اقتصاد مس در سال 2026

چارچوب‌های مدل‌سازی اقتصادی نشان می‌دهند که پیش‌بینی‌های افزایش قیمت مس و آلومینیوم در سال۲۰۲۶، منعکس‌کننده تغییرات اساسی در الگوهای تخصیص منابع جهانی است، نه حرکات سوداگرانه بازار.

استفاده از هوش مصنوعی در عملیات معدن، تاسیسات انرژی‌های تجدیدپذیر و تولید خودروهای برقی، نشان‌دهنده یک تحول ساختاری است که نیاز به سطوح شدت مواد به‌طور قابل‌توجهی بالاتر از چرخه‌های اقتصادی قبلی دارد.

مراحل اکتشاف و توسعه برای پروژه‌های جدید استخراج مس در مقیاس استاندارد جهانی، معمولا از بررسی‌های اولیه زمین‌شناسی تا شروع تولید، به ۸ تا ۱۲سال زمان نیاز دارند. این جدول زمانی طولانی، زمانی که تقاضا شتاب می‌گیرد، باعث عدم انعطاف‌پذیری ذاتی در عرضه می‌شود؛ زیرا ظرفیت تولید فعلی نمی‌تواند به سرعت با شرایط بازار سازگار شود. تاسیسات فرآوری آلومینیوم با محدودیت‌های مشابهی روبه‌رو هستند و چرخه‌های توسعه ۶ تا ۱۰ساله برای عملیات ذوب جدید وجود دارد.

در حال حاضر، ذوب مس در جهان تقریبا با ۸۷درصد حداکثر ظرفیت خود کار می‌کند و انعطاف‌پذیری کمی برای افزایش تقاضا باقی می‌گذارد. الزامات نگهداری برنامه‌ریزی‌شده برای زیرساخت‌های ذوب قدیمی معمولا سالانه ۵ تا ۸درصد از ظرفیت را برای دوره‌های ۲ تا ۴هفته‌ای از چرخه تولید حذف می‌کند. میانگین سن تاسیسات ذوب جهانی از ۲۵سال فراتر رفته و نیاز به چرخه‌های نگهداری دائمی را افزایش می‌دهد. استانداردهای کنترل کیفیت اجراشده توسط مصرف‌کنندگان اصلی، محدودیت‌های فرآوری ایجاد کرده‌اند. تولیدکنندگان لوازم الکترونیکی اکنون به سطوح خلوص مس ۹۹.۹۹درصد نیاز دارند. این الزام به خلوص بیشتر، توان عملیاتی پالایش را تقریبا ۱۲درصد کاهش می‌دهد و مصرف انرژی را به ازای هر تن فرآوری‌شده، افزایش می‌دهد.

گسترش ظرفیت جهانی مراکز داده نیازمند تاسیسات عظیم مس برای سیستم‌های توزیع برق و خنک‌کننده است. هر مگاوات ظرفیت مرکز داده معمولا شامل ۳ تا ۴ تن سیم‌کشی مسی و قطعات الکتریکی است. مراکز داده با مقیاس بزرگ که توسط شرکت‌های بزرگ فناوری اداره می‌شوند، به‌طور متوسط ​​۵۰ تا ۱۰۰ مگاوات ظرفیت دارند و به ۱۵۰ تا ۴۰۰ تن مس در هر مرکز نیاز دارند.

زیرساخت‌های محاسباتی هوش مصنوعی به چگالی توان بالاتری نسبت به مراکز داده سنتی نیاز دارند و نیاز به مس را ۴۰ تا ۵۰درصد در هر واحد ظرفیت محاسباتی افزایش می‌دهند. مراکز آموزشی هوش مصنوعی به سیستم‌های خنک‌کننده تخصصی با مبدل‌های حرارتی مسی پیشرفته و سیستم‌های تحویل برق که قادر به مدیریت الگوهای بار متغیر هستند، نیاز دارند. نصب ایستگاه‌های پایه نسل پنجم به‌دلیل آنتن‌های MIMO و سیستم‌های قدرت پیشرفته، تقریبا ۳.۵برابر بیشتر از تجهیزات نسل چهارم به مس نیاز دارد.

 سرمایه‌گذاری جهانی در زیرساخت‌های مخابراتی از سال۲۰۲۳ سالانه از ۲۰۰‌میلیارد دلار فراتر رفته است که مس ۸ تا ۱۲درصد از کل هزینه‌های مواد برای تجهیزات شبکه را تشکیل می‌دهد. استقرار سلول‌های کوچک مورد نیاز برای تراکم پوشش نسل پنجم نیاز به اتصالات فیبر نوری با سیستم‌های انتقال قدرت مسی دارد. شبکه‌های نسل پنجم شهری معمولا در هر ۳۰۰ تا ۵۰۰متر به سلول‌های کوچک نیاز دارند، در مقایسه با فاصله ۲ تا ۵کیلومتری برای دکل‌های نسل چهارم. این افزایش تراکم، نیاز به مس را برای زیرساخت‌های برق و اتصال چند برابر می‌کند.

تولید خودروهای الکتریکی به ۸۰ تا ۸۵کیلوگرم مس در هر خودرو برای سیم‌کشی، موتورها و سیستم‌های شارژ نیاز دارد؛ درحالی‌که این مقدار برای خودروهای معمولی ۲۰ تا ۲۵کیلوگرم است. تولید جهانی خودروهای الکتریکی در سال۲۰۲۳ از ۱۰‌میلیون دستگاه فراتر رفت و همچنان با سرعت به سمت تولید سالانه ۲۵ تا ۳۰‌میلیون دستگاه تا سال ۲۰۲۶ پیش می‌رود. تاسیسات تولید باتری به محتوای قابل‌توجهی از آلومینیوم برای پوشش سلول‌ها، سیستم‌های مدیریت حرارتی و اجزای ساختاری نیاز دارند. هر گیگاوات ساعت ظرفیت تولید باتری تقریبا به ۲۵۰۰تن آلومینیوم در طول ساخت تاسیسات و ۸۰۰تن سالانه برای تولید سلول باتری نیاز دارد. سیاست‌های پولی بانک مرکزی آمریکا باعث افزایش قیمت مس و آلومینیوم در سال۲۰۲۶ می‌شوند. کاهش ارزش دلار ناشی از سیاست‌های انبساطی فدرال‌رزرو، جذابیت کالاها را برای خریداران بین‌المللی افزایش می‌دهد، زیرا قیمت فلزات در ارزهای غیر دلاری عملا ارزان‌تر می‌شود. این مکانیسم معمولا در دوره‌های ضعف دلار، ۱۵ تا ۲۰درصد تقاضای اضافی از سوی مصرف‌کنندگان بازارهای نوظهور ایجاد می‌کند. طبق آخرین تحلیل بانک جهانی، «قیمت فلزات با ادامه بهبود اقتصادی جهانی و تسریع سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها در اقتصادهای در حال توسعه، آماده تقویت بیشتر است». این دیدگاه با روندهای فعلی بازار مس که نشان‌دهنده رشد پایدار تقاضا است، همسو است.

نرخ بهره واقعی زیر ۲درصد از نظر تاریخی با افزایش تخصیص نهادی به سرمایه‌گذاری‌های کالایی به‌عنوان پوشش تورمی همبستگی دارد. نرخ‌های واقعی فعلی در اقتصادهای بزرگ نزدیک به پایین‌ترین حد تاریخی خود باقی می‌مانند و از جریان‌های سرمایه‌گذاری کالایی مداوم حمایت می‌کنند. مدیران دارایی حرفه‌ای معمولا وقتی نرخ‌های واقعی به زیر انتظارات تورمی می‌رسند، تخصیص سبد کالایی را ۲ تا ۴درصد افزایش می‌دهند. برنامه‌های تسهیل کمّی، نقدینگی را به سیستم‌های مالی تزریق می‌کنند و تقریبا ۵ تا ۸ درصد از نقدینگی اضافی که از گذشته وجود داشته، به بازارهای آتی کالا سرازیر می‌شود. این انتقال نقدینگی، مستقل از تغییرات اساسی در تعادل عرضه و تقاضا، باعث افزایش قیمت می‌شود و حرکات روند اصلی را تشدید می‌کند.

پروژه‌های مدرن‌سازی شبکه برق نیازمند نصب گسترده مس برای زیرساخت‌های شبکه هوشمند، اتصالات ذخیره‌سازی انرژی و سیستم‌های یکپارچه‌سازی انرژی تجدیدپذیر هستند. خطوط انتقال مدرن به‌دلیل افزایش ظرفیت و سیستم‌های نظارتی، به ۴۰ تا ۶۰ درصد مس بیشتر در هر کیلومتر نسبت به طرح‌های مرسوم نیاز دارند. 

گذار انرژی از طریق مواد معدنی حیاتی، تقاضای بی‌سابقه‌ای برای مواد ضروری ایجاد کرده است. 

شرکت‌های خدمات رفاهی بیش از ۱۵۰‌میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در نوسازی شبکه تا سال ۲۰۲۶ اعلام کرده‌اند که مس ۱۲ تا ۱۵ درصد از کل هزینه‌های پروژه را تشکیل می‌دهد. این پروژه‌ها معمولا برای تکمیل به ۳ تا ۵ سال زمان نیاز دارند و الگوهای تقاضای پایدار را به جای افزایش مصرف دوره‌ای ایجاد می‌کنند. توربین‌های بادی تقریبا حاوی ۳.۵تن مس به ازای هر مگاوات ظرفیت تولید در سیم‌کشی، ترانسفورماتورها و سیستم‌های اتصال به زمین هستند.

 تاسیسات بادی فراساحلی به‌دلیل افزایش الزامات حفاظت از محیط زیست و انتقال، به ۴۰درصد مس اضافی نیاز دارند. افزایش ظرفیت بادی جهانی از سال۲۰۲۲ سالانه از ۱۰۰گیگاوات فراتر رفته است.تاسیسات فتوولتائیک خورشیدی به ۴ تا ۵تن مس به ازای هر مگاوات برای سیم‌کشی، اینورترها و اتصالات شبکه نیاز دارند. پروژه‌های خورشیدی در مقیاس صنعتی نیز به سیستم‌های نصب آلومینیومی نیاز دارند. افزایش ظرفیت خورشیدی بین‌المللی سالانه به ۱۵۰گیگاوات می‌رسد.

ارزش‌گذاری جهانی شرکت‌های معدنی معمولا در شرایط عادی بازار با ۰.۸ تا  ۱.۲برابر ارزش خالص دارایی‌ها معامله می‌شود. ارزش‌گذاری‌های فعلی برای تولیدکنندگان بزرگ مس به‌طور متوسط ۰.۹برابر NAV است که نشان‌دهنده ارزش‌گذاری کمتر از حد متوسط ​​در مقایسه با میانگین‌های بلندمدت است.

سناریوهای رکود اقتصادی جهانی معمولا مصرف فلزات صنعتی را در مرحله اولیه رکود ۸ تا ۱۵درصد کاهش می‌دهند و به دنبال آن با تسریع تسویه موجودی، قیمت‌ها ۲۰ تا ۳۰ درصد کاهش می‌یابند. با این حال، ظرفیت عرضه نیز در دوره‌های رکود کاهش می‌یابد؛ زیرا تولیدکنندگان واحدهای کوچک عملیات خود را متوقف می‌کنند و در نتیجه پتانسیلی برای بهبود سریع قیمت‌ها در هنگام تثبیت تقاضا ایجاد می‌شود. توسعه مواد جایگزین، خطری بلندمدت برای رشد تقاضای مس محسوب می‌شود. پیشرفت‌های فناوری‌ هادی‌های آلومینیومی، جایگزینی مس را در کاربردهای الکتریکی خاص امکان‌پذیر کرده است؛ اگرچه محدودیت‌های عملکردی مانع از جایگزینی گسترده می‌شود. ارتباطات فیبر نوری نیاز به مس را در مخابرات کاهش می‌دهد، اما سیستم‌های انتقال نیرو همچنان به زیرساخت‌های مسی نیاز دارند. پیشرفت‌های فناوری نانو در مواد‌ هادی همچنان در مراحل تحقیقاتی است و بعید است که کاربردهای تجاری آن تا قبل از سال ۲۰۳۰ محقق شود.

ذخایر سنگ معدن مس با عیار بالا تقریبا ۱۵ تا ۲۰درصد از کل ذخایر شناخته شده را تشکیل می‌دهند و ذخایر باقی‌مانده نیاز به تکنیک‌های استخراج و فرآوری پیچیده‌تری دارند. فرآوری سنگ معدن با عیار پایین‌تر به ۴۰ تا ۶۰درصد مصرف انرژی اضافی به ازای هر تن مس تصفیه‌شده نیاز دارد که باعث افزایش هزینه‌های تولید و اثرات زیست‌محیطی می‌شود. ظرفیت بازیافت مس به ۳۵ درصد از مصرف سالانه نزدیک می‌شود و در مواقع کمبود، انعطاف‌پذیری نسبی در تامین را فراهم می‌کند. نرخ بازیافت آلومینیوم در اقتصادهای توسعه‌یافته از ۵۰درصد فراتر می‌رود؛ اما برای بازفرآوری به انرژی قابل‌توجهی نیاز دارد. گسترش بازیافت با محدودیت‌هایی از جمله زیرساخت‌های جمع‌آوری و در دسترس بودن انرژی مواجه است.

مصرف فلزات صنعتی معمولا در سه‌ماهه‌های دوم و سوم ۲۰۲۶ به اوج خود می‌رسد؛ زیرا فعالیت‌های ساخت‌وساز و تولید در بازارهای نیمکره‌ شمالی افزایش می‌یابد. فصلی بودن، الگوهای قیمتی قابل پیش‌بینی ایجاد می‌کند؛ به‌طوری‌که قیمت مس در ماه‌های اوج مصرف به طور متوسط ​​۸ تا ۱۲درصد بیشتر از سطوح سه‌ماه اول است. چرخه‌های تولید چین به‌‌طور قابل‌توجهی بر زمان‌بندی تقاضای جهانی فلزات تاثیر می‌گذارد. تعطیلی تولید سال نو معمولا مصرف را به مدت ۲ تا ۳ هفته ۲۰ تا ۲۵درصد کاهش می‌دهد و باعث کاهش موقت قیمت می‌شود. از سرگیری تولید پس از تعطیلات، افزایش تقاضا را ایجاد می‌کند که از افزایش قیمت در طول ماه‌های مارس و آوریل پشتیبانی می‌کند.

سطح موجودی مس در بورس فلزات لندن زیر ۲۰۰هزار تن معمولا با مراحل افزایش قیمت همبستگی دارد. سطح موجودی فعلی به ۱۸۰هزار تن نزدیک می‌شود که نشان می‌دهد بازار در تنگنا قرار دارد و از قیمت‌های بالاتر حمایت می‌کند. موجودی آلومینیوم بیش از ۱.۵میلیون تن عموما نشان‌دهنده شرایط عرضه بیش از حد است.

نظارت موثر بر سرمایه‌گذاری در کالاها مستلزم ردیابی همزمان ترازنامه‌های عرضه و تقاضا و تغییرات موجودی است. گزارش‌های ماهانه موجودی از بورس‌ها و انجمن‌های صنعتی، شاخص‌های اولیه‌ای از تغییرات جهت بازار را ارائه می‌دهند. داده‌های تولید از تولیدکنندگان اصلی معمولا ۳۰ تا ۴۵ روز تاخیر دارند؛ اما تاییدی بر تحولات روند عرضه ارائه می‌دهند. تحلیل همبستگی ارز به پیش‌بینی حرکات قیمت کالاها مستقل از عوامل بنیادی کمک می‌کند. مدیران حرفه‌ای، اندازه موقعیت را بر اساس تحلیل روند ارز همراه با ارزیابی‌های چشم‌انداز بنیادی تنظیم می‌کنند. تحلیلگران بازار در گلدمن ساکس پیش‌بینی می‌کنند که «قیمت مس ممکن است در سال ۲۰۲۶ نوساناتی را تجربه کند؛ زیرا تحولات طرف عرضه با تقاضای پایدار زیرساخت‌ها رقابت می‌کنند.» این تحلیل، پیش‌بینی عرضه جهانی مس را که نشان‌دهنده تداوم محدودیت بازار تا سال ۲۰۲۶ است، تکمیل می‌کند. در نتیجه، انتظارات برای افزایش قیمت مس در سال ۲۰۲۶، منعکس‌کننده تغییرات ساختاری اساسی است، نه حرکات سوداگرانه بازار. همگرایی پیشرفت‌های فناوری، نوسازی زیرساخت‌ها و محدودیت‌های عرضه، یک فرضیه سرمایه‌گذاری قانع‌کننده برای افزایش پایدار قیمت فلزات ایجاد می‌کند. با این حال، سرمایه‌گذاران باید هنگام تدوین استراتژی‌های تخصیص سبد سرمایه‌گذاری، عوامل ریسک از جمله سناریوهای رکود اقتصادی، احتمال جایگزینی فناوری و مکانیسم‌های واکنش به عرضه را به دقت در نظر بگیرند.

* تحلیلگر بازار فلزات