صنعت حفاری در سیطره انحصارگرایی
آنچه در این میان جالب توجه است، ادعای جالبی مطرح شده به طوریکه با راستیآزمایی و کار کارشناسی مساله مورد بررسی قرار میگرفت. سالهاست توان ساخت دستگاه حفاری در کشور وجود دارد و بنا بر ظرفیت مصرفکننده و تولیدکننده همیشه بخشی از بازار را داخلیها در دست داشتهاند. جامعه حفاری مغزهگیری اکتشافی، جامعه کوچک و صمیمی است و مانند یک خانواده از یکدیگر حمایت میکنند، اما نباید واقعیت را منکر شد که حمایت از تولید داخل با انحصاری کردن و ایجاد رانت محقق نخواهد شد.
عملیات اکتشاف فرآیندی مدون و متکی بر استراتژی است و آنچه باید ابتدای امر به آن پرداخته شود، استراتژی اکتشاف است. بنابراین باید در کشور سند استراتژیک اکتشاف داشته باشیم و در این استراتژی، مواردی مانند ماده مورد اکتشاف و حداکثر عمق پیشروی برای حفاری باید مشخص شود و پس از ترسیم نقشه راه، تصمیمگیریها به فراخور آن صورت پذیرد. باید صنایع وابسته به این اکتشاف را شناسایی و براساس آن نوع عناصر لازم برای اکتشاف را تعیین کنیم؛ یعنی تنها با تعیین اهداف اکتشاف میتوان طرح جامعی برای اکتشافات زیرسطحی در نظر گرفت. در چند سال گذشته، اکتشافات زیرسطحی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و حفاریها در این حوزه، گسترده و بیشتر شده است.
تفاوت در کجاست؟
تاکنون دستگاههای حفاری متعددی در کشور ساخته شده است، اما ساخت آنها محدودیتهایی دارد؛ ظاهرا برخی اجزای اصلی تشکیلدهنده دستگاه حفاری وارداتی هستند و این قطعات بهصورت جداگانه وارد کشور شده و حتی در مواردی تعرفه گمرکی مجموعه این قطعات از تعرفه واردات یک دستگاه حفاری بیشتر میشود. بنابراین این فرآیند بسیار دشوار و هزینهبر بوده و با توجه به دستدوم بودن برخی قطعات اصلی وارداتی، دستگاههای تولیدشده در داخل استهلاک بالایی دارند. درحال حاضر، صنعت تولید ماشینآلات حفاری حول محور مونتاژ در حال چرخش است و بهندرت تولیدات دانشپایه در این حوزه به چشم میخورد. مانند صنعت خودرو که دیری است برپایه مونتاژ به پیش رفته و دستاورد چندساله آن را هماینک مشاهده میکنیم. در حوزه ساخت دستگاه حفاری هم مادامی که تولید نوآورانه و مبتنی بر فناوری و علم روز نداشته باشیم اوضاع به همین منوال خواهد بود و آسیبهایی متوجه این صنعت خواهد شد. نخست اینکه دچار عقبماندگی صنعتی خواهیم شد؛ یعنی پیشرفت و نوآوری چشمگیری در این صنعت نخواهیم داشت که بتواند پرچم خودکفایی را در این حوزه برای کشور به اهتزاز درآورد؛ مگر اینکه با تشکیل هستههای دانشبنیان و مطالعات علمی، آنها این صنعت را بومیسازی کنند. اما حتی بااین بهانه هم نباید واردات را منع کرد، چرا که درآنصورت دسترسی دانشبنیانها هم به دستگاههای بهروز محدود میشود و هم تا مطالعات آنها به نتیجه برسد و به صنعت ورود کند، صنعت حفاری و اکتشاف دچار خلأ تجهیزاتی شده و مسکوت میماند که این آسیب بزرگی خواهد بود و تنها عایدی آن انحصارطلبی و رانتسازی و تشکیل بازار سیاه و مافیای چندنرخی در این حوزه خواهد بود. دستگاههای تولید داخل، با وجود شرایط مذکور، کارکرد مناسبی دارند و حتی میتوان گفت خوش درخشیدهاند؛ اما توانایی و کارآیی آنها به اندازهای مشخص است. تفاوت دیگر دستگاههای داخل و خارج، در فرآیند ساخت و تولید آنهاست. از جمله مراحل مهم فرآیند ساخت و تولید، طراحی ماکت و نمونه اولیه آزمایشی است که این مهم بهندرت در کانون توجهات قرارمیگیرد و غالبا سعی برآن است که بر اساس آزمون و خطا و اتکا به تجربیات، فرآیند ساخت را پیگیری کنند. از دیگر سو، ورود فناوریهای نوین در این حوزه و تغییر سبک سیستمهای قدرت و انتقال قدرت از مکانیکی به هیدرولیکی و توجه ویژه به دستاوردهای جدید علمی و بهکارگیری آن در صنعت، سبب افزایش بازدهی و کاهش استهلاک و هدررفت منابع در دستگاههای بهروز میشود که متاسفانه خلأ آن در صنعت حفاری داخلی احساس میشود. بنابراین با مدیریت صحیح روند واردات و حمایت از دانشبنیانها، میتوان فضایی سالم ایجاد کرد که هم حمایت و هم رقابت سازنده در آن وجود دارد تا بتوان در این حوزه به خودکفایی و چهبسا صادرات رسید.