«دنیای اقتصاد» چالشهای دولت آینده را بررسی میکند
حرف اقتصادی کاندیداها
«دنیای اقتصاد» متن بیانیههای انتخاباتی رئیسی،لاریجانی، جهانگیری و پزشکیان را منتشر کرد
ماراتن فشرده برای رسیدن به پاستور
مهلت ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم پایان یافت و دیروز برای بسیاری از چهرههای سیاسی فرصتی بود تا در دقیقه نود ثبتنام، مسیر خیابان فاطمی تهران را با شناسنامه طی کنند و با قرار گرفتن در صف داوطلبان ریاستجمهوری، نام خود را در فهرست نامزدهای این انتخابات جای دهند.
به این ترتیب حالا از جرگه وسیع اصولگرایان، هم سنتیها آمدهاند و هم طیف جدیدتر همچون پایداریها؛ از علی لاریجانی و علی مطهری گرفته تا محمود احمدینژاد، سعید جلیلی، عزتالله ضرغامی، علیرضا زاکانی محمد خوشچهره و فریدون عباسی، همگی از میان اصولگرایان عزم خود را برای رسیدن به قلب پاستور جزم کردهاند و بیتردید از میان این نامها، برخی اقبال بیشتری به تایید صلاحیت و رسیدن به فینال انتخابات ۲۸ خردادماه را دارند.
از سوی دیگر اصلاحطلبان هم که امسال بنای حمایت از داوطلبان غیراصلاحطلب ندارند، خود دست به کار شدند و به میدان آمدند. مصطفی تاجزاده، محمود صادقی، مسعود پزشکیان، محسنهاشمی، عباس آخوندی، رسول منتجبنیا، محمدجواد حقشناس، محسن رهامی، مصطفی کواکبیان و محسن مهرعلیزاده چهرههای اصلاحطلبی هستند که میدان انتخابات ۱۴۰۰ را خالی نکردند. در میان چهرهها اما دو نام دیگر وجود دارد که بهنظر میرسد در کنار علی لاریجانی، محتملترین گزینهها برای رسیدن به فینال انتخابات باشند. دو نام از دو قوه؛ سید ابراهیم رئیسی رئیس قوهقضائیه و اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری. با این حال از کابینه روحانی، عبدالناصر همتی رئیسکل بانک مرکزی و محمد شریعتمداری وزیر کار و رفاه اجتماعی نیز به وزارت کشور رفتند و تلاش کردند از ماراتن روز آخری ثبتنام انتخابات ریاستجمهوری جا نمانند.
البته قوه دیگر (مقننه) نیز در روزهای ثبتنام انتخابات ریاستجمهوری، بدون نماینده نبود؛ هرچند محمدباقر قالیباف رئیس مجلس با وجود احتمال زیاد برای ثبتنام در نهایت از رقابت در این میدان با ابراهیم رئیسی پرهیز کرد، اما نمایندگان مجلس تحت ریاست او، به میدان انتخابات قدم گذاشتند؛ ازجمله امیرحسین قاضیزادههاشمی نایب رئیس مجلس، شمسالدین حسینی، فریدون عباسی و محمدرضا صباغیان. با این همه میدان انتخابات ۱۴۰۰ نیز همانند سایر ادوار از چهرههای نظامی خالی نیست و نام محسن رضایی، رستم قاسمی و سعید محمد که در دورههایی فرماندهی کل یا بخشهایی از سپاه را عهدهدار بودند هم به فهرست داوطلبان انتخابات اضافه شده است.
در این میان، تنها زن نام آشنای حاضر در ستاد انتخابات کشور زهرا شجاعی معاون امور زنان دولت اصلاحات است که دیروز به وزارت کشور رفت و برای ریاستجمهوری نامنویسی کرد. اغلب نامزدهای یادشده هماکنون تصدی سمتهای دولتی را برعهده دارند و برخی دیگر نیز در دو قوهقضائیه و مقننه اشتغال دارند؛ این موضوعی است که روز گذشته شائبه غیرقانونی بودن حضور آنان در انتخابات بدون استعفا از شغل فعلی را به وجود آورد. بررسی قانون انتخابات ریاستجمهوری نشان میدهد که اگرچه در مصوبه سال ۱۳۶۴ این قانون مقامات دولتی، اعضای شورایعالی قضایی، شورای نگهبان و نمایندگان مجلس در صورت حضور در انتخابات ریاستجمهوری باید از شغل خود استعفا میدادند، اما براساس اصلاحات بعدی که در قانون انتخابات ریاستجمهوری رخ داد، ماده ۳۷ صراحتا تاکید کرده «افرادی که مسوولیت مستقیم در امر انتخابات ریاستجمهوری بهصورت اجرا یا نظارت دارند، در صورتی میتوانند داوطلب شوند که قبل از ثبتنام از سمت خود استعفا نموده و در آن سمت شاغل نباشند.» به این ترتیب جمع بزرگی از چهرهها به میدان رقابت قدم گذاشتند و باید منتظر ماند تا مشخص شود شورای نگهبان صلاحیت کدام یک را برای حضور در میدان نهایی انتخابات ریاستجمهوری احراز و تایید میکند و کدام یک را از دور رقابت کنار میزند. مهمترین اظهارات انتخاباتی چهرههای داوطلب را که دیروز ثبتنام کردهاند در صفحات ۲ و ۸ بخوانید.
بیانیه اعلام حضور رئیسی در انتخابات:
حضور من نافی حضور هیچکس نیست
سیدابراهیم رئیسی رئیس قوهقضائیه روز گذشته با حضور در ستاد انتخابات کشور، در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ ثبتنام کرد و پس از ثبتنام بیانیه خود را قرائت کرد.
در این بیانیه آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَ صَلِّ عَلی علی بن مُوسَی الِّرِضا المَرُتَضی بعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
مردم شریف ایران، خواهران و برادران عزیزم.
سلام علیکم
انقلاب شکوهمند اسلامی مردمی شما، چهل و سومین سال خود را میگذراند و همچنان شعارهای مبنایی ما که تحقق ارزشهای دینی، عدالتخواهی، استقلالطلبی و آزادیجویی بود، بهعنوان اولویتهای ممتاز، در بلندای آرمان انقلاب میدرخشند. آرمانی که زنده، پویا، قابل دستیابی و امیدآفرین است. پیشرفتهای مادی و معنوی «اصحاب ما میتوانیم» خمینی کبیر و خامنهای عزیز، کشور ما را از حضیض ذلت به قله عزت رسانید. کتاب زرین افتخارات زنان و مردان سرزمینم مملو از لحظات تلخ و شیرینی است که سرنوشت یکسانی را برای ما رقم زده است. آرزوی «ایران قوی و سربلند»، فصل مشترک این تاریخ پر فراز و نشیب است.
اگرچه مساعی صورت گرفته در دورههای متمادی، قابل تقدیر است، اما اینک در آستانه سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، ضعف مدیریت اجرایی، تقلیل توجه به آرمانهای مبنایی یا انحراف از آن، بخشینگری، گم کردن اولویتها، تن دادن به ساختار فرسوده، جهتگیریهای چندگانه و متعارض، بوروکراسی ناکارآمد و مزاحم، سیاستزدگی، چشمدوختن به بیرون و تحقیر توان داخلی سبب شد که انرژی متراکم و بیبدیل قوه اجرایی، نه تنها به صورت کامل و موثر استفاده نشود، بلکه خود، منشأ پیدایش مسائل پیچیده در کشور باشد. البته فشار سنگین و بیرحمانه بدخواهان و معاندان انقلاب اسلامی در طول این چهار دهه، حتما بر وضع غیرقابل قبول کنونی موثر بودهاند، ولی علت اصلی شکلگیری این وضع، به سوءتدبیرها، ناکارآمدیها و تضییع فرصتهای خدمتگزاری باز میگردد.
قرار نبود که از درد مردم بیخبر باشیم.
قرار نبود که مردم در فشارهای اقتصادی بیپناه بمانند. قرار نبود که از آمدن به میان مردم واهمه داشته باشیم. اینک ماییم و رنجها و امیدهای مشترکمان. رنجی از جنس زخمهای دردآور معیشتی و اقتصادی بر پیکره اعتماد عمومی و امیدی متکی بر منابع سرشار انسانی و فکری و مادی که چشمانتظار مدیریتی توانمند و متکی به مردم برای رسیدن به ایرانی قوی برای همه است.
در طول چند ماه گذشته، گروهها و اقشار و اصناف مختلف، اینجانب را دعوت به نامزدی در انتخابات میکردند و البته برخی دلسوزان نیز با دلایل مختلف، خیرخواهانه، میخواستند در برابر این مطالبه مقاومت کنم. آنچه من را با این استدلال همراه میساخت، مسوولیت سنگین قوهقضائیه و برنامههای تحولی بود که به پشتوانه تجربه و آشنایی به مسائل و چالشهای دستگاه قضایی و به یاری طیف وسیعی از نخبگان و همراهی و امیدآفرینی قاطبه مردم، با جدیت دنبال میکردم و بحمدالله ارکان استقرار مسیر تحول فراهم شده بود؛ اما لطف مردم به این خدمتگزار کوچک تا سر حد مطالبهای فراگیر و عمومی گسترش یافت. اگر این خواست عمومی نبود، برای ادامه مسیر تحول در قوهقضائیه، آسودهخاطر بودم. اما مقاومت بیشتر در برابر این موج گسترده، بیش از هرچیز، بیاعتنایی به اراده مردم بزرگوار سرزمینم و گمان راحتطلبی در میدان نبرد با رنجهای مشترکمان را ایجاد میکرد. انبوه بدهیهای دولتی، رشد سرسام آور نقدینگی، نظام بانکی غیر مولد، تورم کمرشکن، به هم ریختگی بازار مسکن و خودرو، مشکلات کارگران قراردادی و شرکتی، کارخانهها و کارگاههای تعطیل شده، بیکاری جوانان تحصیل کرده، تبعیض آزاردهنده در حقوق و دستمزد و هزاران زخم مزمن دیگر، تنها گوشهای از این دردهای مردم است.
تجربه طولانی اینجانب در سطوح مختلف مدیریتی، به روشنی بر من ثابت کرده است که اگر فساد و مبارزه با آن در کانونهای اصلی خود مهار نشود و به علاج یک قوه قاهره بیرونی گره بخورد، جریان آن در شکلهای مختلف ادامه مییابد و بلکه روزبهروز گستردهتر میشود. بر این مبنا، حضور خود در عرصه انتخابات را مجاهدتی بنیادین برای مبارزه کانونی با فساد میدانم که انشاءالله با هزینههای بسیار کمتر، ریشهها و بسترهای فسادزا را بخشکاند.
روشن است که مردم به وضع موجود اداری و اقتصادی کشور که نه با ارزشهای انقلاب و نه با انتظارات جمهور و نه با امکانات و تواناییهای موجود سازگار نیست، معترض، و گلهمندند. دولت آینده، برای علاج این درد مشترک، باید عمیقا معتقد به تحول و تغییر اساسی ریل اداره امور اجرایی کشور به نفع مردم باشد تا در آیندهای نزدیک، تلخکامیهای ناشی از بیعدالتی، خمودگی و حاشیهسازی را به طعم شیرین و خواستنیِ احساس اجرای عدالت مبدل گرداند.
اینجانب فرزند ملت بزرگ ایران و سرباز کوچک انقلاب اسلامی، با استعانت از خداوند قادر متعال و توسل به امام عصر (عج) و ارواح طیبه شهیدان برای ایجاد تحول در مدیریت اجرایی کشور و مبارزه بیامان با فقر و فساد، تحقیر و تبعیض، با احترام به همه نامزدها و گروههای سیاسی، به صورت مستقل به صحنه آمدهام و تنها در برابر ذات اقدس الهی و پیشگاه ملت ایران، خود را متعهد و مسوول میدانم.
با شناختی که از چالشها، ظرفیتها، استعدادها و سرمایههای این کشور کسب کردهام، آمدهام تا با کمک همه مردم ایران و در طلیعه گام دوم، «دولتی مردمی برای ایرانی قوی» تشکیل دهم:
دولتی که ارکان و مسوولیتهای اصلی آن بر دوش جوانان شجاع، تحولخواه، متخصص، پاک و ضد فساد خواهد بود که هر کجا به آنها اعتماد شد، قدرت و افتخار برای ایران آفریدهاند.
دولتی که توجه به محرومان و مستضعفان و طبقات پایین جامعه از مهمترین اولویتهایش خواهد بود و اجازه نخواهد داد که عزت و شرافت و کرامت آنها خدشهدار شود.
دولتی که با اجماع ملی و دیپلماسی هوشمند و مبتکر، حتی یک لحظه را برای رفع تحریمهای ظالمانه از دست نخواهد داد. با دیپلماسی برآمده از قدرت و تواناییهای داخلی، تعامل و رابطه دوستانه و مقتدرانه با دنیا، مخصوصا با همسایگان را، با سرعت پیگیری میکند.
دولتی که پاسدار آزادی بیان و قلم و حقوق اساسی همه شهروندان ایرانی و متعلق به همه مردم ایران است. باید راهها و بسترها برای نقش آفرینی مردم در تحقق عدالت باز شود و ملت ایران، زنان و مردان، با قومیتهای مختلف، با زبانهای متنوع و با سلایق و باورهای فرهنگی و سیاسی متفاوت، باید به یک نسبت به دولت احساس تعلق کنند و «ایرانی بودن» برای تضمین همه حقوق شهروندی آنها کفایت کند.
دولتی که دیوارهای برافراشته در مقابل شفافیت عملکرد و قراردادهای پر حاشیه را فرو خواهد ریخت و خود را در اتاق شیشهای در منظر ارزیابی و قضاوت مردم قرار خواهد داد.
دولتی که تامین اشتغال پایدار را تکلیف قطعی خود میداند و اجازه بیکاری و اخراج ظالمانه کارگران را نخواهد داد.
دولتی که خود را موظف به رشد و بالندگی فکری، علمی، فرهنگی و اخلاقی جامعه میداند و به پشتوانه فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی خود و با نقشآفرینی اصحاب فرهنگ و اندیشه، امکان بالندگی و تبلور بیشتر فضائل اخلاقی آحاد مردم ایران را فراهم خواهد کرد.
مردم عزیز ایران،
در آستانه قرن جدید نیازمند «تحول» همهجانبه و نظاممند برای نیل به «ایران قوی» هستیم. تغییرات جزئی و پنهان کردن مسائل اصلی مردم در تعارفات سیاسی و زدوبندهای جناحی، دردی را دوا نمیکند. مردم از انتخابات به دنبال این نیستند که فرد یا گروهی از صندلی قدرت بلند شود و قبیله دیگری با نشستن به جای آنها، امکانات کشور را بین خود تقسیم کنند. نتیجه انتخابات باید «تحول» واقعی یعنی بازگرداندن امید و نشاط به زندگی مردم باشد.
در پایان از همه گروهها، محرومان و دردکشیدگان، دانشگاهیان، حوزویان، نخبگان، جوانان عزیز و آحاد جامعه که مطالبه حضور اینجانب را داشتند و همه آنانی که خواستار تغییر وضع موجود هستند، برای همسنگری و کمک به خلق مشارکت حداکثری تاکید مینمایم و یقین دارم که به فضل خداوند آیندهای بسیار روشن و چشماندازی بسیار زیبا و دلنشین در انتظار ملت صبور و شکور و شایسته ایران اسلامی است.
خدایا تو شاهدی که هیچگاه دنبال مقام و قدرتطلبی نبودهام و در این مرحله نیز برخلاف میل و مصلحت شخصی و تنها به منظور انجام وظیفه در جهت اجابت توده مردم و جوامع نخبگان و رعایت مصالح اجتماعی و رفع رنج مردم و ایجاد امید پا به عرصه گذاردهام و در این مسیر از تو و اولیایت استمداد میطلبم تا خدمتگزاری شایسته برای این مردم قدرشناس و رنج کشیده باشم. انشاءالله. بعونه و کرمه.
سید ابراهیم رئیسی
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
علی لاریجانی پس از ثبتنام در انتخابات:
حوزه اقتصاد، نه پادگان است و نه دادگاه
علی لاریجانی، رئیس سابق مجلس و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام روز گذشته پیش از ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم در جمع خبرنگاران حاضر شد.
متن کامل اظهارات علی لاریجانی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
رَب أَدْخلْنی مُدْخَلَ صدْقٍ وَأَخْرجْنی مُخْرَجَ صدْقٍ وَاجْعَلْ لی منْ لَدُنْکَ سُلْطَانًا نَصیرًا
سوال مهم در کشور این است که مساله امروز ایران چیست؟ قبل از پاسخ به این سوال، باید عرض کنم بهدلیل پیچیدگی موضوع و چندبعدی بودن آن، سادهلوحی است که فکر شود با چند اقدام نمایشی پوپولیستی، مساله قابل حل است یا کلید جادویی برای آن وجود دارد یا با سوپرمنبازی یا داغ و درفش میتوان به راهحلی دست یافت. سعدی شیرازی میگوید سه چیز پایدار نماند: 1-مال بیتجارت، 2- علم بیبحث و 3- مُلک بیسیاست.
ملت سربلند ایران؛ امام خمینی(ره)، یک حکیم بود و رهبران صدر انقلاب اسلامی با عقلانیت، پایههای انقلاب اسلامی را ساماندهی کردند. پس چرا امروز وضع ما چنین است؟ چون عدهای اداره کشور را از مسیر حکمت و عقل خارج کردند و با سوار شدن بر موج احساسات و پناه بردن به مسیرهای انحرافی یا فراموشی آرمانهای امام، هزینههای گزافی برای زندگی مردم ایجاد کردند و با صدای بلند، همبستگی ملت را مخدوش کردند. به تعبیر شهید مطهری، فرصتطلبان آنقدر تند و افراطی شعار میدهند تا انقلابیون را کنار بزنند. بهنظر من، تعبیر «علم بیبحث» سعدی، در عدمگفتوگوی داخلی و تبدیل شدن اختلافات به دشمنیها ظهور یافته است. عدهای فقط دنبال تجزیه مردم هستند. این نهایت بیهنری است.
هنر آن است که گامها در طریق وحدت بیشتر و تحمل و مدارا در جهت ایجاد اراده قویتر ملی برای حل مسائل کشور باشد. بنابراین یک مساله مهم، ایجاد وفاق و وحدت و همبستگی ملی در کشور است که در نبود آن، توسعه فراهم نمیشود و ثبات و آرامش برای زندگی مردم ایجاد نمیگردد.
موضوع دیگر، حل مسائل پیچیده بینالمللی و منطقهای است که طولانی شدن آن، به زندگی مردم لطمه میزند. هدف اصلی سیاست خارجی کشور باید تسهیل روابط خارجی در جهت توسعه اقتصادی کشور باشد. تجربه کشورهایی که در 20 سال اخیر جهش اقتصادی داشتهاند نشان میدهد که سیاست خارجی و اقتصاد آنها، یک هدف را دنبال کردهاند و سیاست خارجی در خدمت توسعه کشور بوده است.
بنابراین خیلی روشن عرض میکنم که جهش تولید و پرش اقتصادی داخل، نیازمند با ثباتسازی و تعادل بینالمللی است، نه هر روز با اقدامی، مسالهای جدید ایجاد شود که هزینه آن را مردم در زندگی خود بدهند. برای گذر از صفت «ملک بیسیاست»، باید کشور در دست افراطیون و سازشکاران قرار نگیرد. ملت به افراد(ی) رای میدهند که همین مشکلات نظیر مسائل پیچیده بینالمللی را حل کنند نه آنکه درباره آن روضهخوانی سیاسی راه بیندازند و نه اینکه با طرح مسائل فرعی و افزایش مشکلات ملت، نردبانی برای هوسهای سیاسی-پوپولیستی خود تدارک نمایند. ضمنا، صحنه بینالمللی با شعارهای تند غریزی آرام نمیگیرد.
هنر مدیریت صحنه بینالمللی و انقلابی عمل کردن در این مقطع آن است که وجوه بلوکهشده ملت ایران را از دست کشورهای دیگر دربیاوریم، نه اینکه در داخل عدهای شعار بدهند و ما نفت را با زحمت زیاد بفروشیم ولی پول آن در حسابهای خارجی بلوکه شود. خب چه نفعی برای زندگی مردم دارد؟ حکمرانی مطلوب، در گرو شعار کمتر و عقلانیت اثربخشتر است. با بیارادگی در حل مشکلات کشور و توهمات نابجا، نمیتوان آرامش موردنیاز توسعه اقتصادی کشور را در صحنه بینالمللی تدارک دید. حل مسائل پیچیده بینالمللی نیازمند افراد کاربلد است که بدون دستپاچگی و بدون تعلل، زمام امور دیپلماتیک را از دست بداندیشان خارج کنند.
مساله سوم، توسعه اقتصادی کشور است. عدالت در توسعه اقتصادی، رکن است اما نه شعار عدالت! بلکه داشتن نظریه عدالت و تحقق آن. عدالت در زبان صاحبنظران اسلامی، ایجاد زمینه رشد استعدادهای آحاد مردم است و این امر، جز با رقابت متوازن همه افراد جامعه رخ نمیدهد. همانگونه که رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر نامگذاری فرمودند، بهنظر من کشور ما نیاز دارد که حداقل دو دهه، اولویت اصلی خود را پیشرفت اقتصادی و منافع ملی قرار دهد و بقیه شئون کشور در خدمت آن قرار گیرند. نه اینکه 10 هدف موازی تعریف کنیم که هر کدام کشور را به سمتی بکشانند.
من سخنی از شهید مطهری برایتان نقل کنم؛ ایشان که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی ایدئولوگ نظام محسوب میشوند میگویند: ممکن است حکومتی اهداف بسیار عالی را در نظر بگیرد اما اگر از اقتصادی سالم - یعنی اقتصاد ثروتزا - برخودار نباشد به هیچیک از آن اهداف متعالی نمیرسد. استقلال اقتصادی کشور، یکی از اهداف قانون اساسی است که با تکیه بر بنیه تولید داخلی و همراهی بینالمللی در جهت توسعه صادرات، محقق میشود. در این راه باید روحیه سیاستزدگی را در عرصههای مختلف توسعه اقتصادی بزداییم.
توسعه اقتصادی با محوریت عدالت، هم تئوری خاص دارد و هم ملزوماتی که یکی از آنها عدمدخالت دولت و سیاستزدگی در این قلمروهاست. امروز حتی در حوزه ورزش، سیاستمداران لباس مدیریت آن را بر تن دارند تا چه رسد به بنگاهداریهایی که مانع رقابت مردم در اقتصاد میشود. این دخالتهای بنگاههای حکومتی، همان شرایطی را بهوجود میآورد که سعدی شیرازی آن را «مال بیتجارت» نامیده است. اگر پیشرفت اقتصاد، محور است یعنی تحقیقات دانشگاهی، فرهنگ، سیاست داخلی، سیاست خارجی و همه و همه باید در جهت تحقق آن باشند.
تجارت، نظامات پایدار میخواهد. حوزه اقتصاد، نه پادگان است و نه دادگاه که با تشر و دستور اداره شود. سیاست روشن و ثبات در قواعد میخواهد و فعل و انفعالات طبیعی خود را میطلبد و با اقدامات نمایشی، مسائل پیچیده کشاورزان، بازنشستگان، کارگران، بیکاران و... حل نمیشود. هر کسی وعده بهشت در این شرایط پیچیده کشور میدهد خلاف میگوید. باید اول آتش جهنم اختلاف و لجبازی و افراطیگری و کارنابلدی را خاموش کرد. مشکلات کشور با هوسهای پوپولیستی و نردبانسازی از محرومیت ملت حل نمیشود، بلکه کشور برای تحقق پیشرفت اقتصادی شتابان و مردمی، به همبستگی ملی در داخل، تعامل هوشمندانه با غرب، همکاری سازنده و پویا با شرق و هماهنگی برادرانه با همسایگان احتیاج دارد و این امر نیازمند علم و دانش و تجربه است.
باید سرنوشت ملت و آرامش زندگی مردم را به افراد کاربلد و جوانان با انگیزه سپرد. اینان، همت بلند و انگیزههای قوی دارند. امام علی(ع) فرمودند: «تدبیر نیکو، سرمایه اندک را بالندگی میبخشد و مدیریت نادرست، سرمایه هنگفت را بر باد میدهد.» وقتی جهان زیر آهنگ و فرهنگ ما قرار میگیرد که اقتصادی پویا و زندگیای قابل پیشبینی برای مردم فراهم شود.
من به کسانی که فکر میکنند با شعار، مسائل اقتصادی مردم حل میشود عرض میکنم به جای متخصصبازی در دور زدن تحریمها، قدری از وقت خود را صرف فراهم کردن شرایط آرام برای زندگی مردم بکنند که بتوانند برای زندگی خود و فرزندانشان برنامهریزی کنند. باید برای حل مسائل سخت کشور، با شجاعت و ازخودگذشتگی و ریسک در آبرو، به میدان گام نهاد.
بیا تا جهان را به بد نسپریم
به کوشش همه دست نیکی بریم
صهیونیستها و تروریستها، بداندیشان امروز هستند. به روح شهدای فلسطین و افغان درود میفرستیم و یاد دوست مجاهد، سید شهدای مدافع حرم، حاج قاسم عزیز را گرامی میداریم.
بیانیه اعلام نامزدی انتخاباتی اسحاق جهانگیری:
امیدوار بودم نیازی به حضورم نشود
ایسنا: اسحاق جهانگیری با صدور بیانیهای برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ اعلام کاندیداتوری کرد.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
به نام خداوند جان و خرد
بسم الله الرحمن الرحیم
هموطنان عزیز!
ایران ما در سالهای اخیر با مسائل و تنگناهای گوناگون روبهرو بوده و اکنون به شدت نیازمند افقگشاییهای واقعی در زندگی مردم و توسعه همهجانبه کشور، بهبود معیشت مردم با رفع تحریمها و رشد اقتصادی پایدار و اشتغالزا و حمایت از تولید و بازتوزیع عادلانهتر ثروت است. انتخابات را باید به عنوان فرصتی برآمده از آرمانهای انقلاب اسلامی و ظرفیتهای قانون اساسی برای اعمال حاکمیت ملی و اصلاح روند حکمرانی پاس داشت و تاثیرگذار کرد. انتخابات ریاستجمهوری پیش روی ماست. انتخاباتی که از آنِ همه و مظهر جمهوریت نظام است و به تاکید رهبر معظم انقلاب مشارکت گسترده و موثرتر در آن گشاینده راه برای توانمند شدن مردم و حکومت، عبور از بحرانها و افزایش اقتدار ملی است. در چهار سال پیشرو فرصتی طلایی داریم برای اینکه: به سمت حل مسائل بنیادینِ ایران، تامین منافع ملی و توافق و تنشزدایی در خارج و داخل برویم، روی ریل توسعه فراگیر و پایدار قرار بگیریم، به اقتضائاتِ تامین عدالت، تشکیل دولت رفاهِ فراگیر، فقرزدایی و افزایش شمول و کیفیتِ خدمات پایه همگانی، بهویژه در حوزه سلامت و آموزش، تن بدهیم و با شکاف درآمدی، تبعیض و فساد سازمانیافته مبارزه کنیم، ایران برای همه ایرانیان شود، صرفنظر از جنسیت و قومیت و مذهب و محل زندگی آنان، به سمت توانمندسازی توامان نهادهای حکمرانی و نهادهای مدنی و افزایش ظرفیتهای حلمسالهایِ دولت و جامعه ایران برویم، برای صیانت از حقوق و آزادیهای اساسی همه شهروندان گامهای عملی برداریم، در جغرافیای سیاسی منطقه و جهان امروز یک محور تردد و ترانزیت شویم و راهها و لولههای مهم اقتصادی، ایران را دور نزنند، محیط زیست مشترک ایرانیان را از تخریبهای جبرانناپذیر نجات بدهیم و به جای آیندهخواری آیندهسازی کنیم.
ایران را با اتکای به بهترین متخصصان و کارآمدترین مدیران، بهویژه زنان و جوانان، اداره کنیم و حذف و طرد و تبعیض را کنار بگذاریم و به عنوان یک قدرت تعاملگرا در منطقه و جهان به رسمیت شناخته شویم و کشوری باشیم که از همه سو قصد مهار و تضعیفمان را نداشته باشند.
قصد ورود به این انتخابات را نداشتم و امیدوار بودم نیازی به حضورم نشود. اما با توجه به نیامدن برادر عزیزم دکتر جواد ظریف و عدم امکان ثبتنام تعدادی دیگر از کسانی که میتوانستند این مسوولیت را بپذیرند و اینکه جبهه اصلاحات ایران، رهبران و شخصیتهای دلسوز اصلاحطلب و بسیاری از جوانان و فعالان سیاسی و مدنی تشخیص دادهاند که باید به صحنه بیایم، به رغم میل و مصلحت شخصی و با توکل به خدا از قبول مسوولیت شانه خالی نمیکنم. آبرو و تجربهام را که متعلق به ملت است تقدیم ملت میکنم، با آگاهی از شرایط دشوار امروز کشور و سردیها و کنارهگزینیها وارد این میدان میشوم و از هیچ تلاش و اقدامی، تا آنجا که ارزشها و هویت اصلاحگرانهام را تهدید نکند، دریغ نمیکنم.
میدانم که چه شرایط سختی پیشِ روی رئیسجمهوری آینده است. اما نمیشد راه عافیت پیش گرفت. به مردم هم نمیتوانم وعدههای ناممکن دروغین بدهم. ما به خون شهدا و هموطنانی که اسیر فقر و رنج و کولبری و سوختبری و تبعیضاند مدیونیم. آینده را باید با هم بسازیم.
امروز خوشبختانه زمینه احیای مجدد برجام و رفع تحریمها که مقدمهای برای گشایش در وضعیت کشور و معیشت مردم است فراهم شده است و نباید در این مسیر مانعی ایجاد کنند. گشودن گرههای ناشی از تحریمهای شدید سه ساله که ضربات سنگینی بر پیکر اقتصاد کشور وارد کرده است کاری بسیار دشوار و سنگین است. ادامه مسیر رفع عزتمندانه تحریمها را باید مدبرانه پی گرفت و البته بعد از پایان تحریمها نیز بازسازی اقتصاد کشور دشواریها و پیچیدگیها و الزامات زیادی دارد.
بیکاری، فقر و نابرابری فزاینده، توقف بسیاری از کسبوکارها، کاهش مداوم سرمایهگذاریهای نو، خشکسالی و بحران آب، تخریبهای جبرانناپذیر محیط زیست، کاهش اعتماد عمومی به نهادهای حکمرانی، کاهش امید به اثربخشیِ رای مردم، افزایش فساد، مشکلات ناشی از ساختار بودجه و نظام بانکی و مالیاتی کنونی و مشکلات در تولیدِ صنعت، کشاورزی و خدمات کشور از جمله مسائل مزمن کشورند. بحران کرونا و ضرورت سازماندهی قویتر واکسیناسیون رایگانِ همگانی و سریعتر هم در صدر اولویتها قرار گرفته است. همه اینها تصویر نگرانکننده را مقابل نامزد ریاستجمهوری که به عمق مشکلات توجه دارد قرار میدهد. آنان که در کارنامه طولانی کاریشان کمتر اقدام واقعی و موثری برای حل عملی مشکلات مردم دیده میشود، چنان شعار میدهند که قادرند مشکلات پیچیده کشور و مردم را یکشبه حل کنند. من واقعا نگران سنگینی بار این مسوولیتام. با اینحال، مبتنی بر شناخت وسیع و عمیق از ظرفیتهای انسانی، مادی، طبیعی و قدرت زیرساختی ایران باور دارم با افزایش ظرفیت و کیفیت حکمرانی و همیاری دولت و جامعه میتوانیم بر این مشکلات فائق بیاییم.
با مشکلات کنونی کشور از نزدیک آشنا هستم و میپذیرم اگر مسوولانه به میدان نیایم در بدتر شدن وضع جامعه و خسارتهای ناشی از عدم ورود به انتخابات ممکن است سهیم باشم. برای همین، در کنار همه نیروهایی که نگران وضعیت و آینده کشورند و دغدغه رنج هموطنانشان را دارند، برای جلب مشارکت موثر مردم تلاش خواهم کرد. میدانم بدون افزایش مشارکت مردم و به صحنه آمدن جمعیت خاموش در انتخابات نمیتوان پیروز شد. درک میکنم که اکنون بسیاری از هموطنانم به سوء حکمرانیها معترضاند و امیدی به انتخابات ندارند و راه قهر با صندوق را مطرح میکنند، اما برای بهروزی همین ایرانیان راهی روشنتر از احیای صندوق رای و تلاش مصلحانه برای افزایش اثربخشی رای عموم مردم نمیشناسم.
اکنون گشایش وضعیت کشور نیازمند رای ایرانیانی است که دلخسته و آزرده از امروز و ناامید از آینده به انتخابات پشت کردهاند. در راهی که به آن قدم نهادهام نیازمند رای همین هموطنان هستم و امیدوارم با برنامهها و تیمی که معرفی خواهم کرد آنها را قانع کنم که رای دادن آنها بهتر از انفعال است.
بهرغم توصیههای روشن مقام معظم رهبری و برخلاف انتخابات ریاستجمهوری در ادوار گذشته تمایل و تشویق مردم به مشارکت حداکثری و کاستن از موانع تحقق آن در بخشهایی از حکومت هم کاهش یافته است. متاسفانه برخی نهادها، رسانهها و مراکز تاثیرگذار ظاهرا بر این باورند که مشارکت حداکثری منجر به شکست جریان و نامزد مطلوب آنان خواهد شد. حال آنکه، کاهش مشارکت به جمهوریت نظام لطمهای جدی میزند و بر بحرانها میافزاید. سوابق آنها که عوامفریبانه مردممردم میکنند نشان میدهد که منافعشان در غیاب مردم تامین میشود و ضد مردمسالاری بودهاند. ما ایرانیانی که میخواهیم شرایط زندگی هموطنانمان در ایران را عملا بهبود ببخشیم، راهی جز تلاش برای تقویت مشارکت و رقابت عادلانه در این انتخابات نداریم. برنده مشارکت بالا جامعه ایران است و برنده مشارکت پایین اقلیت و حامیان اندکسالاری.
من برای دفاع از صندوق و حق رای موثر مردم نامزد شدهام و با اتکا به رای ایرانیانی که از مشارکت در انتخابات ناامید شدهاند امید پیروزی دارم.
برای گشایش در زندگی مردم، توسعه ایران و آغاز مرحله نوینی از اصلاحات افقگشا آمدهام. مسیر دشواری پیشرو است، اما به لطف خدا و با حمایت و رای شما:
میتوانم جمعی از بهترین متخصصان و شایستهترین مدیران کشور را در جهت بسط خیر همگانی ایرانیان به همکاری دعوت کنم.
برنامهای برای اداره دولت ارائه خواهم کرد که با بهرهگیری از مشورت و توان بهترین کارشناسان و نهادهای کشور و تجربه گذشته بیش از سایر برنامهها غنا و قابلیت تحقق داشته باشد.
مسیر احیای برجام، رفع تحریمها و ارتقای جایگاه ایران در منطقه و جهان را ادامه خواهم داد.
جوانسازی دولت و اصلاحات نهادی کاهنده فساد و انواع تبعیض و افزاینده کارآمدی را پیش خواهم برد.
میتوانم برای ساختن توافق در خارج و داخل و ائتلافهای مسالهمحور «حل مساله» کنم.
آنچه به عنوان معاون اول اختیارش را نداشتم و برای بسط توسعه فراگیر و پایدار، دموکراتیک، متوازن و مشارکتی ضروری و ممکن میدانم را اجرایی خواهم کرد و برای بسط عدالت، آزادی، مردمسالاری و رفاه ایرانیان و بالیدن ایران در قرن پانزدهم شمسی هر چه در توان دارم را عرضه میکنم و «دولت ملت» را تشکیل خواهم داد.
متاسفانه در این انتخابات شایستهترها یا نیامدند یا امکان نامزد شدن نداشتند. بسیاری از شایستگان حتی از مدیریت و خدمت در مسوولیتهای دیگر علمی، فرهنگی و اجرایی در موسسات دولتی و غیردولتی محروم میشوند. من بنا دارم که همه توان و همتم را به کار گیرم که شایستهترینها در سرنوشت کشور تاثیرگذار شوند. من اصلاحطلبم ولی میخواهم تواناترینها، صرفنظر از گرایش سیاسیشان، مسوولیتهای اجرایی و علمی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی کشور را به عهده بگیرند و فرصتهای خدمت در بخشهای عمومی و غیردولتی به روی آنان گشوده شود و امید و برنامهای که برای توسعه ایران دارم با اختیارات ریاستجمهوری صورت عمل به خود بگیرد.
به خدای بزرگ تکیه میکنم و همیاری یکایک هموطنانم را در این مسیر میطلبم که با همراهی شما همه این اهداف دور و نزدیک دستیافتنی میشوند. جزئیات برنامههای پیشنهادی تحققپذیر، گامهای عملی و تیم همکارانِ توانا را در روزهای آتی تقدیم میکنم؛ فرصتها کوتاهند و وظایف بسیار.
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم
در بیابان فنا گم شدن آخر تا کی
ره بپرسیم مگر پی به مهمات بریم
یا علی
اسحاق جهانگیری
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
سخنان مسعود پزشکیان برای اعلام نامزدی
تعامل با مردم، راهحل خروج از مشکلات است
ایرنا: مسعود پزشکیان داوطلب سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در حاشیه ثبتنام در جمع خبرنگاران در سخنانی گفت: هیچ کشوری در دنیا نتوانسته با تنش به جایی برسد، بدون مشارکت و تعامل با مردم امکان برونرفت از مشکلات وجود ندارد.
راهحل برونرفت از مشکلات اتکا به علم دانش و طبیعتا نیروها و انسانهایی است که با این باور میتوانند وارد صحنه شوند و مشارکتی همه جانبه در کشور بهوجود بیاورند.
تمام امکاناتی که در کشور و حتی خارج از کشور داریم برای معضلات موجود راهحل ارائه دهند تا مشکلات را از بین ببرند. بدون دانش، علم و آگاهی هر تصمیمی در این مملکت بگیریم منجر به چیزی خواهد شد که الان با آن مواجهیم.
باید بدانیم در این مسیر بدون مشارکت و تعامل با مردم امکان برونرفت از مشکلات وجود ندارد باید باور کنیم که کشور را همه کسانی که ایرانی هستند میتوانند اداره کنند و این ایران است که با قومیتهای مختلف رنگها، زبانها و گویشهای مختلف کشور را درست کردهاند بدون اینها و با اتکا به یک جناح و یک دسته امکان اینکه از این وضعیت خارج شویم وجود ندارد.
فقط اتکا به مردم میتواند مشکلات را حل کند و برای این کار چارهای نداریم جز اینکه روند تفرقه و اختلافات موجود در کشور، تنش داخلی و تنش با همسایگان را از بین ببریم. نمیشود با دعوا و تنش به فکر توسعه و آینده کشور بود.
هیچ کشوری در دنیا نتوانست با تنش به جایی برسد. قطعا باید با تنشزدایی در کشور و خارج از کشور مشکلات را از بین ببریم با دوستان مروت با دشمنان مدارا. با جنگ، درگیری، اختلاف، حذف کردن، پنهان کردن امکان اینکه به جایی برسیم وجود ندارد. در هیچ تاریخ ملتی و جامعه امکان نداشت گروهی به اجبار توانسته باشند مملکتی را اداره کرده باشند.
باید درد مردم را بفهمیم و به نیازهای آنان آگاه باشیم و خود را خدمتگزار مردم بدانیم. با تمام وجود باید با عشق ورزیدن به مردم دردهای آن را پیگیری کنیم و وقتی مشکل دارند به جای اینکه آنها را بگیریم بزنیم و به زندان کنیم باید آنان را درک کنیم.
من یک بار نایب رئیس بودم و بانکها و موسسات ما پول مردم را گرفته بودند و به جای حل مشکلات در خیابان آنها را میزدند ما میتوانیم این را برعکس کنیم نهایتا این فساد بیاعتمادی و آن چیزی که در کشور وجود دارد را اینگونه رفع کنیم. معتقدم اگر سیستم را درست کنیم مشکلات در عرض ۶ ماه تا یکسال حل شده و امکان ندارد به راحتی بتوان پول خورد و دزدی کرد.
اگر افایتیاف داخلی را اصلاح کنیم دیگر رانتخواران نمیتوانند حضور پیدا کنند و پولها گم نمیشود و امکان ندارد. گاهی ۷۰ هزار میلیارد تومان پول معلوم نیست به کجا رفته. پولها را بردند و خوردند و ما نمیدانیم چه اتفاقی افتاده است ۱۰ هزار میلیارد، 8هزار میلیارد و ۷ هزار میلیارد تومان پول غیب میشود و افتخار میکنیم که خوردند.
اگر بتوانیم یارانههایی را که حدود ۲ میلیارد تومان است به افرادی راحتطلب که در خانههای میلیاردی زندگی میکنند پرداخت نکنیم و به کسانی که نان شب ندارند بدهیم که مردم ما در زندگی روزمره مجبور نشوند دست به کارهایی بزنند که حتی آوردن اسم آن هم درست نیست.
با اتکا به دانش علم و نیروهای جوان غیرآلوده میتوانیم از این وضعیت خارج شویم، نه اینکه افرادی که در مملکت عمری مدیریت کردند و باعث شدند این وضعیت بهوجود بیاید دوباره با همان آدمها بخواهیم مملکت را درست کنیم باید به جوانان وزنان متکی شد و زنانی که در جامعه ۵۰ درصد جمعیت را تشکیل میدهند را باور کنیم.
باید باور کنیم که اینها میتوانند. باید باور کنیم غیر از ما و غیر از کسانی که در قدرت بودند و باعث چنین وضعیتی شدهاند، هستند افرادی که بتوانیم به آنان اتکا کنیم و با کمک آنان مشکلات را رفع کنیم.
اتکا به افرادی که در این مدت نتوانستند اقدام خوبی انجام دهند و نتیجه عملشان چیزی است که امروز در کشور میبینیم، باور غلط است.
دست به دست هم خواهیم داد و تلاش خواهیم کرد مشکلات مردم را رفع کنیم و با اتکا به جوانان و حضور همه قومیتها و جمعیتها و براساس عدالت و انصاف کشور را اداره کنیم.
با قدرت در صحنه خواهیم بود مگر اینکه از اصلاحات به معنای واقعی یعنی وحدت و انسجام کسی اقبال بیشتری در نظرسنجی ملی داشته باشد، کنار خواهم رفت.
در رابطه با بحث مسکن آنچه فکر میکنم میتوانیم یارانههایی که افراد ثروتمند میدهند را کنار بگذاریم به آنانی بدهیم که نان شب ندارند و این پول را آزاد کنیم قطع به یقین میتوانیم مشکلات را حل کنیم. تلاش ما بر این خواهد بود که این پولها را آزاد کرده و به نفع اقشار نیازمند استفاده کنیم با این باور و با این اعتقاد زندگی کردم.
وقتی با همسرم آشنا شدم هر دو دانشجوی پزشکی بودیم. همراه و همیار هم شدیم ایشان جراحی خواندند و با هم مسیر را طی کردیم و معتقد بودم همان موقعی که بسیاری میگفتند زنها نمیتوانند، با وجود داشتن چهار فرزند دو نفر در بعد کشوری جزو نفرات برتر شدیم و باور داشتیم اگر با هم و در کنار هم باشیم میتوانیم به بهترین نحو عمل کرده و در مهمترین مدارج علمی قرار بگیریم و این برای من افتخار بود و تصور میکنم اگر زنان خود را باور داشته باشند چیزی از مردان کم ندارند.
این بستر باید برای شکوفایی آنان و نشان دادن خودشان آماده باشد. نباید ساختاری درست کنیم که بستر برای شکوفایی و توانمندیهای بانوان آماده نباشد. قطعا این بستر را آماده خواهیم کرد و آنها در بسیاری از جاها میتوانند بهتر از ما و درستتر از ما عمل کنند.
پیام کاندیداها هنگام ثبتنام
عباس آخوندی: میآیم گلوگاههای تجاری ایران را باز کنم
عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی دیروز در انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم ثبتنام و در جمع خبرنگاران تاکید کرد: میآیم تا گلوگاههای تجاری ایران را باز کنم؛ زیرا مسیر تولید و توسعه اقتصادی تنها از مجرای آزادی تجارت میگذرد. آخوندی با بیان اینکه من نگران تمدن چندین هزار سالهای هستم که چراغ آن به سبب کُندی توسعه و فرسایش اجتماعی کشور عزیزمان ایران در حال خاموشی است، گفت: من نگران این هستم که با کمتوانی قدرت نرم ایران و ارزیابی اشتباه از موقعیت و قدرت سختمان، گرازان در منطقه چیره شوند و نه تنها ایرانیان که تمام ملتهای منطقه را بِدَرند. او با بیان اینکه «من میفهمم که شهروندان ایران پدیده چنددولتی یا بیدولتی را با تمام رگ و پوستشان حس میکنند»، تاکید کرد: مفهوم تفکیک قوا به غلط به تجزیه قوا و شکلگیری دولتهای چندگانه تبدیل شدهاست؛ حال آنکه دولت مطابق قانون اساسی در ایران یگانه است.
عبدالناصر همتی: اصلاحات عمیق اقتصادی نیاز کشور است
عبدالناصر همتی هم نام خود را در فهرست نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم ثبت کرد. او دیروز با بیان اینکه «امروز جایگاه اقتصاد کشور و رفاه و آرامش مردم همتراز با تلاش و صبوری مردم نیست»، تاکید کرد: امروز اصلاحات عمیق و گسترده اقتصادی مهمترین نیاز کشور است. رئیس کل بانک مرکزی تاکید کرد: مردم آرامش اقتصادی میخواهند و انتظار بحق دارند که در سایه رفاه زندگی کنند و از آینده شغلی فرزندانشان اطمینان خاطر داشته باشند که این تنها در سایه بینش اقتصادی است. همتی با تاکید بر اینکه بدون وابستگی به هیچ تشکل سیاسی با اتکا به مردم وارد صحنه میشوم، خاطرنشان کرد: برنامه خود را در روزهای آینده منتشر خواهم کرد؛ این برنامه آرمانپردازی نیست بلکه ماحصل تجربه و درک محدودیتها و فرصتهای کشور است. قوه مجریه دارای برنامه اقتصادی متمرکز خواهد بود و ظرفیت اصلی خود را به این امر اختصاص خواهد داد.
محسن هاشمی: دولت من «رفاه و عدالت» است
محسن هاشمیرفسنجانی روز گذشته پس از نامنویسی در انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری در جمع خبرنگاران با بیان اینکه «عنوان برنامههای من رفاه و عدالت است» اظهار کرد: در این مقطع میتوانیم با اراده ملی آسیبهای وارده را به رفاه و توسعه و معیشت مردم و اعتماد عمومی جبران کنیم. او اظهار کرد: باید از شفافیت مناسب، رانتزدایی و مبارزه با تبعیض در روشهای مدیریتی خود استفاده جدی بکنیم. در برنامه دولت رفاه و عدالت با رویکرد مسالهمحوری پیش خواهیم رفت و البته توسعهای متعادل، متوازن، جامعهمحور و پایدار را دنبال میکنیم. هاشمی گفت: اعتقاد دارم در نهایت با توجه به شرایط امروز ایران و شرایط سختی که مردم در زندگیشان تحمل میکنند، رویکرد جناحهای سیاسی و نامزدهای محترم باید پرهیز از تخریب و ایجاد فضایی توام با احترام به یکدیگر باشد.
سعید جلیلی: بهدنبال کاهش گرانیها هستیم
سعید جلیلی پس از ثبتنام بهعنوان یکی از داوطلبان کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری اظهار کرد: باید برای ۴ سال آینده مبتنی بر ۸ سال قبل برنامه داشته باشیم؛ چراکه ۸ سال در کشور گذشت و طی این ۸ سال راههای غلط و پرهزینهای ارائه شد که به مردم فشار وارد شد. او افزود: طی ۸ سال قبل متاسفانه نه تنها فشاری از مردم کم نشد، بلکه فشارها مضاعف شد. امیدوارم انتخابات پیشرو پرشور و بیاضطراب و عرصهای برای آشنایی مردم با نامزدها و برنامهها باشد و امیدوارم این انتخابات عرصه آشنایی مردم با برنامهها باشد نه عرصه اغوا. جلیلی ادامه داد: امروز مردم در زندگی و نظرسنجیها، ۴ موضوع اصلی اشتغال، گرانی، مسکن و بیاثر شدن تحریمها را مطرح میکنند. حتما باید برنامهای که دارند بهگونهای باشد که این ۴ مساله اصلی را به میزان قابلتوجهی کاهش دهد. او افزود: در فضای انتخابات نباید اجازه داد کسانی با برخی حرفهای ضعیف و سست و موضوعات و تمایلات مقطعی مصالح واقعی مردم را بپوشانند.
سیدشمسالدین حسینی: صنعت نفت را مردمی میکنم
سید شمسالدین حسینی روز گذشته در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کرد و پس از آن در جمع خبرنگاران گفت: من صنعت نفت را از ملی شدن به مردمی شدن تبدیل میکنم. مردم باید سهامدار شرکت ملی نفت باشند تا از افزایش قیمت نفت بهرهمند شوند. او با بیان اینکه وقتی مشکلات کشور، اقتصادی است پس باید مردم به اقتصاددان مراجعه کنند، تصریح کرد: مسائل اقتصادی کشور را درک میکنم. نظام حکمرانی اقتصادی کشور باید تغییر کند. مردم باید در ثروت و درآمد کشور سهیم باشند. من صنعت نفت را از ملی شدن به مردمی شدن تبدیل میکنم. صندوق ثروت ملی را ایجاد میکنم. حسینی افزود: برای اصلاح سیستم تامین مالی کشور، تکمیل طرح هدفمندی یارانهها و تامین مالی مسکن مهر برنامه دارم.
عزت الله ضرغامی: من روحانی نیستم
عزتالله ضرغامی هم کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری شد؛ او دیروز پس از ثبتنام با بیان اینکه یکی از شعارهای من این است که من روحانی نیستم، گفت: اشراف و مستکبران با تمام قوه و هیمنه، رخ در رخ محرومان و مستضعفان، به تاراج و چپاول بیتالمال مشغولند. باید بساط این برساختههای ضدمردمی جماعت هزارفامیل را بر هم زد. این فعال سیاسی اصولگرا با بیان اینکه «باید با صلابت و قدرت زیر میز این وضعیت میرا و موهوم و جعلی بازماندگان تقاطع قدرت و ثروت زد که همه مقدسات را هزینه خود کردهاند»، اظهار کرد: خودشیفتگان متوهمی که خود را قبه نور میپندارند و دیگران را خاکستری مینامند، در حالی که خودشان جز لکه سیاهی بر چهره نورانی ملت، هویت دیگری ندارند.
محمد شریعتمداری: «دولت گفتوگوی فراگیر» تشکیل میدهم
وزیر کار دولت روحانی هم نامزد انتخابات ریاستجمهوری شد. محمد شریعتمداری دیروز پس از ثبتنام گفت: آمدهام دولت گفتوگوی اجتماعی فراگیر، اصلاحگر و کارآفرین با توان حل منازعات را تشکیل دهم. او اظهار کرد: در انتخابات حاضر شدهام، چون تنگنظری در اداره کشور را شایسته ایران متکثر، متنوع و بزرگ نمیدانم، میآیم تا دولت رفاه فراگیر تشکیل دهم. شریعتمداری با بیان اینکه با درک شرایط اقتصادی آمدهام، تاکید کرد: بهدنبال کاهش فقر و حمایت از معیشت و سفره مردم هستم و معتقدم از مرزی که کامیون عبور نکند لاجرم تانک عبور خواهد کرد. نگاه فرصتمحور به مرزهای گسترده ایران بزرگ در دولت من، جایگزین نگاه امنیتمحور به مرزها خواهد شد.
محسن رضایی: مثل گذشته پردهپوشی نمیکنم
محسن رضایی دیروز پس از ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری در جمع خبرنگاران با بیان اینکه مثل دورههای گذشته پردهپوشی نمیکنم و صادقانه همه مسائل را به مردم خواهیم گفت، اظهار کرد: در بخشی از اداره کشور نااهلان وارد شدهاند. حال کشور خوب نیست. رضایی با بیان اینکه امروز باید از سعی و خطا جلوگیری کنیم، تکرار دولتهای گذشته را سم مهلک خواند و تاکید کرد: ایالتهای اقتصادی ایجاد میکنیم و اختیارات مرکز را به مردم میدهیم. ما به قیام اقتصادی و اجتماعی مردم نیاز داریم. اگر مشکل اقتصادی را حل میکردند من هیچ گاه به صحنه نمیآمدم. او تصریح کرد: امروز باید آخرین ریالی که از بیتالمال خارج شده است، بازگردد. رضایی با اشاره به حضور و سخنرانی داوطلبان انتخابات در وزارت کشور گفت: یک عده اینجا آمدند و زدند زیر گریه و یک عده گفتند نه چکش و نه کلید. شماها عامل بدبختی ملت بودید.
علیرضا زاکانی: با زمین زدن شبکه فساد و نفوذ، ایرانی قوی و پیشرفته محقق میشود.
سعید محمد: بازار سرمایه یکی از اصلیترین منابع برای تامین مالی تولید است.
حسین دهقان: دولت من براساس شایستگی افراد تشکیل میشود و به دنبال آسایش واقعی برای مردم است.
«دنیایاقتصاد» مهمترین اولویتهای دولت سیزدهم را بررسی میکند
۱۰ چالش رئیسجمهور آینده
با نزدیک شدن به انتخابات ارائه یک برنامه اقتصادی مدون از سوی داوطلبان ضروری مینماید. نکته مهم این است که در وهله اول باید چالشهای موجود از سوی داوطلبان ریاستجمهوری بهخوبی تدوین و سپس راهحلهای متناسب ارائه شود. «دنیایاقتصاد» در یک گزارش مهمترین چالشهای پیش روی اقتصاد را در ۱۰ مورد خلاصه کرده است اما این بدان معنا نیست که تنها چالشهای روی میز رئیسجمهور آینده صرفا این ۱۰ مورد هستند. این چالشها شامل «تورم ساختاری»، «رشد اقتصادی پایین»، «پاندمی کرونا و واکسیناسیون سریع»، «مذاکرات هستهای و رفع تحریمها»، «پنجره جمعیتی و حل معضل اشتغال»، «تامین اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی»، «بهبود فضای کسبوکار»، «بحران منابع آبی»، «خروج سرمایه در کشور» و در آخر «خصوصیسازی و آزادسازی» هستند.
تورم ساختاری
در دهه ۹۰ انتظار بر این بود که دولتمردان با درس گرفتن از تجربیات گذشته خود بتوانند بر غول تورم فائق آیند اما این چنین نشد و فرصت از دست رفته اصلاحات پولی و بودجهای و همچنین تشدید دوباره تحریمها مانع ریشهکن شدن تورم ساختاری در کشور شد. حال در شرایطی که میتوان دوباره ثبات را به اقتصاد برگرداند در اولین مرحله باید فکری به حال تورم ساختاری در اقتصاد کرد. بنابر تجربه سایر کشورهای دنیا راهحل کشفشده برای بیماری تورم، نه قیمتگذاری دستوری و استفاده از لنگر نرخ ارز، بلکه بهرهبرداری از سیاست هدفگذاری تورم و استقلال بانک مرکزی است. اگر لایحه جدید قانون بانک مرکزی که در حال حاضر در دستور کار مجلس قرار دارد تصویب شود آنگاه میتوان امیدوار بود که تا حد زیادی استقلال بانک مرکزی تامین شود. در این شرایط، فرصت خوبی فراهم میشود تا دولت جدید بتواند با اصلاحات بودجهای راه را برای ریشهکن شدن تورم در اقتصاد ایجاد کند. در مقابل تهدیدی نیز وجود دارد که رئیسجمهور آینده با استفاده از راهکارهای پوپولیستی، با شعار حمایت از تولید یا حمایت از اقشار ضعیف جامعه به پولپاشی در اقتصاد روی آورد که نتیجه این امر جز به افزایش نقدینگی و تورم منجر نمیشود. دولتمردان منابع لازم برای این اقدامات را از دو راه تامین میکنند؛ یا از طریق بانک مرکزی که موجب افزایش پایه پولی میشود و یا از طریق فروش نفت و آوردن منابع حاصله به بودجه عمومی که این نیز سبب سرکوب نرخ ارز یا افزایش نقدینگی در کشور میشود. به هر روی اولویت مهمی که دولت بعد باید آن را دنبال کند مهار معضل تورم ساختاری در اقتصاد است.
رشد اقتصادی ضعیف
پس از مهار معضل تورم، اقتصاد نیازمند رشد است. باید توجه داشت که پیش نیاز رشد و توسعه، ثبات اقتصاد کلان است و نمیتوان از طریق تورم رشدی پایدار و فراگیر به وجود آورد. نکته مهمی که در بحث رشد اقتصادی وجود دارد این است که این امر، یکشبه و با بخشنامه و دستور مستقیم حل نمیشود. نمیتوان به بهانه حمایت از تولید، بانکها را مجبور به دادن اعتبار به بنگاههای اقتصادی کرد یا به بهانه حمایت از تولید و مسکن خانوار از منابع عمومی بانکها و بانک مرکزی برای ساختمانسازی استفاده کرد. اینها همه راهحلهای دمدستی هستند که در آخر میتوانند هزینههای سنگینی برای اقتصاد به بار بیاورند. وظیفه سیاستگذار در زمینه رشد اقتصادی، نه دستور و بخشنامهنویسی و نه بنگاهداری است. وظیفه اصلی سیاستگذار در این مورد، ایجاد یک زمین بازی صاف و هموار است که بنگاههای تولیدی ضمن رقابت آزاد و منصفانه با یکدیگر بتوانند به کارآفرینی بپردازند. دولت جدید میتواند قوانین دست و پاگیر و مجوزهای بیدلیل را لغو یا تعدیل و تا حد امکان با تسهیل فضای کسبوکارها راه را برای ورود به بازارها برای آحاد اقتصادی باز کند. به هر روی نکته مهم این است که سیاستگذار خود قرار نیست رشد اقتصادی ایجاد کند و این خانوارها و بنگاههای اقتصادی هستند که در یک شرایط مناسب میتوانند باعث رشد اقتصادی در کشور شوند.
تسریع در واکسیناسیون
اولویت اصلی ۱۰۰روزه اول دولت آینده واکسیناسیون سریع تمام مردم است. همه کشورهای پیشرفته و در حال توسعه اولویت فعلی خود را واکسیناسیون اعلام کرده و توانستهاند در این زمینه توفیقات زیادی کسب کنند. در حال حاضر در ایران میانگین واکسیناسیون روزانه، ۶۰هزار دز در روز است، در حالی که در بقیه کشورهای جهان این عدد بسیار بیشتر است. به همین دلیل اگر دولتمردان میخواهند در این زمینه توفیقات بیشتری به دست بیاورند باید با استراتژی مشخص و استفاده از ظرفیتهای داخلی و واردات واکسنهای خارجی، سرعت واکسیناسیون را افزایش دهند. اگر به این موضوع توجه ویژهای نشود، هزینه زیادی برای کادر بهداشتی ایجاد شده، اقتصاد بنگاهها و خانوارها ضربه خورده و از همه مهمتر این موضوع میتواند هزینه اجتماعی و روانی زیادی را هم در پی داشته باشد. بنابراین تسریع در واکسیناسیون باید از اهداف مهم دولتمردان آینده به حساب بیاید.
رفع تحریمها و مذاکرات منطقهای
بحث داغی که در ساخت اقتصادی و سیاسی فعلی ایران حضور دارد و تا به حال نااطمینانیهای زیادی را هم ایجاد کرده، موضوع مذاکرات برای احیای برجام است. اگرچه مذاکرات در حال انجام است اما به نظر میرسد که توفیق این گفتوگوها به موانع سختی برخورد کرده که میتواند احیای برجام را با مشکل مواجه کند. نکته مهم در این زمینه این است که در توافق آینده باید شرایطی فراهم شود که فعالان اقتصادی بتوانند بهراحتی و بدون اما و اگر با شرکای خارجی خود مراودات اقتصادی داشته باشند. همچنین در دولت آینده باید مذاکرات منطقهای نیز در دستور کار قرار بگیرد. اگر چه در این زمینه چالش هایی وجود دارد اما آن چیزی که میتواند تضمین موفقیت دولت آینده در رابطه استراتژیک با بقیه کشورهای همسایه باشد، موضوع رابطه اقتصادی و قراردادهای تجاری میان ایران و سایر کشورهای همسایه است. به هر روی موضوع روابط سیاسی- تجاری و دیپلماتیک ایران با سایر کشورهای جهان بهخصوص کشورهای همسایه میتواند نااطمینانیهای اقتصادی را بهبود بخشیده و بازارهای جدیدی را برای فعالان اقتصادی ایجاد کند.
پنجره جمعیتی و اشتغال
پنجره جمعیتی در حال بستهشدن است. کسانی که در دهه ۶۰ بهدنیا آمدهاند و باعث یک پیک در جمعیت جوان کشور شدهاند به مرحله میانسالی میرسند و این یک تهدید بزرگ برای رشد اقتصادی در ایران محسوب میشود. تقریبا همه کشورهای در حال توسعهای که به توسعهیافتگی رسیدند توانستهاند از جمعیت جوان خود بهعنوان موتور محرکی برای رشد اقتصادی استفاده کنند. بهعنوان نمونه، ژاپن در زمانی که جمعیت جوان زیادی داشت توانست با اتکا به این جمعیت جوان خود به رشد و توسعه اقتصادی برسد و حال با پیر شدن جمعیت، ژاپن توانسته یک سیستم تامیناجتماعی قوی و پایدار برای سالمندان فراهم کند. علاوه بر پیرشدن جمعیت، تهدیدی که در حالحاضر در اقتصاد ایران وجود دارد این است که نرخ مشارکت و اشتغال زنان نیز در سالهای اخیر کاهش پیدا کرده که همه اینها به هر حال اثر سوء خود را در رشد و توسعه اقتصادی در سالهای آینده خواهد گذاشت.
تامین اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی
در یک دهه اخیر که نرخ تورم در ایران بالا بوده، اقشار ضعیف و کمدرآمد جامعه آسیب زیادی دیدهاند. این امر لزوم ایجاد یک سیستم تامیناجتماعی قوی را به دولتمردان یادآوری میکند، بهخصوص اینکه کسانی بیشترین آسیب را از تورمهای بالا در سالهای اخیر دیدهاند که از شاغلان غیررسمی و روزمزد محسوب میشوند. حال با بروز پاندمی کرونا و تعطیلیهای گسترده، این قشر از جامعه آسیب بیشتری دیدهاند. سوال اصلی در اینجا این است که راه درست حمایت از اقشار ضعیف جامعه چیست؟ جواب این مساله را میتوان در بازتوزیع صحیح منابع دانست. اول از همه باید پایههای مالیاتی در کشور بهبود یابند به این معنا که دیگر منابع مالیاتی نه بر مبنای مالیات بر بنگاه و مالیات ارزشافزوده بلکه بر مبنای مالیات بر درآمد افراد باشد. یکی از راههای دیگری که بودجهنویسان آینده میتوانند از آن طریق به یاری اقشار ضعیف جامعه بشتابند، بحث اصلاح حاملهای انرژی است. کاهش یا لغو یارانههای انرژی میتواند برای دولت منابع لازم جهت کمک به اقشار ضعیف جامعه را فراهم کند. بهعنوان نمونه صرفا به نصف مردم جامعه یارانه بنزین تعلق میگیرد و دولت میتواند با لغو این یارانهها، منابع لازم جهت کمک به اقشار ضعیفی که عموما وسیله نقلیه شخصی ندارند را فراهم کند.
همچنین صندوقهای بازنشستگی نیز درآستانه ورشکستگی قرار دارند و دولت با استفاده از درآمدهای بهدست آمده از طرق مختلف و ترمیم سیستم صندوقهای بازنشستگی میتواند مانع یک فاجعه در این صندوقها شود.
بهبود فضای کسبوکار
مجلسها و روسایجمهور متناسب با سلیقههای سیاسی مختلف، قوانین متنوعی را برای کسبوکارها و فعالیتهای اقتصادی وضع کردند. این قوانین بعضا با یکدیگر در تناقضاند و نمیتوانند در یک چارچوب مشخص قرار بگیرند. این امر موجب شده که اصلاح قوانین بیش از همیشه ضروری بهنظر برسد. این اصلاحات شامل اصلاح قوانین مربوط به صدور مجوزها، لغو قیمتگذاریهای دستوری، شفافکردن قوانین مالیاتی و مشخصا قوانین نظارتی است. آن چیزی که در سالهای اخیر بیش از سایر مسائل، فعالیتهای اقتصادی را تهدید کرده، این موضوع است که یک نهاد نظارتی قوی در اقتصاد وجود ندارد و دهها نهاد نظارتی ضعیف با خطیمشیهای متفاوت و بعضا متناقض، فضای کسبوکارها را با چالش مواجه کردهاند. با نگاه به تجربه سایر کشورهای درحالتوسعه از جمله ویتنام، هند و بنگلادش میتوان پی برد که تسهیل فضای کسبوکار میتواند عامل مهمی در توسعه اقتصادی کشور باشد.
بحران منابع آبی
کشورمان چند دهه است که با تنش آبی روبهروست. در هفتههای گذشته مقالهای در نشریه نیچر منتشر شده که نشان از کمشدن منابع آب زیرزمینی در ایران دارد. در این مقاله بر اساس میانگین سطح آب زیرزمینی تخمینزده شده در مقیاس حوضه، طی سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ حدود ۷۴ کیلومتر مکعب آبهای زیرزمینی ایران تحلیل و از دست رفته است. این مقدار ۶/ ۱برابر حجم آب دریاچه ارومیه در پُرآبترین حالت که بزرگترین دریاچه در خاورمیانه و ششمین دریاچه آبشور روی زمین است، بوده. این کمبود منابع تجدیدناپذیر بهخصوص کمبود منابع آبهای زیرزمینی حتما تاثیر خود را در کوچ اجباری افراد از نقاط مختلف گذاشته است. همچنین باید توجه شود که استفاده بیرویه از منابع موجود به این دلیل است که در کشور رشد و توسعه اقتصادی و از همه مهمتر افزایش بهرهوری روی نمیدهد. این عامل موجبشده که عملا دولتها و مسوولان مختلف برای کمک به تولید، منابع موجود را با قیمتهای بسیار نازل در اختیار افراد قرار دهند. این امر تاثیر زیادی در ازبینرفتن جنگلها و منابع آبهای زیرزمینی در سالهای اخیر داشته است.
خروج سرمایه از کشور
آمارها نشانمیدهد که در دهه۹۰ شمسی، ۱۰۰ میلیارد دلار خروج سرمایه در کشور اتفاق افتاده است. این مقدار معادل صندوق ثروت یک کشور است. یکی از شواهد این امر را میتوان در آمار صعودی خرید خانه توسط ایرانیها در ترکیه مشاهده کرد. به همین دلیل لازم است دولتهای آینده در این زمینه اقدامی جدی انجام دهند بهخصوص اینکه حجم سرمایه در ایران در سال گذشته کاهشی شده است. این بدان معناست که استهلاک از سرمایهگذاری پیشی گرفته است و باید برای حل این مساله اقدامی جدی صورت گیرد. همچنین سرمایه انسانی نیز در حال کاهش است اگرچه در این زمینه آمار مشخصی وجود ندارد اما با نگاه به قشر دانشجویان نخبه و کارآفرینان میتوان متوجه شد که بسیاری به فکر مهاجرت از ایران هستند. به هر روی کاهش سرمایههای مالی و انسانی میتواند رشد اقتصادی در سالهای آینده را با تهدید مواجه کند.
خصوصیسازی و آزادسازی
در دهههای ۷۰ و ۸۰ کشور شاهد تجربه ناموفقی از خصوصیسازی بوده است. سوال مشخص این است؛ چه فاکتورهایی در این سالها موجب شکست سیاست خصوصیسازی در کشور شده است. با نگاه به تجربه سایر کشور میتوان متوجه شد که پیشنیاز خصوصیسازی موفق آزادسازی اقتصاد است. نمیتوان بنگاههای تولیدی را خصوصی کرد اما با انواع قوانین دست و پاگیر و قیمتگذاریهای دستوری مانع فعالیت آزاد بنگاهها شد. مشکل اصلی اقتصاد در ایران آزاد نبودن فعالان اقتصادی برای قیمتگذاری، مانعهای زیاد برای صادرات و واردات و قوانین دست و پاگیر است و تا این مشکلات برای آحاد اقتصادی وجود دارد؛ نمیتوان به یک سیاست خصوصیسازی درست رسید. به هر روی در حالیکه بسیاری از بنگاهها در حال ورشکستگی هستند با بخشنامه صادرکردن و تصمیمات یکشبه نمیتوان موضوعی را حل کرد.