تحلیل شهریار وقفیپور درباره خلق نشدن آثار بزرگ ادبی
او سپس گفت: زمانی که ما میگوییم هنر، اثر هنری به ذهنمان میآید نه آن تلاش و مهارتی که به خلق اثر منجر شده است. این موضوع در زیباشناسی هم وجود دارد که هنر فرآیند خلق اثر است یا خود اثر. اگر نگاه اول را داشته باشیم، یک پروژه را مدنظر داریم نه اثر نهایی را. خیلی از نویسندگان از جمله ویلیام فاکنر میگویند یک نویسنده خوب در عمرش فقط یک چیز مینویسد و همیشه در پی آن است که آن چیز را بهتر بگوید. اما مخاطب و منتقد دنبال این است که اثر خوب ببیند و توجه ندارد در یک پروسه چه اتفاقهایی افتاده و یک اثر نسبت به اثر دیگر چقدر پیشرفته است؛ این نگاه اگر نگوییم در کشورمان غایب است، میتوان گفت در اقلیت قرار دارد. دنبال این هستیم که نویسنده یا هنر چیزی خلق کند که بیسابقه باشد، به نوعی دنبال زیرخاکی رو کردن هستیم. از این منظر میتوان گفت جوانمرگی نقصی در دیدگاه ادبی و نظری ما است. وقفیپور در ادامه گفت: وقتی نویسنده احساس کند کارش تاثیری ندارد و کارش مانند کارهای دیگر خوانده نمیشود و کسی هم درباره آن حرفی نمیزند دیگر نمیتواند به کار خود ادامه دهد. اگر این موضوع را سرخوردگی تعریف کنیم نباید آن را بهصورت فردی ببینیم و بیشتر در حوزه معرفتشناختی است. اینکه اصلا زبان فارسی نه در دراز مدت، بلکه در نیمقرن بعدی ماندنی است یا نه. این موضوع سبب میشود آنها به این نتیجه برسند که شاید نوشتن امر پوچی باشد.