خطرپذیری و صنعت
جواد رنجبر
آنکه راه نمیافتد هرگز نمیرسد. آنکه پای در دامنهها نمیگذارد هرگز به قله نخواهد رسید. به همین سیاق میتوان گفت: هرکس که جرات نشستن در هواپیما را ندارد هرگز زمین را از ورای ابرها نخواهد دید و هرکس که خطر نکند کارآفرین بزرگی نخواهد شد. اگر همگان یا دستکم اکثریت نزدیک به همه با سه گزاره اول موافق باشند از تعداد موافقان با گزاره چهارم بهشدت کاسته خواهد شد.
رسم بدی در صنعت ما رواج دارد و آن طلب موفقیت بدون خطر کردن است، چیزی که به سختی محقق میشود.
جواد رنجبر
آنکه راه نمیافتد هرگز نمیرسد. آنکه پای در دامنهها نمیگذارد هرگز به قله نخواهد رسید. به همین سیاق میتوان گفت: هرکس که جرات نشستن در هواپیما را ندارد هرگز زمین را از ورای ابرها نخواهد دید و هرکس که خطر نکند کارآفرین بزرگی نخواهد شد. اگر همگان یا دستکم اکثریت نزدیک به همه با سه گزاره اول موافق باشند از تعداد موافقان با گزاره چهارم بهشدت کاسته خواهد شد.
رسم بدی در صنعت ما رواج دارد و آن طلب موفقیت بدون خطر کردن است، چیزی که به سختی محقق میشود. داستانهای بسیاری درباره مخترعان و مکتشفان شنیدهایم. تنها با دست و جیب خالی پای در راههای دشوار گذاشتهاند و در نهایت زندگی بشر را متحول کردهاند. همه این داستانها درباره کارآفرینان بزرگ هم وجود دارد. آنها هم جان و عمر و سرمایه خود را یکجا به میدان آوردهاند تا تحولی عمیق و اساسی ایجاد کنند. بنابر این فرض، میتوان پرسید رتبه خطرپذیری صنعت ایران چند است؟ هر چند آمار و شاخصهایی رسمی برای خطرپذیری وجود ندارد، اما با بررسی چند شاخص میتوان به این نتیجه رسید که خطرپذیری در صنعت ایران چندان مرسوم نیست. اما خطر چیست؟ برای ادامه بحث باید خطرپذیری را تعریف کرد. خطرپذیری را «مدیریت نااطمینانی» میدانند که شامل دو بعد شناسایی و ارزیابی در گام اول بهعنوان مرحله نظری و سپس کنترل مستمر و کاهش تأثیر ریسکها در گام دوم بهعنوان مرحله عملی است. صاحبنظران این دو گام را به شکلهای مختلف طبقهبندی کردهاند، اما در نهایت شناسایی خطر و کاهش تاثیر مخرب آن بر کسب و کار خلاصه مبحث خطرپذیری است. ممکن است در محاسبه یا میزان موفقیت روشهای مختلف اختلاف نظر وجود داشته باشد که طبیعی است. در این یادداشت خطرهایی را که به روش بالا شناسایی و کنترل میشوند خطرهای «تلخ» مینامیم. همه اهل صنعت و تولید با این خطرها به روشنی آشنا هستند. دزدی از کارخانه، خراب شدن ساختمانها در اثر سیل یا زلزله یا آتش سوزی، خراب شدن دستگاههای تولید، از دست دادن اطلاعات اصلی، آسیب جسمانی در جریان تولید و چند ده خطر دیگر همه خطرهای تلخ صنعت بهشمار میروند که باید برای مقابله با آنها مدیریت خطر در کارخانهها ایجاد شده و بهطور مستمر به پایش خطرات اقدام کند. بدیهی است هرچه کنترل مدیران کارخانهها بر این نوع خطرات بیشتر باشد، توان رقابت در بازار به واسطه کاهش هزینهها و وقفهها افزایش خواهد یافت. بهطورعمده بیشترین توجه در مبحث خطرپذیری به این نوع خطرات جلب میشود. خطرهای تلخ صنعت موجودیت کارخانه و نیروی انسانی را بهعنوان ارزشمندترین و محترمترین دارایی تهدید میکند. کوتاهترین و اولین راه برای مقابله با این خطرات بیمه است. پس از آن بستن راههای نفوذ تهدیدات به داخل کارخانه و ایجاد آمادگی در برابر آن. در کنار این خطرهای تلخ، خطرهای «شیرین» نیز برای کارخانهها وجود دارد. خطرهای تلخ از حوادث طبیعی یا حوادث کار یا تغییر قوانین و دولتها (بهطور عمده در کشورهای توسعهنیافته) یا سهل انگاری و عواملی از این دست ایجاد میشود، بنابراین نسبت به صنعت حالتی بیرونی دارد. بهعنوان مثال تغییر قوانین بیمه یا مالیات میتواند میزان خطرپذیری کارخانه را افزایش یا کاهش دهد اما خطرهای شیرین با ذات صنعت ارتباط دارد و نسبت به آن حالت درونی دارد. خطرهای شیرین از رقابت، بازاریابی و صادرات، تحولات تکنولوژیکی و تحول در طراحی و بستهبندی برمیخیزد. خطر سیل یا زلزله برای کارخانه همیشه تلخ است اما خطر ورود متهورانه به یک بازار صادراتی، خطر تغییر طراحی محصول، خطر دست زدن به یک خلاقیت در بستهبندی خطرهای شیرین کارخانه است که فارغ از نتیجه میتواند همیشه مفید باشد چراکه موفقیت خطرهای شیرین شکستن مرزهای کسب و کار و گسترش افق آن است و شکست آن یک تجربه گرانبها برای خطر کردنهای آینده. با این وجود بستن راههای خسارت در خطرهای شیرین هم باید مورد توجه شود. حمایتهای دولتی یکی از مهمترین مولفههای تمایل کارخانهها به خطرهای شیرین است. این حمایتها از یک سیاست خارجی مدافع اقتصاد و تولید تا قوانین پیش برنده تا دادن جایزه به کارخانههایی که خطر کردهاند، میتواند گسترده باشد. این نوع حمایتها صنعت را از تنبلی احتمالی در میآورد. با این حمایتها دیگر نمیتوان کارخانهای را یافت که در ۳۰ سال گذشته یک محصول را بدون هر نوع تغییری تولید کرده باشد. پس میزان خطرهای شیرین یک کارخانه تناسب دقیقی با میزان حمایتهای دولت از صنعت دارد.دولت در همهجای دنیا موظف به حمایت از صنعت و تولید است. در بیشتر کشورها این حمایت بهطور عملی انجام میشود. در ایران حمایت از صنعت بیشتر روی کاغذها و برنامههاست و بهطور عملی کمتر اتفاق میافتد. در ترغیب دولت به حمایت عملی از کارخانهها یکی از مهمترین تاکیدات باید بر خطرپذیری تلخ و شیرین کارخانهها باشد. دولت میتواند میزان تاثیرپذیری کارخانهها از خطرات تلخ را کاهش داده و دست کارخانهها را برای خطر کردنهای شیرین باز بگذارد. این نوع حمایت میتواند بهطور دقیق جایگزین دخالتهای دولت در صنعت و کارخانهداری باشد که بهطور معمول به نام حمایت انجام میشود. البته این امر بهطور کاملا دو سویه است. کارخانهها و انجمنهای صنفی و تخصصی نیز باید بهطور جدی (با تدوین برنامههای دقیق) خواهان چنین حمایتهایی باشند. کاستن از تاثیرات خطرهای تلخ به عقل صنعت مربوط میشود و موفقیت در آن نشانه بالا بودن میزان عقلانیت و قدرت محاسبه در صنعت است و پا گذاشتن در وادی خطرهای شیرین و موفق شدن در آن نشانه جسارت و آیندهنگری و علاقه به پیشرو بودن صنعت است.
ارسال نظر