جنگ تجاری جهانی و فرصتهای فرارو
با خروج آمریکا از توافقنامه اقلیمی پاریس زمینه تغییر نگرش سایر کشورها به خصوص چین از باورنکردنی دانستن خروج از WTO به باورکردنی دانستن آن ایجاد شد که این خود موجب واکنش چین در حذف معدودی از تعرفههای ضددامپینگ و ضدیارانهای شد؛ هر چند که این احتمال هم وجود داشت که چینیها میخواستند در این بازی با علامتدهی پویا و اطلاعات ناقص، وانمود کرده باشند که تهدید خروج از WTO از سوی ترامپ را جدی گرفتهاند.
در چارچوب رویکرد زنجیره جهانی ارزش هرگونه اعطای مشوقهای صادراتی به کالاهای واسطهای به کشور واردکننده منفعت بیشتری میرساند و در همین راستا اعمال تعرفه بر کالاهای واسطهای موجب کاهش رقابتپذیری و صادرات کشورهای واردکننده این قبیل کالاها میشود. با این وجود به نظر میرسید که دلیل اقدامات اولیه ترامپ علاوه بر جلوگیری از انتقال فناوری و حمایت از تولید کالاهای استراتژیک، ارسال پیام به سایر کشورها از جمله چین باشد تا از غلظت حمایتهای تجاری آشکار و پنهان خود بکاهند یا ارسال پیام به اقتصادهای نوظهوری مثل هندوستان و برزیل باشد که در فرآیند مذاکرات دور دوحه با آمریکا تقابل داشتهاند یا ارسال پیام به اتحادیه اروپا باشد تا در اهداف سیاسی با آمریکا از جمله خروج از برجام همراه باشند. اما اقدامات بعدی آمریکا درخصوص افزایش تعرفههای فولاد و آلومینیوم و پس از آن وضع تعرفههای جدید بر واردات از چین و سایر کشورها (که به نوعی زمینهساز جنگ تجاری شد و پاسخ متقابل آنها در افزایش تعرفههای گمرکی برخی کالاهای وارداتی از آمریکا را به همراه داشت) موجب ناامیدی از توسعه آزادسازیهای تجاری و تقویت رویکردهای حمایتگرایی شد. در نهایت با اعلام موضع اخیر ترامپ مبنی بر قصد آمریکا در اعمال افزایش تعرفهها بر واردات تمامی کالاهای چینی، جنگ تجاری به خصوص میان آمریکا و چین بسیار جدی شده است. در واقع با اقدامات صورت گرفته نه تنها دور زدن اصول و تقابل با روح WTO افزایش یافته، بلکه باورپذیری تهدید خروج از WTO (که اخیرا از سوی ترامپ دوباره مورد تاکید مجدد قرار گرفته) نیز تقویت شده است. نکته جالب آنکه تا قبل از پایان گات و تاسیس سازمان تجارت جهانی (WTO) در سال ۱۹۹۵ هشت دور مذاکراتی موفق وجود داشته است. این در حالی است که از زمان تاسیس این سازمان تنها دور مذاکراتی دور دوحه بوده است که از سال ۲۰۰۰ شروع شده و قرار بوده تا ۲۰۰۳ به سرانجام برسد اما تا امروز ناموفق بوده و به فرجام نرسیده است.
در این میان در مذاکرات اجلاس کنیا در سال 2015 برای رهاسازی از بنبست مذاکرات دور دوحه و برطرف کردن تفاوت میان تعهدات کشورهای عضو اصلی (به خصوص کشورهای توسعهیافته) و ملحق شده در یارانههای صادراتی کشاورزی و به نتیجه نرسیدن مذاکرات دور دوحه درخصوص کاهش سطح یارانههای داخلی کشاورزی کشورهای توسعهیافته تلاشهایی صورت گرفت و امیدها به فرجام مذاکرات دور دوحه زنده شد. با این وجود با توجه به تحولات جهانی بعدی از جمله روی کار آمدن ترامپ این امیدواری ناکام ماند. در مجموع طی دو دهه گذشته توسعه آزادسازیهای تجاری در چارچوب موافقتنامههای تجارت آزاد منطقهای صورت گرفته است. براین اساس، مهمترین دستاورد این سازمان در این سالها الحاق کشورهای جدید از جمله چین و روسیه بوده و ترامپ معتقد است که الحاق چین به این سازمان فاجعه بوده است. در ضمن اعمال سیاست تبعیضآمیز در قبال برخی کشورها مهمتر از تصمیم مبتنی بر افزایش تعرفهها است. در واقع ترامپ با این تصمیم علاوه بر عدم تعهد به تثبیت نرخ تعرفههای آمریکا به نرخهای تعهد شده، حمله به اصل عدم تبعیض یا دولت کامله الوداد (Most Favored Nation) را که از اصول اساسی WTO است هدف قرار داده است. با این تصمیم جدید (Most Favored Nation) احتمالا سهم واردات آمریکا از کشورهای مستثنی شده افزایش مییابد و سیاست مدیریت واردات به نفع کشورهای دوست لحاظ شده است. البته معافیت این کشورها از اقدام جدید نیز ممکن است بهصورت دیگر و یک بازی جدید جبران شود. با توجه به اقدامات حمایت گرایانه اخیر روند توسعه آزادسازیهای تجاری و دسترسی به بازار در چارچوبWTO متوقف شده است. هر چند تحلیل این بازی تجاری پویا با اطلاعات ناقص جدید که از پیچیدگیهای خاصی برخوردار است و به جنگ تجاری موسوم شده و پیش بینی فرجام آن و تعیین ابعاد آن نیاز به بررسی دقیق و همهجانبه، همچنین واکنشهای متقابل طرفین در آینده دارد، قابل پیشبینی است که هزینه عدم پایبندی به تعهدات و الزاماتWTO برای کشورهای کوچکتر و به خصوص تازه ملحق شده بسیار پرهزینهتر از کشورهای بزرگ خواهد بود، همانطور که کشورهای ملحق شده به این سازمان که تمامی نیز در حال توسعه بودند در عمل تعهدات آزادسازی سنگینتری در مقایسه با اعضای اولیه و موسس دادهاند. با این وجود تقابلهای میان طرفهای مختلف تجاری میتواند برای کشورمان که در معرض شدیدترین اقدامات تقابلی آمریکا قرار گرفته فرصتی فراهم سازد تا با برقراری مناسبات ویژه مانند توسعه موافقتنامههای تجارت ترجیحی و ایجاد پیمانهای پولی با برخی شرکای عمده تجاری خود (همچون ترکیه، چین، روسیه و حتی اتحادیه اروپا) که در معرض این تهدیدات هستند راهکارهای برونرفت جدیدی را فراروی کشورمان قرار دهد. بر این اساس، پیشنهاد میشود روند واکنش طرفین جنگ موسوم تجاری رصد شود و تهدیدها و فرصتهای این تغییر و تحولات مورد توجه سیاستگذاران تجاری و اقتصادی کشور قرار گیرد.
ارسال نظر