رمز حل معضلات توسعه اقتصادی ایران
به گزارش اتاق ایرانآنلاین، قاسمی با اشاره به توافقنامه همکاری چین و کشورهای حوزه خلیجفارس گفت: بهطور تاریخی کشورهای حوزه خلیجفارس با جریانهای تاریخی قدرت و ثروت در دنیا خود را هماهنگ کرده و میکنند. منطق رفتاری آنها روشن است؛ این کشورها خریدار امنیت و فروشنده انرژی هستند و علاقهمندی خاصی به این دارند که هاب لجستیک باشند. در این مسیر آنها به این نتیجه رسیدهاند که چین قطب جدید قدرت و ثروت در دنیا خواهد بود. بر همین مبنا رفتار خودشان را با چین تنظیم کردهاند. چین هم علاقهمندی خود را برای ایفای نقش خود در شکلدهی خاورمیانه آینده، بهروشنی بیان کرده است.
او با تشریح سند سیاستگذاری مهم چین در سال ۲۰۱۵ توضیح داد: این سند بر اساس فرمول ۱+۲+۳ تدوین شده است. «یک» به این معناست که حوزه پیشران همکاری، انرژی است؛ «۲» به این معناست که سرمایهگذاری و تجارت دو بال همکاری خواهند بود؛ «۳» نیز به این معناست که سه اولویت انرژیهای تجدیدپذیر، فناوریهای پیشرفته و انرژی هستهای اولویتهای همکاری با کشورهای حوزه جنوب خلیجفارس هستند. بنابراین چین و کشورهای حوزه خلیجفارس از ۲۰۱۵ میدانستند که به چه سمتوسو و چشماندازی حرکت میکنند.
قاسمی با اشاره به اینکه معادلات قدرت در صحنه جهانی در حال تغییر است و نتایج آن را در میانمدت در اقتصاد خواهیم دید، گفت: درست است که ایران بهعنوان کشوری که با هژمونی حاکم دچار چالش بوده، از این تغییر منتفع خواهد شد؛ اما هیچ کشوری نمیتواند به امید به سرانجام رسیدن تغییرات در نظم بینالملل منتظر باشد و بعد از پدیدار شدن نظم جدید از آن بهرهبرداری کند. ازاینرو، ایران به دلیل انباشت مسائلی که در اقتصاد داخلی با آنها روبهروست، نیاز دارد که با همه قدرتهای بزرگ کار کند.
او افزود: برای ایران شرق و غرب ابدا جایگزین هم نیست؛ چرا که عمدتا بازارهای صادراتی ما در شرق است؛ اما ضوابط مربوط به زیرساختهای تجارت و نظام بانکی، بیمهای و حملونقل را غرب تعیین میکند. دستکم در کوتاهمدت این پیشبینی وجود ندارد که قدرتهای نوظهوری مانند شانگهای و بریکس یا کشورهایی مثل چین و روسیه توان یا تمایلی داشته باشند که بتوانند به نظام مالی جدیدی دست پیدا کنند. بنابراین برای ما همکاری با غرب گریزناپذیر است.
استاد اقتصاد دانشگاه علامهطباطبایی با بیان اینکه چین بالغ بر ۱۰۰موافقتنامه راهبردی همکاری با کشورها دارد که یکی از این موافقتنامهها با ایران و سه مورد از آنها با کشورهای عربی (مصر، عربستان و امارات) و شبیه به موافقتنامه راهبردی ۲۵ساله ما با چین است، ادامه داد: چین با توجه به هزینه-فایدهای که در اجرای موافقتنامههای همکاری دارد، مواضع خود را تنظیم میکند. طبیعی است که چین اولویت را در این میان به کشورهایی میدهد که کمدردسرتر بوده و منافع بیشتری برایش داشته باشند.
قاسمی تاکید کرد: نباید فراموش کنیم که تحریمها یکی از موانع همکاری ما و چین خواهد بود. اتاق ایران در سال ۱۴۰۰ گزارشی برای مقامات ارسال و به صورت روشن پیشنهادهایی برای عملیاتی کردن موافقتنامه ۲۵ساله چین و ایران مطرح کرد. در آنجا موانع تحقق این همکاری تشریح و لیست بلندبالایی از این موانع بیان شد. از جمله اینکه تحقق این موافقتنامه نیازمند درگیر شدن نظام بوروکراسی ایران و نظام بوروکراسی چین در تدوین برنامههای عملیاتی برای این موافقتنامه است.
او ادامه داد: واقعیت این است که نظام بوروکراسی ایران و نظام بوروکراسی چین درگیر تدوین این برنامههای عملیاتی نشدهاند، در حالی که بهعنوان مثال، بانک توسعه چین برای موافقتنامه همکاری بین چین و پاکستان برنامه عملیاتی نوشت، دولت پاکستان هم آن را پذیرفت و این مبنای عمل شد و الان ثمرات آن همکاری را میبینیم.
قاسمی افزود: الان نشانههای روشنی در دست نیست که چین در این سطح وارد تنظیم برنامه عملیاتی با ایران شده باشد. آنچه در ایران هم میبینیم فقط فهرست بلندبالایی از پروژههایی است که اولویتهای دستگاههای اجرایی است و نشان روشنی از اینکه دستگاه بوروکراسی ما توان و اراده ورود به عملیاتی کردن آن را داشته باشد، وجود ندارد. او با بیان اینکه خیلی از اقدامات درون موافقتنامه ایران و چین باید توسط بخش خصوصی انجام شود، گفت: حداقل اتاق ایران بهعنوان نماینده بخش خصوصی درگیر تدوین یکبرنامه عملیاتی برای این موافقتنامه نشده است، حتی ما هنوز به متن این سند دسترسی نداریم؛ چه رسد به اینکه بخواهیم برای نحوه کمک بخش خصوصی به دولت در این مورد برنامهریزی کنیم.
قاسمی تاکید کرد: طبیعی است که چین در همکاری با کشور دیگر به منافع بیشتر خود، توان اجرایی آن کشور، ثبات سیاسی و اقتصادی آن کشور و اینکه آن کشور در داخل و صحنه بینالملل چه درگیریهایی دارد توجه میکند و بر این اساس انتخابهای خودش را انجام میدهد.
او افزود: میتوانیم با همکاری چین، هند و ژاپن یک بازی برد-برد در چابهار داشته باشیم و چابهار را به هاب انرژی تبدیل کنیم تا بتواند بهعنوان همکار با بندر گوادر به هاب صادراتی گاز تبدیل شود. میتوانیم سرمایهگذاریهای مشترکی با هند و ژاپن انجام دهیم و پتروشیمیهایی درست کنیم که گاز را به محصولات پتروشیمی تبدیل کند. همه اینها فعلا روی کاغذ است و عملیاتی شدن اینها نیازمند این است که آن سند به سند عملیاتی-اجرایی تبدیل شود و منازعات ایران با غرب به سرانجام مصالحهآمیز برسد تا بتوانیم زمینه ورود ژاپن و حتی کره را به این بازی بزرگ فراهم کنیم. تا این موانع حل نشود بهصرف داشتن موافقتنامه همکاری به جایی نمیرسیم.
چالشهای ایران در عملیاتی کردن موافقتنامه ۲۵ساله با چین
رئیس مرکز پژوهشهای اتاق ایران در پاسخ به این سوال که چرا ایران با وجود اهمیت موضوع هنوز وارد عملیاتی کردن مسیر همکاری ۲۵ساله با چین نشده است، توضیح داد: نکته مهم این است که پیمان همکاری ما با چین اولین سند راهبردی بلندمدتی است که میخواهیم با یک قدرت جهانی اجرا کنیم. ایران سعی کرده بود مدتها خودش را از همکاریهای بلندمدت دور نگه دارد. این سند اولین سند از این نوع است. بنابراین در درجه اول اساسا تجربه چنین همکاریهای بلندمدتی را نداریم و اصلا توان دستگاههای اجرایی ما برای این موضوع روشن نیست. دستگاههای اجرایی الان درگیر مسائل روزمره از جمله ناترازی گاز، برق، کمبود آب و... هستند. تا زمانی که تا این اندازه درگیر مسائل روزمره مردم هستیم و تا زمانی که مساله قیمت مرغ و تخممرغ روی میز عالیترین مقامات این کشور است، آنها برای مسائل بلندمدت که معلوم نیست در طول دوره چهارساله خودشان به نتیجه خواهد رسید یا خیر، وقتی نخواهند داشت.
قاسمی افزود: نکته دوم این است که اساسا ساختار تصمیمگیری درباره مسائل بلندمدت در کشور روشن نیست. مجلس و دولت چهارساله هستند و میخواهند اقداماتی انجام دهند که در دوره خودشان به نتیجه برسد و این شدنی نیست. بنابراین به نظر میرسد ایجاد نهادی که ویژه این توافقات بلندمدت باشد، ضروری است.
شرقگرایی همانقدر تله است که غربگرایی تله است
قاسمی گفت: شرقگرایی همانقدر تله است که غربگرایی تله است. ترکیه نزدیک به ۵۰۰میلیارد دلار میتواند از سرمایههای بینالمللی جذب کند و با آن، راه و فرودگاه و بندر بسازد و صنعت خود را تکمیل کند. این نمونه دیپلماسی هوشمند اقتصادی است و اینکه چطور سیاست برای توسعه اقتصادی یککشور به شکل پایدار به خدمت گرفته میشود.
اینکه فکر کنیم معضلات توسعهای ایران با منطقهگرایی حلمیشود درست نیست
او تاکید کرد: حل معضلات توسعه اقتصادی ایران از مسیر کشورهای همسایه نمیگذرد. شکی نیست که باید روابط بسیار خوب و سطح بالای اقتصادی با کشورهای همسایه داشته باشیم. اما اینکه فکر کنیم معضل کمبود انرژی و استفاده بهشدت ناکارآمد از آن، معضل آب و محیطزیست و قرار گرفتن کشور در انتهای زنجیره ارزش آسیا با منطقهگرایی حل خواهد شد، اشتباه است. حل آنها نیاز به تکنولوژی روز و سرمایه دارد. نه ما و نه کشورهای همسایه اینها را ندارند و تامین آنها نیازمند کمکگرفتن از همه کشورهاست. حتی همکاری با آمریکا هم اگر بتواند در جایی مشکلات ما را حل کند و در خدمت اقتصاد و منافع ملی ما باشد بدون اشکال است.