آیا توسعه صنایع تبدیلی میتواند به کاهش ضایعات در بخش کشاورزی کمک کند؟
مسیر ارزشآفرینی «میوه خشک»
در سال جاری ظرفیت صنایع تبدیلی در کشاورزی ایران به یک موضوع در دستور کار دولت و بخش خصوصی تبدیل شده است. بر اساس اظهارات رئیس مرکز توسعه مکانیزاسیون و صنایع کشاورزی وزارت جهاد کشاورزی، حدود ۳ هزار و ۷۹۰ واحد فعال در بخش فرآوری و تبدیلی محصولات باغی ایجاد شده است که ظرفیت جذب ۱۳.۵میلیون تن ماده خام در سال را دارد. این اقدام منجر به صادرات بیش از ۷۵۱ هزار تن محصولات فرآوریشده، شامل انواع خشکبار و میوههای خشک به ارزش بالغ بر یکمیلیارد و ۴۳۵میلیون دلار شده است. این رقم نشان میدهد که صنایع تبدیلی میتوانند بخش قابلتوجهی از محصولات باغی را به سمت ارزش افزوده و بازارهای صادراتی هدایت کنند، اما هنوز راه بسیاری تا بهرهبرداری کامل از ظرفیتها وجود دارد.
فعالان حوزه کشاورزی و تولیدکنندگان میوه تاکید میکنند که بهرهگیری از مزیتهای اقلیمی ایران در تولید خشکبار و میوههای خشک میتواند زمینهساز توسعه صادرات شود؛ هرچند سهم ایران در بازارهای جهانی با سطوح مطلوب هنوز فاصله دارد و نیازمند تقویت برند و استانداردهای بینالمللی است.
در چنین شرایطی، نگاه سیاستگذاران باید بیش از گذشته به سوی توسعه صنایع تبدیلی کشاورزی معطوف شود. این صنایع میتوانند پل میان تولید انبوه محصولات باغی و بازار مصرف داخلی و خارجی باشند. کارشناسان بر این باورند که در این صنعت باید فرآوری و تکمیل زنجیره ارزش جدی گرفته شود تا هم از شدت ضایعات کاسته شده و هم امکان حضور پایدارتر در بازارهای صادراتی فراهم شود. تولید میوه خشک نیز در همین چارچوب، از یک فعالیت پراکنده سنتی، بهتدریج در حال تبدیل شدن به یک ظرفیت اقتصادی قابل اتکا است؛ ظرفیتی که گرچه هنوز به بلوغ نرسیده، اما نشانههای آن در آمارهای رسمی و جهتگیریهای جدید بخش کشاورزی قابل مشاهده است.
سهم مشاغل خانگی در تولید میوه خشک
فعالان حوزه تولید میوههای خشک در کشور، با تاکید بر ظرفیت بالای نقشآفرینی میوه خشک در توسعه صنایع تبدیلی، این صنعت را ابزاری موثر برای کاهش ضایعات محصولات باغی و خلق ارزش افزوده بالا میدانند. آنها بر این باورند که بخش عمده تولید کشور بر دوش مشاغل خانگی و در کنار آن تعداد محدودی واحد صنعتی بزرگ است. به گفته آنان، با وجود سابقه طولانی تولید سنتی و ظرفیت بالای کیفی محصولات ایرانی، تنها حدود ۱۰ درصد از توان بالقوه این صنعت فعال شده و بازار داخلی بهدلیل تورم و افت قدرت خرید، کشش لازم را ندارد. از اینرو صادرات، بهویژه به بازارهایی مانند روسیه، میتواند موتور محرک رشد باشد.
محمدرضا رحمانی، رئیس کانون تولیدکنندگان میوه خشک ایران، در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» گفت: تولید میوه خشک شاخهای از صنایع تبدیلی کشاورزی محسوب میشود که به عنوان یکی از مهمترین ابزارها برای کاهش اتلاف محصولات باغی در کشور شناخته میشود. برآوردها نشان میدهد سالانه حدود ۳۰ درصد از میوههای تازه، پیش از رسیدن به بازار و در سطح باغ، دچار هدررفت میشوند. فرآوری این محصولات، بهویژه در قالب تولید میوه خشک، امکان تبدیل این حجم از ضایعات به محصولات با ارزش افزوده بالا را فراهم میکند. این فرآیند تنها به خشککردن محدود نمیشود، بلکه در مراحل تکمیلی، محصول میتواند به شکل پودر یا خمیر نیز فرآوری شود که سطح جدیدی از ارزشآفرینی را در پی دارد.
او ادامه داد: بخش قابلتوجهی از تولید میوه خشک در ایران در قالب مشاغل خانگی شکل گرفته است. عمده فعالان این حوزه را زنان، بهویژه زنان سرپرست خانوار یا افرادی که تمایل دارند در فضای خانه فعالیت اقتصادی داشته باشند، تشکیل میدهند. این فعالیتها معمولا با مقیاس کوچک و در فضاهایی مانند منازل یا پارکینگها آغاز شده و در صورت موفقیت، بهتدریج توسعه پیدا میکند. در سوی دیگر، حدود ۸ واحد صنعتی بزرگ نیز در کشور فعال هستند که با برخورداری از تجهیزات استاندارد، مجوزهای لازم و ظرفیت تولید تناژی، نقش مهمی در تامین بازار داخلی و پاسخ به سفارشهای صادراتی میوه خشک ایفا میکنند. این واحدها در بسیاری از موارد بخشی از مواد اولیه مورد نیاز خود را از تولیدکنندگان خرد و خانگی تامین میکنند و به این ترتیب، زنجیرهای ترکیبی از تولید و جمعآوری شکل میگیرد.
رئیس کانون تولیدکنندگان میوه خشک ایران در ادامه توضیح داد: تولید میوه خشک در فرهنگ غذایی ایران سابقهای طولانی دارد و بهصورت سنتی در بسیاری از خانوارها رواج داشته است. با صنعتیشدن این فرآیند، شکل عرضه نیز تغییر کرده و محصولاتی مانند میوههای برشزدهشده و حلقهای وارد بازار شدهاند. با این حال، به دلیل افزایش قیمتها، تورم و کاهش قدرت خرید خانوارها، این محصولات در حال حاضر سهم پررنگی در سبد مصرف روزمره ندارند و مصرف آنها بیشتر به مناسبتهای خاصی مانند شب یلدا و ایام منتهی به نوروز محدود میشود که بازار خشکبار بهطور سنتی با اوج تقاضا مواجه است.
تولیدکنندگان ایرانی در میان رقبا
رحمانی در ادامه گفت: با وجود بیش از دو دهه فعالیت و آموزش صدها کارگاه تولیدی، همچنان بخش عمدهای از ظرفیت این صنعت بالفعل نشده است. برآورد فعالان این حوزه نشان میدهد که تنها حدود ۱۰ درصد از پتانسیل موجود مورد استفاده قرار گرفته و ۹۰ درصد ظرفیت همچنان در مرحله ایده، توسعه تولید و بهویژه صادرات باقی مانده است. در شرایطی که افزایش نرخ ارز و افت توان خرید داخلی بازار کشور را محدود کرده است، صادرات میوه خشک از توجیه اقتصادی بالاتری برخوردار شده و میتواند موتور محرک این صنعت باشد.
او ادامه داد: بازارهای اصلی صادراتی میوه خشک ایران شامل روسیه، ترکیه و کردستان عراق است. کشورهای حاشیه خلیج فارس سهم محدودتری در این بازار دارند، چراکه ذائقه مصرفی آنها عمدتا به سمت محصولات تند و شیرین تمایل دارد و تقاضا برای برخی میوههای خاص، مانند کیوی یا آلو در این کشورها کمتر است. در مقابل، روسیه یکی از بزرگترین خریداران بالقوه به شمار میرود.
رحمانی گفت: در این میان، رقبایی مانند ترکیه، تاجیکستان و در گذشته افغانستان، با بهرهگیری از زیرساختهای منسجمتر، سهم قابلتوجهی از بازار جهانی را به خود اختصاص دادهاند. ایران زمانی در جمع تولیدکنندگان برتر منطقه قرار داشت. در واقع، زمانی سیاست جایگزینی میوه خشک بجای چیپس و پفک در کشور اجرا شد و به ثمر نرسید. اکنون اما، به دلیل ضعف در سیاستهای حمایتی، ایران رتبه پایینتری در میان رقبای خود دارد.
رئیس کانون تولیدکنندگان میوه خشک ایران با اشاره به موانع صادراتی این صنعت، توضیح داد: مهمترین این موانع، الزامات و تاییدیههای بهداشتی کشورهای مقصد است. در برخی موارد، تمرکز بیش از حد بر ظاهر محصول و استفاده از مواد افزودنی برای بهبود رنگ و شکل، موجب شده استانداردهای بهداشتی برخی بازارها رعایت نشود و مسیر صادرات با محدودیت مواجه شود. در کنار این مساله، ضعف در شبکهسازی، بازاریابی بینالمللی و دسترسی به مشتریان خارجی، یکی از گلوگاههای اصلی توسعه صادرات محسوب میشود.
او گفت: از منظر راهبردی، میوه خشک و محصولات مشابه میتوانند نقش مهمی در ارزآوری کشور ایفا کنند؛ بهویژه آنکه برخی محصولات باغی ایران به دلیل شرایط اقلیمی و تنوع ژنتیکی، دارای طعم و کیفیت منحصربهفردی هستند که در بسیاری از کشورها قابل تکرار نیست. با این حال، تحقق این ظرفیت نیازمند تغییر رویکرد سیاستگذار از شعار به اقدام عملی است. حمایت موثر از صنایع تبدیلی، بهویژه در حوزه سبزی و صیفیجات، میتواند ضمن کاهش ضایعات، بازارهای بزرگی مانند روسیه را هدفگذاری کند که حجم تقاضای آن بهمراتب فراتر از توان فعلی تولیدکنندگان داخلی است.
رحمانی در نهایت تاکید کرد: تجربه فعالان این بخش نشان میدهد که آنچه بیش از تسهیلات مالی اهمیت دارد، تضمین بازار مصرف است. ایجاد پیوند میان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان بزرگ داخلی، از جمله نهادها و سازمانهای دولتی، میتواند بهاندازه اعطای وام، بلکه حتی موثرتر از آن، به پایداری تولید و رشد این صنعت کمک کند. بدون چنین نگاه سیستمی و بلندمدت، صنایع تبدیلی کشاورزی همچنان در وضعیت رهاشدگی باقی میماند و بخش بزرگی از ظرفیت بالقوه آنها بلااستفاده خواهد ماند.
اظهارات فعالان حوزه تولید میوههای خشک نشان میدهد که مساله اصلی این بخش در کشور، کمبود دانش فنی یا ضعف کیفیت محصول نیست، بلکه نبود سیاستهای پایدار حمایتی و ضعف در تضمین بازار مصرف است. در شرایطی که تنها حدود ۱۰ درصد از ظرفیت بالقوه این صنعت فعال شده، توسعه صادرات میتواند پیشران اصلی رشد آن باشد؛ بهویژه در بازارهایی مانند روسیه که تقاضای بالایی برای محصولات باغی فرآوریشده دارد. در نهایت، اگر سیاستگذار در سال آینده نگاه عملیتری به توسعه صنایع تبدیلی داشته باشد، صنعت تولید میوه خشک میتواند از یک فعالیت پراکنده خانگی، به صنعتی سازمانیافته با نقش موثر در کاهش ضایعات، اشتغالزایی و ارزآوری تبدیل شود؛ ظرفیتی که تداوم بیتوجهی به آن، به معنای از دست رفتن بخشی از مزیتهای کشاورزی کشور خواهد بود.