را دیدم گویی باران نت بود که میبارید. بلافاصله رفتم توی بالکن نشستم و این آهنگ را از بالا تا پایین نوشتم. حتی جوابهای ارکستر پشت هم آمد. واقعا کمتر زمانی بود که یک آهنگ تمام و کمال به ذهن بیاید، از صفر تا صدش و به همین دلیل است که برخی از دوستان و شنوندگانی که این کار را میشنوند میگویند این آهنگ زمینی نیست و من هم معتقدم که به بنده این آهنگ را دادند و «تو ای پری کجایی» الهامی بود که به من شد، الهامی که تمام و کمال آمد. آهنگ را برای ایشان اجرا کردم خیلی خوشحال و مشغول ساختن شعرش شد.
یعنی ابتدا شما آهنگ را ساختید و بعد ایشان رویش شعر گذاشتند؟
بله و چقدر هم کار چفت شد با شعر.
پیشنهاد خواننده را هم آقای ابتهاج دادند؟
آن زمان رسم بود که تمام آهنگهای باکلام را معمولا خوانندگان زن میخواندند و آقای ابتهاج اسم خوانندهای را آورد که من گفتم نه و توصیه کردم این اثر را باید یک صدای خستهای بخواند و به نظر من قوامی خوبه. خیلی تعجب کرد و جالبه که بعدها دیدم که یکی از این خوانندگان موردنظر آقای سایه نتوانست این اثر را به خوبی اجرا کند.
به نظر شما شعر این ترانه عاشقانه است؟
هم عاشقانه است و هم عارفانه؛ چرا که از یکسو نشان میدهد چیزی گم شده است که هم میتواند معشوق باشد و هم میتواند محبوب ازلی و ابدی به حساب آید.
آقای اصفهانی هم این کار را با تنظیم جناب روشنروان خواندند؟
بله، آن هم اجرای خوبی بود و آقای اصفهانی چون تحریرهای خاص خودشان را پیاده کردند به گمانم کلیت اثر خوب از کار درآمده است.
بازتابهای کار را تاکنون پیگیری کردهاید؟
بله. از جمله ترانههایی است که هر کسی که مرا میبیند از آن یاد میکند.