گروه صنعت و معدن- برخلاف اعتقاد برخی کارشناسان که صنعت کاشی و سرامیک ایران را اشباع شده و در بن‌بست می‌بینند، فعالان این صنعت معتقدند، افزایش فزاینده مصرف در بازار کشورهای منطقه و چرخش به سمت سیاست صادراتی، فرصت جذابی برای این صنعت در سال‌های آتی ایجاد می‌کند.

علاوه بر این جایگزینی این تولیدات با مصالح ساختمانی صنعتی، خبر از افزایش مصرف داخلی می‌دهد. این عوامل نویدبخش بازاری پررونق برای صنعتگران کاشی و سرامیک است.
صنعت کاشی و افسانه اشباع!
سال‌ها است بیشتر مصاحبه‌ها، مقالات و آمارهای اعلامی حکایت از به اشباع رسیدن و رکود شدید بازار کاشی دارد (به روشنی کسی که چنین می‌‌‌‌‌بیند و چنین می‌‌‌‌‌گوید بازاری جز بازار درون کشور نمی‌‌‌‌‌شناسد!)‌، اما یافته‌ها با گفته‌ها در تضاد آشکار است و چیزی که درعمل مشاهده می‌شود و آمار دقیق تولید و مصرف کاشی آن را تایید می‌‌‌‌‌کند رونق بازار و گسترش روزافزون تقاضای خرید کاشی است! البته نمی‌‌‌‌‌توان منکر شد که بازار کاشی به تناوب با افت نسبی روبه‌رو بوده است. نمودار این صفحه روند تولید و مصرف کاشی را در سال‌های اخیر در ایران نشان می‌‌‌‌‌دهد، اما روند تقاضای کاشی به ویژه به دلیل جایگزینی مصالح سنتی ساختمانی همواره صعودی است.
این نمودار بیانگر فزونی همواره و فزاینده تولید داخل (عرضه نسبت به مصرف یا تقاضا) است که البته درصورت چشم بستن به روند شدیدا فزاینده مصرف جهانی افسانه اشباع بازار را به ذهن متبادر می‌‌‌‌سازد. ولی باید توجه داشت که روند کنونی افزایش مصرف کاشی، حتی تقاضای داخل را در سال 1395 به حدود ششصدمیلیون مترمربع خواهد رساند، درحالی که ظرفیت ایجاد شده و مجوزهای صادره رسیدن به چنین ظرفیتی را پیش‌بینی نکرده است.همچنین نگاهی به نمودار پردازش شده روند صادرات کاشی کشور (بهتر است بگوییم: فروش پیله‌وری) کاشی ایران به 130‌‌‌میلیون متر مربع در سال 1395 است. به این ترتیب جای شگفتی است که متولیان امر با چه استدلالی افسانه اشباع را تکرار می‌‌‌‌کنند.
از دیگرسو، نگاهی به روند تولید و مصرف کاشی در پهنه دنیا نمایشگر آن است که با شدت گرفتن تقاضا در سال‌های پیش رو، مازاد عرضه سال‌های اخیر جای خود را به مازاد تقاضا خواهد داد و فرصتی گرانبها در بازار جهان برای صنعت کاشی ایران که دارای مزیت نسبی بسیار قوی است ایجاد خواهد کرد، صنعتی که از شاخص‌های اصلی لازم جهت حضور در بازارهای شدیدا رو به گسترش جهانی برخوردار است.
آنچه که باید به ویژه و فراتر از نمودار روند بالا به آن توجه داشت این که افزایش شدید تقاضا در کشورهای پرجمعیت جهان همچون چین و هند درحال وقوع است که تنها رسیدن هندوستان از سرانه مصرف سالانه 3/0 مترمربع، به متوسط جهانی یعنی یک متر مربع که با توجه به رشد اقتصادی اعجازگونه این کشور و افزایش درآمد سرانه کاملا واقع‌بینانه است، رشد تقاضایی برابر یک میلیارد مترمربع درپی می‌‌‌‌آورد؛ و رسیدن چین به سرانه مصرف سالانه ایران (3/3مترمربع) به معنای 1/5میلیارد مترمربع تقاضای جدید است.
پتانسیل صنعت داخلی
به دلیل دسترسی به مواد اولیه، انرژی، نیروی کار، دانش فنی و سابقه تاریخی صنعت کاشی در ایران از مزیت نسبی بسیار بالایی برخوردار است. با توجه به اقبال گسترده بخش خصوصی به سرمایه‌گذاری در این صنعت، بدون شک در صورت درایت و سیاست‌گذاری درست دولتمردان، صنعت کاشی می‌تواند تا 10 سال آینده برترین تولیدکننده و صادرکننده کاشی سرامیکی منطقه باشد و درآمد ارزی بسیار بالایی را برای کشور به ارمغان آورد، به ویژه که مهمترین بازارهای جهانی نظیر هند، عربستان، امارات، روسیه در کنار ما قرار دارند. آنچه که شایان توجه ویژه است، تقاضای بسیار بالای بخش خصوصی برای سرمایه‌گذاری در این صنعت است که به ویژه باید از تقاضای گسترده صنعتگران کنونی به توسعه ظرفیت واحدهای فعال یاد کرد. در راستای سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی حمایت ویژه از بخش خصوصی در این صنعت بی‌تردید بازدهی بسیار بالایی را در آینده‌ای نزدیک خواهد داشت و درآمد چند میلیارد دلاری و اشتغال ده‌ها هزارنفری از پیامدهای بدیهی آن است.
تولید رقابتی
هم‌اکنون ایران که هفتمین تولیدکننده کاشی دنیا است، کمتر از 10 درصد از محصولات خود را صادر می‌کند. از آنجا که هزینه تولید کاشی ایران جزو پایین‌ترین‌ها در جهان است (حتی پایین‌تر از چین!) این صنعت قادر به رقابت در دوردست‌ترین بازارهای جهانی است. در بازارهای شدیدا روبه گسترش جهانی رقابت‌پذیری چین که به لحاظ قیمت پایین کاشی رقیب ایران تلقی می‌شود با تغییر سیاست‌های کلان این کشور و افزایش نرخ یوآن، رو به کاهش است. در منطقه نیز ایران تابه‌حال پس از ترکیه جایگاه دوم را در صنعت کاشی داشته است که البته صنعت کاشی ترکیه به دلیل افزایش قیمت انرژی، نیروی کار و حمل‌ونقل رو به افول است و ایران می‌تواند با بهره‌گیری از این فرصت بهترین گزینه برای جانشینی ترکیه در بازارهای صادراتی و حتی داخلی این کشور باشد. از این رو در صورت جهت‌گیری توسعه صادرات این صنعت می‌تواند بسیار جلوتر از چشم‌انداز بیست ساله، اهداف این سند را تحقق بخشیده، سرآمد تمامی کشورهای منطقه به لحاظ تولید و صادرات جهانی کاشی شود.
باید از منادیان اشباع پرسید که اشباع بازار در رویکرد توسعه صادرات چه مفهومی دارد؟ رویکرد کنونی متولیان صنعت عملا اجازه افزایش تولید را از این صنعت خواهد گرفت و در نتیجه در سال‌های آینده نه تنها ما عرضه کافی برای صادرات نخواهیم داشت، بلکه با رشد تقاضا در داخل حتی پاسخگوی بازار کشور هم نخواهیم بود و کمبود عرضه و افزایش قیمت نتیجه مستقیم چنین تصمیمی است.در چنین وضعیتی بنا به تجربه، دولت برای کنترل بازار خود را ناچار از مداخله خواهد دید و از صادرات ممانعت (تکرار تجربه سیمان) و بدتر از آن با کاهش ناگزیر تعرفه واردات، سعی در کنترل قیمت‌ها خواهد داشت. بدین ترتیب سودآوری این صنعت کاهش یافته و کل صنعت با خطر جدی اضمحلال روبه‌رو خواهد بود.کاشی سرامیکی از چنان پتانسیلی برای تولید و صادرات در ایران برخوردار است که می‌تواند با استفاده از فرصت‌ها به دومین درآمد ملی ایران (پس از نفت) بدل شود.
غفلت از توسعه بیشتر این صنعت با رویکرد صادرات و تصرف بازارهای جهانی می‌تواند ستمی‌‌‌‌ نابخشودنی به نسل آینده به شمار آید.