نمایش آثار هنری به رشد فرهنگی جامعه شتاب می دهد
ظهور هنر شهری در چهار گوشه پایتخت
گروه فرهنگ و هنر: شهر، برای حیات بیشتر هنرمندان یک مفهوم و مصداق حیاتی است. برای هنرمندان تجسمی و بهویژه مجسمهسازها، شهر، «زیستجهان» اصلی است؛ پیادهروها، میادین، چهارراهها، پارکها، پلهایهوایی و. . . بهطور کلی در سراسر کشورهای جهان، آنجا که میخواهند حرمت هنرمندان را نگه دارند، آثار هنریشان را در معابر و گذرگاههای شهری اکران عمومی میکنند. اصولا هنر معاصر تنها در خدمت هنردوستان نیست و به همین دلیل صرفا در گالریها و مراکز فرهنگی عرضه نمیشود. هنر امروز با زندگی مردم همراه است و قرار است همه مردم، بدون قشربندی و دستهبندی مخاطبش باشند.
گروه فرهنگ و هنر: شهر، برای حیات بیشتر هنرمندان یک مفهوم و مصداق حیاتی است. برای هنرمندان تجسمی و بهویژه مجسمهسازها، شهر، «زیستجهان» اصلی است؛ پیادهروها، میادین، چهارراهها، پارکها، پلهایهوایی و... بهطور کلی در سراسر کشورهای جهان، آنجا که میخواهند حرمت هنرمندان را نگه دارند، آثار هنریشان را در معابر و گذرگاههای شهری اکران عمومی میکنند. اصولا هنر معاصر تنها در خدمت هنردوستان نیست و به همین دلیل صرفا در گالریها و مراکز فرهنگی عرضه نمیشود. هنر امروز با زندگی مردم همراه است و قرار است همه مردم، بدون قشربندی و دستهبندی مخاطبش باشند. با این مقدمه طبیعی است که شهرها تبدیل به گالریهای بزرگ شوند. از گالری نیویورک، آتن، ونیز و شانگهای بگیرید تا گالری تهران!
در تهران هم از نیم قرن پیش تاکنون همواره تلاشهایی صورت گرفته تا آثار هنری در محیطهای شهری به نمایش عموم درآیند و بر زیبایی زندگی روزمره شهری بیفزایند. تهران در دو، سه سال اخیر بیش از هر زمان دیگری توانسته است تا بستری برای نمایش آثار هنری باشد. استقبال هنرمندان از طرحهایی مثل «نگارخانهای به وسعت یک شهر» یا «برپایی سفره نوروزی بزرگ در تهران» و... موجب شده تا دست کم چند روز از سال، تهران خاکستری دودزده، رنگ و لعاب بگیرد، تماشایی شود و نگاه بیشتری از چشم مردم بخرد.این اتفاق برخی از هنرمندان دیگر را نیز بر آن داشت تا بدون اعتنا به قواعد دست و پاگیر رسمی، به صورتی خودجوش فضای شهری را مامن آثار هنری خودشان بدانند. گرافیتی کارها از یکسو و دانشجوهای هنرهای تجسمی از سوی دیگر هر یک مشاطهای شدند و سرخاب سفیدابی به چهره تهران پاشیدند. آثار بسیاری از این گروههای خودجوش بر در و دیوار تهران نقش بست. موضوع عمده آثار مبتنی بر ریشههای شکلگیری هنر معاصر، اجتماعی است. گاهی تکریم برخی اقشار اجتماعی و گاهی اعتراض.... نگاهی به شبکههای اجتماعی به سادگی نشان میدهد که جامعه مدنی و نه فقط جامعه مدنی بلکه بهطور کلی عموم لایههای اجتماعی تا چه میزان از نمایش عمومی آثار هنری در شهر، استقبال کردهاند. با یک نگاه گذرا میتوانید شمار پر تعداد شهروندانی را ببینید که به صورت گروهی یا فردی دارند از آثار هنری شهری عکس سلفی میگیرند. عکسی که دست کم باعث میشود برای چند لحظه کوتاه هم که شده، لبخندی بنشیند روی آن صورتهای خسته و خدای نکرده ناامید.
به هر حال در چند روز اخیر تهران باز هم از سوی هنرمندان مجسمهساز، مامن آثار هنری شده است. کارگران گچی که این روزها در برخی خیابانهای تهران پوشیده از رنگهای قرمز و نارنجی و آبی و سبز خودنمایی میکنند؛ تعجب برخی تهرانیها را به دنبال داشتهاند. آنها که از گذر بزرگمهر در چهارراه ولیعصر گذر کردهاند با آدمکهای رنگی سوار بر تیرکهای آهنی برخوردهای چندگانهای داشتهاند. گاه به خود نهیب زدهاند شاید این آدمکها یعنی که اینجا کارگران مشغول به کارند و بعضی هم خیره به دنبال کسی گشتهاند تا از او بپرسند این مجسمهها اینجا چه میکنند و چه میخواهند بگویند؟!بهزاد آقاپور، خالق مجسمههای شهری با موضوع «کارگران مشغولکارند» میگوید: خودم این سوژه را به سازمان زیباسازی شهرداری تهران پیشنهاد دادهام. اواسط اسفند بود که به یاد آوردم چیزی به هفته کارگر نمانده است. همان گروهی که همیشه سختترین و بیشترین وظایف اقتصادی، اجتماعی و شهری بر دوش آنهاست اما از کمترین حقوق شهروندی و ملی برخوردارند. قصد داشتم با این کار توجه مردم را به این قشر زحمتکش جلب کنم.این هنرمند با اشاره به اینکه این پروژه؛ اولین کار حجمیام برای سازمان زیباسازی بود، ادامه داد: در دورههای گذشته در بخش نقاشی دیواری با این سازمان همکاری داشتم و تاکنون ۴۰ پروژه شهری کار کردهام.دبیر اجرایی بخش نقاشی دیواری بهارستان تهران ٩٥ در پاسخ به این سوال که مجسمههای محیطی بیشتر رنگهای خنثی را به نمایش میگذارند؛ کارگران نیز بهدلیل سختیهای اجتماعی و اقتصادی که گرفتار آن هستند غالبا با رنگهای خاکستری میتوانند نشان داده شوند اما شما سراغ رنگهای تند، شاد و جذاب رفتهاید، علت این امر چیست، گفت: با توجه به اینکه سوژه و موضوع اثر، خاص بود، از رنگهای شاد استفاده کردم تا بهتر و بیشتر بتوانم توجه افراد و رهگذران را به آن جلب کنم. بر همین اساس از رنگهای فلورسنت استفاده کردم که خاصیت شادی و جذابی دارد.
عضو انجمن نقاشان ایران درباره ابزار مورد نیاز برای ساخت این آثار گفت: برای قالبگیری اولیه از باند گچی، سپس فایبرگلاس و ترکیب یکسری مواد استفاده شده است. همچنین فیگورهای مجسمهها از مدلهای زنده گرفته شده تا اثر به واقعیت بیشتر نزدیک باشد و ارتباط بهتری با مخاطب برقرار کند.به گفته آقاپور در بهار امسال فضایی ایجاد شد تا مخاطبان بتوانند با هنرمندان ارتباط بهتر و بیشتری داشته باشند.قرار است این طرح تا آخر اردیبهشتماه ادامه پیدا کند و مجسمههای گچی در چهار سوی شهر توجه مخاطبان را جلب کنند و بعد از آن سازمان زیباسازی شهرداری کارهایی که قابلیت ماندگاری دارند را به مجموعه شهر آفتاب منتقل میکند.از سوی دیگر «نگارخانهای به وسعت شهر» هم از چند روز دیگر در تهران اجرا میشود تا المانهای هنری در پایتخت، بهار خاطرهانگیزی را برای شهروندان شکل بدهد.
ارسال نظر