دیدگاه
اثر سیاست تثبیت نرخ ارز بر صنایع کشور
هر زمان صحبت از کاهش واردات و کمک به صنایع داخلی میشود، اولین موضوعی که به اذهان متبادر میگردد، افزایش تعرفه واردات کالاها است.
حمیدرضا زکیزاده*
هر زمان صحبت از کاهش واردات و کمک به صنایع داخلی میشود، اولین موضوعی که به اذهان متبادر میگردد، افزایش تعرفه واردات کالاها است. غافل از اینکه مهمترین سیاستی که «دروازه کشور را به روی واردات بیرویه گشوده است» سیاست تثبیت نرخ ارز است. سیاست تثبیت نرخ ارز نهتنها صنایع داخلی را در برابر مصنوعات وارداتی بهشدت تضعیف کرده است، بلکه مزیتهای صادراتی تولیدات داخل را نیز از بین برده و امکان رقابت را در بازارهای بینالمللی از تولیدات ایران گرفته است.
این سیاست آنقدر مخرب بوده که ایران را در حفظ بازار کالاهایی نظیر فرش، زعفران و پسته - که کشور ما در صادرات آنها سابقه بسیار طولانی و مزیتهای بیشمار داشته- با مشکلات عدیدهای مواجه نموده است.
اجازه دهید جهت روشن شدن بحث از یک مثال استفاده کنیم. فرض کنید نرخ واقعی یوآن چین و تومان ایران در برابر دلار یکسان بوده و هر یک دلار برابر با ۲۰۰۰ یوآن یا ۲۰۰۰ تومان باشد، ایران نرخ رسمی دلار را با کاهش ۵۰ درصدی به ۱۰۰۰ تومان رسانده است؛ اما در مقابل چین نرخ رسمی دلار را با ۵۰ درصد افزایش به ۳۰۰۰ تومان رسانده است. چه اتفاقی میافتد؟
فرض کنید در ایران و چین یک کالای مشابه تولید شود؛ مثلا کاشی، فرض کنید در ایران قیمت تمام شده هر متر مربع کاشی ۲۰۰۰ تومان باشد و در چین قیمت تمام شده هر مترمربع کاشی ۳۰۰۰ یوآن (تومان). نتیجه مشخص است در چین قیمت تمام شده کاشی ۵/۱ برابر ایران است و ایران در این صنعت نسبت به چین مزیت دارد، اما در صورت صادرات، سیاست ارزی دو کشور وارد عمل خواهد شد.
فرض کنید چین تصمیم بگیرد به ایران صادرات کاشی داشته باشد. قیمت تمام شده کاشی در چین ۳۰۰۰ تومان (یوآن) است که در چین برابر است با ۱ دلار. کاشی به قیمت ۱ دلار از چین به ایران صادر میشود در ایران ۱ دلار برابر است با ۱۰۰۰ تومان. به همین راحتی کاشی چینی که نسبت به کاشی ایرانی قیمت تمام شده بالاتری داشته است به قیمت نصف کاشی ایرانی در بازار ایران به فروش میرسد و تولیدکننده ایرانی که از شرایط تولید بهتری برخوردار است امکان رقابت با محصول چینی را از دست می دهد.
حال اگر کاشی ایرانی بخواهد به چین صادر شود، کاشی در ایران ۲۰۰۰ تومان معادل ۲ دلار قیمت دارد. اگر با ۲ دلار به چین صادر شود در چین ۲ دلار معادل ۶۰۰۰ یوآن (تومان) خواهد بود و در مقابل کاشی ۳۰۰۰ تومانی(یوآنی)، امکان رقابت در بازار چین برای کاشی ایران وجود نخواهد داشت.
در این شرایط ایران برای جلوگیری از ورشکستگی صنعت کاشی ممکن است تعرفه ۱۰۰ درصدی برای کاشی وارداتی اعمال کند که اعمال کرده است، در این صورت کاشی چین به قیمت ۲۰۰۰ تومان وارد ایران خواهد شد و به لحاظ قیمت در شرایطی برابر با کاشی ایران قرار خواهد گرفت. فرض کنید در ایران متوسط تورم ۱۸ درصد و در چین ناچیز باشد، پس از چهارسال کل هزینههای تولید در ایران دو برابر شده و قیمت تمام شده کاشی به ۴۰۰۰ تومان رسیده، در صورتی که چین تقریبا با همان قیمت قبلی در حال تولید است، در این صورت- با ثابت بودن نرخ ارز- تعرفه ۱۰۰درصدی هم دیگر مانع از ورشکستگی صنعتگر نخواهد شد.
به هرحال مشکل اصلی بسیاری از صنایع ایران که قدرت رقابتپذیری خود را در بازارهای بینالمللی از دست دادهاند نه مشکل بهرهوری، نه تعرفه، نه تکنولوژی، نه مدیریت و منابع انسانی، بلکه نرخ ارز است؛ بهویژه صنایعی که نیازی به واردات نهاده ندارند و نهادههای خود را عمدتا از بازار داخل تامین میکنند.
*کارشناس ارشد اقتصاد (توسعه و برنامهریزی)
ارسال نظر