رد خون بر پرده سینما‌ها

با این حال با توجه به اینکه «رد خون» در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر با نامزدی در ۱۱ رشته، توانست سه سیمرغ بلورین را به دست آورد و همچنین در زمان برپایی جشنواره و پس از آن تا حدی نظر منتقدان را جلب کرده احتمال اینکه تماشاچیان زیادی را به سالن‌های سینما بکشاند چندان دور از انتظار نیست؛ به‌ویژه اینکه در جشنواره جزو پنج فیلم برتر از نگاه تماشاگران بود. قسمت نخست «ماجرای نیمروز» به ترورهای سازمان مجاهدین  (منافقین) در سال ۱۳۶۰ و اتفاقات بعد از عزل ابوالحسن بنی صدر اختصاص داشت و کارگردان این بار در «رد خون» به اتفاقات بعد از پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ و عملیات مرصاد می‌پردازد. در این فیلم می‌بینیم نیروهای امنیتی ایران متوجه حضور نفوذی‌های سازمان مجاهدین (منافقین) در جبهه می‌شوند. با ارسال دو مامور امنیتی به بغداد می‌خواهند قبل از شروع عملیات فروغ جاویدان، عباس زریباف فرمانده این عملیات را ترور کنند. اما داستان طور دیگری رقم می‌خورد...

در واقع «رد خون» قصه همان گروه اطلاعاتی-عملیاتی «ماجرای نیمروز» است که بعد ۷ سال و در بحبوحه آتش بس متوجه تحرکاتی در نیرو‌های منافقین می‌شوند. با حمله منافقین به خاک ایران و شروع عملیات مرصاد، باقیمانده این گروه وارد معرکه جدیدی می‌شوند. کار مهدویان در ساخت و پرداخت «رد خون» به دشواری قسمت اول «ماجرای نیمروز» است اما به شکلی متفاوت؛ زیرا در قسمت اول او درباره‌ یک برهه‌ حساس در تاریخ ایران و ‌تبدیل یک گروه سیاسی و شبه‌نظامی به گروهکی تروریستی و غیرقانونی سخن گفته بود که پیش‌تر در کمتر فیلمی با ساختاری سینمایی قابل قبول به آن پرداخته شده بود. همین تازگی موضوع و استفاده از ریتم مناسب و تعلیق باعث شد نظر بسیاری به آن فیلم جلب شود در حالی‌که در فیلم دوم از عناصر دیگری برای جذابیت استفاده شده است. از این نظر ماجرای «نیمروز: رد خون» تفاوت‌های عمده‌ای با «ماجرای نیمروز» دارد.

همین تغییرات واکنش‌های متفاوتی از نظر منتقدان داشته. گروهی از منتقدان آن را پسندیده و گروهی بر این باور بوده‌اند که ریتم این فیلم به روانی اثر قبلی نیست و برخلاف قسمت اول، نه‌تنها شروع توفانی و غافلگیرکننده‌ای ندارد بلکه قصه‌اش خیلی دیر شروع می‌شود. در قسمت اول «ماجرای نیمروز» با توجه به روایت درام پلیسی، دقایقی از فیلم برای معرفی شخصیت‌های اصلی صرف شد و در خلال آن، کشمکش اصلی یعنی تقابل نیروهای خودی و دشمن جلو می‌رفت. اما در قسمت دوم (رد خون) با توجه به اینکه دیگر نیازی به صرف زمان برای معرفی شخصیت‌های اصلی نیست، باید از ابتدا کشمکش شروع شود که این‌طور نشده است. همچنین به دلیل تفاوت‌های دراماتیک این فیلم با اثر قبلی، این‌بار برخی شخصیت‌ها پررنگ‌تر شده‌اند و نشانه‌هایی از حضور قهرمان فردی هم در آن به چشم می‌خورد. و سپس قهرمان و ضدقهرمان مقابل هم قرار می‌گیرند.

حواشی

هرچند ساخت فیلم نخست مهدویان علاوه‌بر مردم و منتقدان نظر بسیاری از عالی‌رتبه‌ترین مسوولان مملکت را به خود جلب کرد، این موضوع موجب آن نشد که ساخت قسمت دوم با مشکلاتی مواجه نشود؛‌ این مشکلات از خیلی پیش از شروع فیلمبرداری و تصویب فیلمنامه آغاز شد. برداشت‌های متناقض از فیلمنامه مهدویان در بخش‌های مختلف دولت، کار را سخت کرد. پروانه‌ ساخت فیلم به‌سختی و بعد از کش‌و‌قوس‌های متعدد داده شد و حتی در حاشیه یک جلسه هیات‌دولت، درباره فیلم بحث شد. اما سرانجام ساخت آن به نتیجه رسید. علاوه‌بر اینها «رد خون» نسبت به قسمت اولش با هزینه بیشتر و تولیدی به مراتب دشوارتر ساخته شده است. اما حواشی فیلم فقط مربوط به زوایای امنیتی و سیاسی نبود، حذف بازیگران اصلی این فیلم مانند احمد مهران‌فر و مهرداد صدیقیان که در قسمت قبلی بازی می‌کردند و حضور پررنگ دو بازیگر زن، بهنوش طباطبایی و هستی مهدوی‌فر، هم بحث روز رسانه‌ها قرار گرفت.