» گزارش صفحه ۶

 

دنیای اقتصاد

 

اقتصاد چگونه از تحولات آینده  ‌تاثیر می‌گیرد؟

چرخش فرمان انتظارات در بازارها

‌دنیای‌اقتصاد: «اگر ایران به تعهدات توافق بازگردد، ما نیز همین کار را خواهیم کرد.» این جمله سیاستمدار کهنه‌کاری است که چند ماه پیش به‌عنوان کاندیدای اصلی حزب دموکرات در ایالات متحده انتخاب شد. به نظر می‌رسد  در هفته‌های قبل، بازارهای داخلی احتمال برنده شدن جو بایدن در مقابل ترامپ را جدی نمی‌‎گرفت، اما نشانه‌های جدید برای بازارها جدی‌تر از گذشته شده است. کاهش فاصله زمانی تا انتخابات و ارائه نتایج نظرسنجی به نفع بایدن نشان می‌دهد وضعیت نامزد دموکرات بهتر شده و شاخص در بازارها نیز متناسب با این وضعیت، مسیر خود را تنظیم می‌کند.

از نگاه کارشناسان یکسان دانستن انتخاب ترامپ  و بایدن برای اقتصاد ایران و بازارهای داخلی یک خطای تحلیلی است. به‌طور قطع روی کار آمدن بایدن و بازگشت به برجام پیامدهای مثبتی برای اقتصاد ایران خواهد داشت. این اتفاق به ویژه در فروش نفت و وضعیت ذخایر ارزی، گشایش ایجاد خواهد کرد. بازار نیز این احتمالات را در نظر دارد و عملکرد آن نتیجه‌ موزونی از انتظاراتی است که نسبت به آینده دارد. اتفاقات سیاسی فردا تاثیر خود بر اقتصاد را از امروز شروع خواهد کرد. تصوری که مردم و دیگر عوامل اقتصادی نسبت به احتمال سبک شدن تحریم‌ها و گشایش‌ در آینده اقتصاد ایران دارند روی رفتار کنونی آنها موثر است. اثر انتظارات نیز بیش از همه خود را در بازارهای دارایی مثل بازار سکه و ارز نشان می‌دهد. با این توصیف به نظر می‌رسد پیروزی بایدن بتواند تا حدی انتظارات مثبتی به بازارها تزریق کند و از التهابات اقتصاد ایران بکاهد. البته دامنه تاثیر این انتظارات دقیقا مشخص نیست، اما با روی کار آمدن دموکرات‌ها در آمریکا به احتمال بسیار زیادی بازارها و روند اقتصادی به شکل قابل توجهی متاثر خواهند شد.

بازگشت بعد از پیش‌خوری

به نظر می‌رسد بازارهای دارایی در ایران نظیر بازار ارز و سکه در هفته‌های اخیر تحت سیطره انتظاراتی که نسبت به انتخابات آمریکا وجود دارد قرار داشته‌اند. انتظاراتی که به اشکال مختلف در بازار اهرم‌های فشاری برای بالا یا پایین رفتن ارزش اسکناس آمریکایی ایجاد کرده‌اند. رفتار بازارهای ارز و سکه تا هفته گذشته خبر از انتظار انتخاب مجدد رئیس‌جمهور فعلی ایالات متحده می‌داد  و برآیند نیروهای بازار به شکل قدرتمندی به نفع نامزد جمهوری‌خواه عمل کرده بود. به شکلی که قیمت دلار بسیار بالاتر از سطوح تعادلی خود رفت. در واقع بازار آنچه هنوز رخ نداده را پیش‌خور کرده بود. با وجود این طی چند روز اخیر کاهش‌های پی‌در‌پی قیمت دلار نشانگر توجه معامله‌کنندگان بازار به گمانه‌زنی‌ها درباره شانس موفقیت بایدن بوده است. بازار ارز و سکه در هفته جاری از خبرها و نظرسنجی‌های به دست آمده تاثیر پذیرفته و از جایگاه انتظاراتی قبلی خود کمی پایین‌تر رفته است. شاید بتوان گفت قیمت دلار در مهرماه امسال معیاری از انتظارات مردم در ارتباط با آینده سیاسی ایران در عرصه جهانی بوده است. بنابراین احتمالا عقبگرد بازارها تا حذف پیش‌خوری و اضافه پرش صورت گرفته تداوم می‌یابد. زیرا در صورت بازگشت رئیس‌جمهور آمریکا به برجام، صادرات نفتی ایران و منابع آن به وضعیت گذشته بازخواهد گشت. این بازگشت به دلیل اثر انتظارات در متغیرهای حقیقی، در همان زمان منعکس می‌شود، زیرا همان‌طور که بازار از خبرهای منفی، رشد قیمتی را پیش‌خور کرده، می‌توان انتظار داشت از خبرهای مثبت نیز تاثیر بگیرد.

اهمیت انتظارات در ادبیات اقتصادی

در حال حاضر، سوال‌های متعددی درخصوص آینده اقتصاد ایران وجود دارد. تورم شش‌ماه دوم سال در چه محدوده‌ای خواهد بود؟ آیا قیمت دلار به زیر 20 هزار تومان بازمی‌گردد؟ سرنوشت بورس چه خواهد شد؟ همه اینها سوال‌های مهمی هستند که پاسخ قطعی آنها را آینده مشخص می‌کند. اما از زاویه‌ای دیگر نگاه امروز مردم به اتفاقات پیش رو نیز بسیار حائز اهمیت است. زیرا باور عوامل و بازیگران اقتصادی نسبت به آینده می‌تواند به تنهایی در وضعیت کنونی اقتصاد اثرگذار باشد. در مقطع کنونی انتظارات هر شخص از عملکرد کلان اقتصاد ایران نیز بسته به پاسخی خواهد بود که برای سوالات سیاسی و پیامدهای اقتصادی آنها دارد. در ادبیات اقتصادی انتظارات از جایگاه مهمی برخوردار است. آنچه تصمیم یک عامل اقتصادی اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی را می‌سازد تا حدی وابسته به انتظارات آن شخص از آینده است. اگر فرد عقیده داشته باشد که اقتصاد در چشم‌انداز خود با توسعه و پیشرفت مواجه است تمایل به گرفتن قرض و افزایش مخارج مصرفی دارد. از سمت دیگر نیز سرمایه‌گذار علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری خواهد بود زیرا انتظار او از سودهای احتمالی آینده بالاتر خواهد بود.

کانال‌های انتظارات در اقتصاد

با وقوع اتفاقات سیاسی مانند توافق هسته‌ای که در نظر عوامل اقتصادی مثبت هستند انتظارات مثبتی شکل می‌گیرد که می‌تواند منجر به تغییرات حقیقی در اقتصاد شود. حساس‌ترین قسمت اقتصاد به این انتظارات بخش سرمایه‌گذاری است. سرمایه‌گذاری بخشی است که طبق نظر کارشناسان علت اصلی بروز نوسانات در تولید ناخالص داخلی است. زیرا این بخش به‌طور عمده‌ای محصول انتظاراتی است که بر اساس عوامل متعدد دیگر و به‌صورت ذهنی تعیین می‌شود. علاوه بر این سرمایه‌گذاری موتور محرک رشد اقتصادی است. برای حرکت رو به جلوی یک اقتصاد یا باید مازاد مصرف یا همان پس‌انداز داخلی تبدیل به سرمایه‌گذاری شود یا سرمایه‌گذاری مستقیما از خارج کشور انجام شود. حال ایجاد انتظارات مثبت در بین سرمایه‌گذاران خارجی و داخلی منجر به رشد آنی سرمایه‌گذاری و رشد خواهد شد و تغییرات ملموسی در اقتصاد ایجاد خواهد کرد. چنان‌که این تغییرات مثبت در آمارهای کلان اقتصاد ایران از انتخابات سال 92 تا برجام قابل مشاهده است. جای دیگری که عامل ریسک خود را به نمایش می‌گذارد بازارهای دارایی مثل بورس و بازار ارز است. بازار ارز تحت تاثیر انتظاراتی است که عمدتا حاصل نگاه معامله‌کنندگان به متغیرهای ارزی اقتصاد ایران، سیاست‌های خارجی و وضعیت جهانی است. قیمت دلار نیز بر متغیرهای حقیقی بسیاری اثرگذار است. تورم، صادرات و واردات و تولید مستقیما وابسته به نرخ ارز و نوسانات آن هستند. چنان‌که تجربه ایران نیز نشان می‌دهد قیمت ارز در دو دهه گذشته عامل اصلی نوسانات اقتصاد بوده است. همچنین باید تاکید کرد وضعیت اقتصادی ایران با شروع زمزمه‌های توافق هسته‌ای با گروه 1+5 بهبودی نسبی را تجربه کرد. به‌طور مختصر می‌توان گفت نرخ ارز و سرمایه‌گذاری دو کانال اصلی تاثیر انتظارات بر بخش حقیقی اقتصاد در کشور بوده و احتمالا خواهد بود.

اثر انتظارات در تجربه برجام

برخی تاکید می‌کنند که انتخاب بایدن، اثری در اقتصاد ایران ندارد زیرا حتی با وجود او باید یک‌سال در انتظار لغو تحریم‌ها ماند، شاید این اثر در وضعیت حقیقی و مبادلات درست باشد. قطعا نمی‌توان شاهد تغییر یکباره و رفع تحریم‌ها بود، اما موضوع مهم این است که انتظارات خوش‌بینانه از یک رویداد، به‌عنوان یک متغیر تعیین‌کننده می‌تواند مختصات بازارها را تغییر دهد. در این خصوص یک مثال عینی و ملموس در گذشته نزدیک وجود دارد. با انتخاب رئیس دولت یازدهم در سال 92 جو روانی اقتصاد کشور مثبت شد. چنان که طبق وعده‌های این دولت قبل از انتخابات برمی‌آمد مردم و عوامل اقتصادی انتظار تعامل بیشتر و گسترده‌تری با کشورهای جهان را داشتند. این انتظار حتی پیش از آنکه اتفاقی حقیقی در وضعیت ایران رخ دهد خود را نشان داد. قیمت دلار تا نزدیک 30 درصد کاهش را تجربه کرد. طبق داده‌های مرکز آمار تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در دو سال اول انتخاب دولت یازدهم به میزان قابل‌توجه 8 درصد افزایش یافت. همچنین صادرات کشور در سال 92 نسبت به سال قبلی خود به 27 درصد رشد دست یافت. اتفاقاتی از این دست نشان از اقبال اقتصاد به آینده ایران داشت. در راه رسیدن به توافق هسته‌ای نیز بازارهای کشور ثبات نسبتا خوبی داشتند و تورم کنترل شده بود.

ریسک سرمایه‌گذاری در ایران نیز کاهش یافته بود و سرمایه‌گذاران خارجی با توجه به چشم‌انداز رشد اقتصادی ایران پس از توافق احتمالی مایل به فعالیت در آن بودند. همین آینده روشنی که در اذهان برای اقتصاد ایران تصویر شده بود از عوامل مهم پایداری وضعیت در سال‌های دولت یازدهم پیش از امضای برجام شد. با انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده سرانجام در اردیبهشت 97 آمریکا از برجام خارج شد و در ادامه آن نیز ترامپ در چند مرحله تحریم‌های دیگری برای کشور ایران وضع کرده تا به برنامه فشار حداکثری خود پایبند مانده باشد.

احتیاط بیشتر اقتصاد ایران

خارج شدن آمریکا به شکل یک‌طرفه از توافق هسته‌ای که با حضور کشورهای بزرگ دیگر دنیا انجام شده بود، تجربه تلخی را برای اقتصاد ایران ثبت کرد. در این خصوص، نگاه‌هایی نه چندان مثبت درباره اثرگذاری انتخاب بایدن بر اقتصاد کشور وجود دارد. این تردیدها به واقع‌بینی در ارتباط با درک وسعت این اثر در اقتصاد کشور ضربه زده و برخی از کارشناسان با عینک شک و تردید به آن نگاه می‌کنند. چیزی که از رئیس‌جمهور دموکرات ایالات متحده انتظار می‌رود بازگشت به برجام است. تجربه اجرای برجام و لغو آن، انتظارات محتاطانه‌تری به بخش داخلی و دیگر کشورهای جهان نسبت به وضعیت سیاسی ایران اضافه کرده است. اما نکته مهم این است که در برخی موارد حتی بازارها دقیق‌تر و جلوتر از تحلیلگران عمل می‌کنند و اثرات رویدادهای آینده را در شاخص‌‎های امروز تخلیه می‌کنند. بنابراین حتما یک رویداد مثبت در آینده در شاخص‌های اقتصادی و بازارهای امروز اثر مثبت خواهد داشت.


» گزارش صفحه ۱۳

 

هت‌تریک کاهشی در بازار ارز ثبت شد

سنگین‌ترین ریزش دلار و سکه

دنیای‌اقتصاد: در سومین روز کاری هفته، سومین افت متوالی دلار به ثبت رسید و این ارز به زیر خط حمایتی 30 هزار تومانی رفت. سکه امامی هم نتوانست در مرز 15 میلیونی مورد حمایت واقع شود و حتی از کانال 14 میلیون تومانی هم پایین‌تر رفت.

روند ریزشی بازار ارز و سکه از همان ابتدای روز مشخص بود. هیچ‌کس در ابتدای روز سه‌شنبه حاضر نبود اقدام به خرید دلار بالای مرز 30 هزار تومانی کند؛ این در حالی بود که ساعت 4 بعدازظهر روز دوشنبه این ارز در بازار آزاد با قیمت 31 هزار و 300 تومان خرید و فروش می‌شد. با توجه به این مساله می‌توان گفت که بازار ارز با شکاف نزولی بیش از 4 درصد نسبت به قیمت بسته شده روز دوشنبه آغاز به‌کار کرد. به گفته فعالان، روند ریزشی دلار از معاملات پشت‌خطی روز دوشنبه آغاز شده بود و تا اواسط روز سه‌شنبه ادامه یافت. با شکست خط حمایت 30 هزار تومانی، فروش‌ها به اندازه‌ای در بازار بالا رفت که قیمت تا نقطه 28 هزار و 200 تومانی هم پایین رفت. از اواخر روز کمی میزان خریدها بیشتر شد و دلار با اصلاحی جزئی حدود ساعت 3 بعدازظهر با قیمت 28 هزار و 600  تومان مورد معامله قرار ‌گرفت. موج بعدی ریزش از این ساعت شروع شد؛ به‌طوری‌که این ارز هزار تومان دیگر از ارزش خود را از دست داد و روی عدد 27 هزار و 600 تومان قرار گرفت. این قیمت 3 هزار و 700 تومان کمتر از روز دوشنبه بود و موجب شد که سنگین‌ترین ریزش بازار ارز در طول تاریخ رقم بخورد.  سه روز افت متوالی دلار و عقبگرد از سقف 32 هزار تومان و بازگشت به زیر کانال 28 هزار تومان موجب شده است که برخی از فعالان از تغییر سمت و سوی انتظارات در بازار ارز سخن بگویند. در واقع گفته‌های برخی فعالان نشان‌دهنده آن است که برخی از معامله‌گران از اوایل پاییز به استقبال پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا رفته بودند، ولی با توجه به آنکه تنها در 2 هفته مانده به انتخابات آمریکا، در نظرسنجی‌ها، رقیب ترامپ یعنی جو بایدن شانس بیشتری برای رفتن به کاخ سفید دارد، معامله‌گران تصمیم گرفتند که بخشی از ارزهای خریداری‌شده خود را به‌فروش برسانند.  روز گذشته سکه امامی هم روندی مانند دلار داشت. در ابتدای روز به زیر 15میلیون تومان رفت؛ پس از آن معامله‌گران این بازار سعی کردند کف 14 میلیون تومانی را حفظ کنند، ولی موفق نشدند تا این فلز گرانبها ساعت 4 بعدازظهر در حوالی 13 میلیون و 950 هزار تومان معامله شود. این قیمت یک‌میلیون و 750 هزار تومان کمتر از روز دوشنبه بود.

تغییر انتظارات در درهم

بیشتر فعالان ارزی اعتقاد دارند که تغییر انتظارات در بازار ارز عامل اصلی افت قیمت‌ها بوده است. با این حال، متغیرهای دیگری نیز در کاهش قیمت دلار اثر داشته‌اند. به‌عنوان مثال، دیروز نرخ حواله درهم در مقاطعی به زیر مرز 8 هزار تومانی رفت؛ از دست رفتن این مرز در بازار درهم به اندازه‌ای حساس بود و سیگنال کاهشی به معامله‌گران بازار داخلی می‌داد که بلافاصله دلار با افت قابل‌توجهی مواجه شد. برخی از فعالان، عرضه بازارساز را عامل افت درهم می‌دانستند. حال آنکه گروهی باور داشتند عرضه ارز توسط صادرکنندگان در سامانه نیما موجب شکست قیمت‌های حواله‌ای شده است.  عامل دیگر افت قیمت در بازارها، معامله‌گرانی هستند که در نرخ‌های پایین‌تر اقدام به خرید کرده‌اند و با افت قیمت دلار در روزهای اخیر ترجیح داده‌اند که از خریدهای قبلی خود مقداری ذخیره سود کنند. کسی که دلار را در تیرماه در حوالی 20 هزار تومان خریده بود، با رضایت‌خاطر حاضر به فروش این ارز در حوالی 30 هزار تومان خواهد بود. علت اینکه این گروه در روزهای قبل فروشنده نشده بودند، روند صعودی قیمت‌ها بود. در واقع آنها احتمال می‌دادند که دلار حتی نرخ‌های بالای 32 هزار تومان را هم به ثبت برساند، ولی زمانی که روند قیمت نزولی شد، در سمت و سوی انتظارات آنها هم تغییر ایجاد شد و در موقعیت فروش قرار گرفتند. با این حال، افرادی که دلار را بالای 30 هزار تومان خرید کرده‌اند، دشوار است که به‌زودی در موقعیت فروش قرار بگیرند. آنها صبر می‌کنند تا نتایج انتخابات آمریکا مشخص شود و پس از آن در مورد خرید یا فروش دلار تصمیم خواهند گرفت.

افت قیمت دلار تا کجا ادامه پیدا می‌کند؟

سه روز متوالی دلار و شکست چند مرز حمایتی، این سوال را برای بسیاری از افراد ایجاد کرده است که افت قیمت این ارز تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد؟ در مورد این موضوع نگاه‌های مختلفی در بازار وجود دارد. ولی حداقل همه فعالان بر این نکته توافق دارند که آینده قیمتی دلار در کوتاه‌مدت وابسته به نتایج انتخابات آمریکا و اخبار پیرامون آن خواهد بود. بازارساز در شرایط کنونی نشان داده است که اعتقادی به دلار بالای 30 هزار تومان ندارد؛ چراکه صرافی‌های بانکی حاضر نبوده‌اند اسکناس آمریکایی را بالای مرز یاد‌شده خریداری کنند. روز گذشته، این صرافی‌ها قیمت فروش دلار را تا کانال 26 هزار تومانی پایین بردند. این مساله نشان می‌دهد که هدف بعدی بازارساز برای دلار می‌تواند کانال 26 هزار تومانی باشد. با این حال نباید از خاطر برد که چند هفته قبل در زمان ریزش زیاد دلار، معامله‌گران از سطح 27 هزار و 500 تومانی برای این ارز حمایت کردند.

دست بالای بازارساز در معاملات دلار

بازارساز ارزی در روزهای اخیر هیجانی رفتار نکرده است؛ زمانی که قیمت دلار به بالای 32 هزار تومان رفت، صرافی‌های بانکی هم نرخ فروش خود را در مقطعی روی کانال 32 هزار تومان قرار دادند. به‌طور کلی بازارساز زمانی که قیمت دلار بالای 30 هزار تومان بود، سعی کرد نرخ فروش خود را نزدیک به قیمت بازار تنظیم کند. روز گذشته هم صرافی‌های بانکی نرخ فروش دلار خود را نزدیک به بازار آزاد تنظیم کردند تا در وقت ریزش هم هیجان‌زده رفتار نکنند. حتی در اواخر روز قیمت دلار در بازار آزاد به زیر 28 هزار تومان رفته بود، ولی نرخ فروش این ارز بر تابلوی این صرافی‌ها حدود ساعت 4 بعدازظهر 28 هزار و 250 تومان بود. به‌نظر می‌رسد بازارساز تصمیم دارد بیشتر خود را با روند قیمت‌های بازار هماهنگ کند و در روزهای اخیر نشان داده است که دست بالاتر را در معاملات ارزی دارد و نوسان‌گیران نمی‌توانند رفتار او را تحت‌تاثیر قرار دهند. در واقع، نوسان‌گیران بعضا قیمت دلار را به‌شدت بالا می‌بردند، به امید آنکه بازارساز قیمت فروش خود را پایین‌تر یا ثابت نگه دارد. این موضوع موجب می‌شد که نوسان‌گیران بتوانند از فاصله قیمتی ایجاد شده کسب سود کنند. با این حال، بازارساز در هفته‌های اخیر تن به تله عرضه ارز ارزان نداد و توانست حداقل در روز گذشته ثمره‌بخشی از تصمیم‌های خود را مشاهده کند.

 


» گزارش صفحه ۹

 

 

بازدهی شاخص سهام از ابتدای سال به 176 درصد محدود شد

سقوط 142 کانالی بورس در سه روز

دنیای‌اقتصاد – پروانه کُبره: بورس تهران سومین روز کاری هفته را نیز با افت دسته‌جمعی قیمت‌ سهام پشت سر گذاشت و این بار شاهد کاهش ارتفاع حدود 3 درصدی نماگر اصلی بازار سهام بودیم. به این ترتیب با افت حدود 43 هزار واحدی شاخص کل طی معاملات روز سه‌شنبه، این نماگر به محدوده یک میلیون و 419 هزار واحدی وارد شد. در این میان بیش از 90 درصد سهام بورسی در محدوده قرمز تابلو معامله شدند. نکته قابل توجه این روزهای بورس تهران اما سنگین شدن صف‌های فروش سهام است. در ادامه این روند که از ابتدای هفته شکلی جدی به خود گرفت، دیروز در برابر صف خرید حدود 400 میلیارد تومانی، حدود 10هزار میلیارد تومان نقدینگی در انتظار خروج از گردونه معاملات در صف‌های فروش قفل شد. شرایطی که در نمادهای کوچک بازار سبب پرنشدن حجم مبنا و افت مختصر قیمت‌های پایانی شد. از این رو در برابر افت 3 درصدی شاخص کل، نماگر هم‌وزن که نشانی از اثرگذاری یکسان نمادها دارد به کاهش 4/ 1 درصدی بسنده کرد. بازگشت نسبی سهام به روند صعودی در روزهای پایانی شهریورماه امید چرخش مسیر بورس تهران پس از افت بیش از 25 درصدی را تقویت کرده بود اما معاملات کم‌رمق روزهای اخیر در کنار تشدید ریزش قیمت‌ها در سه روز گذشته سبب شد تا افرادی که پیش‌تر در جمع فروشندگان قرار نگرفته‌ بودند، عزم خود را برای خروج از بازار سهام جزم کنند. از این رو شاهد هجوم عده‌ بیشتری از معامله‌گران به صف‌های فروش هستیم. شرایطی که ماحصل آن افت بیش از 9 درصدی نماگر سهام در سه روز معاملاتی گذشته و عقبگرد 142 کانالی این نماگر بود تا رشد شاخص کل از ابتدای سال تاکنون به 176 درصد محدود شود. هر چند در دقایق پایانی معاملات تا حدودی اوضاع بهبود پیدا کرد و از صف فروش در نماد گروه‌های بزرگ بازار تا حدودی کاسته شد.

سرکشی سهام در مواجهه با محرک‌ها

بازار سهام غیرقابل پیش‌بینی‌تر از قبل به کار خود ادامه می‌دهد. شروع ناامیدکننده بازار از روز یکشنبه و نوسانات معنادار شاخص از ابتدای مهر پیش‌بینی دادوستدها را برای معامله‌گران به امری سخت و رخوت‌بار تبدیل کرده است. چرخه نامعلوم معاملات در حالی وارد فاز پیچیده‌ای شده که کارشناسان بازار سرمایه عوامل متعددی را نسبت به سرکشی بازار در مقابل محرک‌هایی همچون رشد نرخ دلار در هفته گذشته عملکرد نیم سال ابتدایی شرکت‌ها، جذابیت خرید به‌دنبال افت شدید قیمت سهام و برخی حمایت‌ها مطرح می‌کنند. دلار هرچند در روزهای اخیر مسیر نزولی را در پیش گرفته اما از ابتدای سال تاکنون با رشد حدود 100 درصدی همراه شده که بخش عمده آن در زمان افت قیمت سهام واقع شده است. در این میان به تعادل نرسیدن بازار و بی‌رغبتی سرمایه‌گذاران برای خرید سهام موضوعی است که سرنوشت آینده بازار را با اما و اگرهای بسیاری مواجه می‌کند. برخی کارشناسان تبعات حواشی صندلی ریاست‌جمهوری کاخ سفید بر وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور را به مقاومت بازار در مقابل محرک‌های موجود گره می‌زنند و برخی دیگر نیز رشد بازارهای موازی و پیشروی آنها به سمت سقف‌های بی‌سابقه را عامل اصلی قفل شاخص در این بازه عنوان می‌کنند. رشد بازارهای طلا، ارز، مسکن و خودرو در حالی اتفاق افتاده که بورس تهران در منفعلانه‌ترین واکنش خود نسبت به وقایع اخیر به مسیر خود ادامه می‌دهد. در این راستا «دنیای‌اقتصاد» در گفت‌وگو با کارشناسان عوامل موثر بر عملکرد  خنثی بورس بازان در محدوده فعلی را بررسی می‌کند.

سهامداران بی‌تجربه

بسیاری از مردم با توجه به حمایت و تشویق دولتمردان سرمایه‌شان را وارد بورس کردند و در حال حاضر از سوی معامله‌گران حرفه‌ای، سهامداران تازه‌وارد محسوب می‌شوند، یکی از عوامل تاثیرگذار بر بی‌ثباتی بازار سهام معرفی می‌شوند. در همین رابطه رضا کیانی، مدیر تحقیق و توسعه شرکت بورس تهران می‌گوید: در سال‌های گذشته عمده معاملات سهام توسط سرمایه‌گذاران حرفه‌ای و نیمه‌حرفه‌ای انجام می‌شد اما در حال حاضر معاملات فعلی بازار توسط سهامداران بی‌تجربه پیگیری می‌شود. ضمن آنکه تعداد بورس‌بازان خرد نیز با افزایش قابل توجهی مواجه شده است. بر همین اساس با کوچک‌ترین اخبار و شایعاتی در این حوزه، روند دادوستدها به سمت صفوف فروش بر مبنای هیجانات کاذب هدایت می‌شود. از این رو مشخص نیست چه زمانی بازار به تعادل برسد اما با توجه به متغیرهای اقتصادی تعیین‌کننده و شکست قیمت سهام، بازار می‌تواند به مدار صعودی باز‌گردد.

وی اظهار می‌کند: با وجود افت قیمت سهام به سطوح جذاب و تاثیر مثبت رشد قیمت دلار بر آینده اقتصادی شرکت‌ها، نگرانی‌های بازار ادامه دارد و سیاست‌گذار با بی‌توجهی به متغیرهای اقتصادی به حرکت منفعلانه خود ادامه می‌دهد که می‌تواند تحت‌تاثیر رفتار غیر‌حرفه‌ای سرمایه‌گذاران باشد. مدیر تحقیق و توسعه بورس تهران با اشاره به نقش عوامل بیرونی بر نحوه معاملات بورس تهران عنوان می‌کند: بیشتر از آرایش انتخاباتی ریاست‌جمهوری آمریکا، تغییر ترکیب سرمایه‌گذاران از حقوقی به حقیقی به یکی از پارامترهای تعیین‌کننده افت شاخص تبدیل شده است.

تفکیک معاملات طبقات مختلف سهام

کیانی در ادامه با اشاره به تغییرات ساختاری در بورس‌های آمریکا و اروپا بیان می‌کند: برای به تعادل رسیدن بورس تهران باید نحوه برخی معاملات تغییر یابد. در حال حاضر عمده معاملات بورس‌های بزرگ دنیا به‌صورت Dark Pools (غیرشفاف) انجام می‌شود. یکی از دلایل اصلی رونق و استقبال از این شیوه معاملاتی این است که سفارش‌های خرید و فروش در سامانه معاملاتی دیده نمی‌شود. در حال حاضر 50 درصد از معاملات بورس‌های اروپایی و 40 درصد از دادوستدهای آمریکا به این شیوه انجام می‌شود؛ یعنی سفارش خرید و فروش دیده نمی‌شود و اطلاعات مربوط به معاملات زیر نظر ناظر بازار با وقفه‌ای زمانی اعلام می‌شود و به‌دنبال آن اثر بازار کاهش پیدا می‌کند.

رضا کیانی اظهار می‌کند: با خرد کردن سفارش‌های بزرگ و خرید و فروش آن به‌صورت تقسیم‌شده بدون افشای اطلاعات میزان خرید و فروش، اثر بازار کاهش می‌یابد. استفاده از روش «سفارش پنهان» نیز در بورس تهران می‌تواند به برگشت شاخص منجر شود. در حال حاضر عمق دادوستدها بعد از معاملات روزانه برای سرمایه‌گذاران به‌طور کامل مشخص است، اما اگر بازاری داشته باشیم که به شیوه «سفارش پنهان» مدیریت شود و سفارش خرید و فروش برای معاملات بزرگ به نمایش در نیاید، وضعیت بازار تغییر می‌کند.

وی با بیان اینکه اگر معاملات بزرگ به بازار بلوک منتقل شوند بخشی از مشکلات حل می‌شود، تصریح می‌کند: در بازار بلوک که قیمت آن تابع بازار خرد است، سفارش‌ها به نمایش در نمی‌آیند. در حال حاضر بازارسازان برای مدیریت وضعیت معاملات در مواقعی مجبور می‌شوند از سهامداران بزرگ حمایت کنند، این در حالی است که هدف اصلی بازارسازی حمایت از سرمایه‌گذاران خرد است یا در مواقعی ناظر برای به تعادل رساندن بازار، معاملات حقوقی‌ها را متوقف می‌کند. از این رو پیشنهاد می‌شود معاملات بزرگ به بازار دیگری منتقل شود. تفکیک معاملات خرد از معاملات بزرگ و هدایت سهامداران بزرگ به بازار بلوک از جمله راهکارهای موثری است که سیاست‌گذار برای مدیریت وضعیت فعلی می‌تواند از آن بهره بگیرد. به گفته کیانی، تشویق مردم به سرمایه‌گذاری در صندوق‌ها نیز می‌تواند ریسک معاملات را کاهش دهد و سرمایه‌گذاری در بازار سهام را رونق بخشد.

بازار سهام تحت‌تاثیر بی‌ثباتی ارز

بورس تهران مدتی است روی سرخ خود را به اهالی بازار نشان داده این در حالی است که سایر بازارهای موازی طی این مدت در مدار صعودی حرکت ‌کردند. این را حسن برادران هاشمی تحلیلگر بازار سهام به «دنیای‌اقتصاد» گفته و اظهار می‌کند: معمولا همراه با رشد قیمت دلار، بازار سهام نیز با تاخیر حداکثر چند روزه روند رو به رشد را تجربه می‌کرد اما در موج صعودی اخیر نه تنها بازار سرمایه با آن همراهی نکرده که در جهت عکس آن روندی نزولی نیز در پیش گرفت که بخشی از آن را می‌توان به روند صعودی شارپ بازار سهام طی یک سال اخیر که بسیار بیشتر از رشد بازارهای موازی از جمله قیمت ارز طی همان بازه زمانی بود، نسبت داد.

وی با بیان اینکه بازار سهام قبلا جهش و افزایش مورد نظر را پیشخور کرده است، عنوان می‌کند: دلیل دیگری که می‌توان برای عدم همراهی بازار سرمایه با روند قیمت دلار ذکر کرد این است که قیمت فعلی دلار هنوز به ثبات نرسیده است و‌ برخی کارشناسان این احتمال را می‌دهند که طی یکی، دو ماه آینده به خصوص اگر نتیجه انتخابات آمریکا منجر به شکست ترامپ شود شاهد افت قیمت دلار باشیم، همان‌طور که در 3 روز اخیر شاهد کاهش 5 هزار تومانی دلار در بازار آزاد و بازگشت این ارز به کانال 27 هزار تومانی بودیم.

این کارشناس بازار سرمایه ادامه می‌دهد: اما اگر قیمت دلار همچنان در سطوح بالاتر از 20 هزار تومان تثبیت شود به‌تبع آن در بازار سهام هم باید شاهد روند افزایشی قیمت‌ها باشیم. به گفته وی فروش سهام عدالت در این وضعیت نیز بازار را با تنش جدی مواجه می‌کند و عرضه‌های سنگین سهام عدالت یکی از دلایل منفی شدن بازار است.

پیامد روانی انتخابات آمریکا

وی ضمن اشاره به وضعیت این روزهای بازار که همراه با افت قیمت‌ها و معاملات کم‌رمق است خاطرنشان می‌کند: بخشی از این اتفاقات را می‌توان اصلاح طبیعی بعد از روندی بسیار صعودی ارزیابی کرد اما افت ادامه‌دار بازار را می‌توان به موارد متعددی از جمله انتخابات پیش‌روی ریاست‌جمهوری آمریکا نسبت داد که حداقل به لحاظ روانی بر رفتار معامله‌گران اثرگذار است. برادران هاشمی اظهار می‌کند: به‌نظر می‌رسد گروهی از فعالان بازار ترجیح می‌دهند تا مشخص شدن نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، بازار را از دور نظاره‌گر باشند.

تغییر ناگهانی مقررات

برادران هاشمی بیان می‌کند: یکی دیگر از عوامل مهم مقاومت قیمت سهام در این روزها صدور قوانین متعدد برای بازار است. طی یکی، دو ماه گذشته تغییر قوانین از جمله حذف نوسان روزانه، جلو‌گیری از سفارش‌های الگوریتمی، تغییر ساعت معاملات برخی نمادها که در ماه‌های گذشته اجرا شد و تصمیمات خلق‌الساعه و ناگهانی برخی مسوولان شاید در شرایط عادی برای معاملات سهام مشکلی نداشته باشد اما در وضعیت کنونی هر تصمیم غیرکارشناسانه‌ای می‌تواند اثر منفی بر بازار داشته باشد و بارها گفته‌ایم که‌ بهتر است تغییرات در شرایطی که بازار به ثبات رسیده انجام شود.

این کارشناس بازار سرمایه در ادامه با بیان اینکه اظهارنظرهای ضد و نقیض مسوولان سازمان بورس و همچنین نظرات غیرکارشناسی برخی نمایندگان مجلس موجب ایجاد جو‌ عدم اعتماد در بین اهالی بازارشده، تصریح می‌کند: با همه این اوصاف به‌نظر می‌رسد بورس افت اصلی را پشت سر گذاشته و ترس‌های فعلی می‌تواند نشانه‌ای از پایان روندهای نزولی باشد. از نظر تکنیکال نیز شاخص در راه افت با مرزهای حمایتی مهمی روبه‌روست. از این رو و با توجه به بررسی‌های صورت‌گرفته به‌نظر می‌رسد شاخص در محدوده حمایتی مهمی قرار گرفته است.

برادران هاشمی در پایان تاکید می‌کند: با همه فراز و فرودی که دراین بازار شاهد هستیم در حال حاضر سرمایه‌گذاری در بورس کم‌ریسک‌تر از سایر بازارهای موازی است.

روایت اکونومیست از شباهت بورس ایران و چین در 2 دوره

هفته‌نامه اکونومیست در آخرین شماره‌ خود در گزارشی به بررسی وضعیت بورس تهران در چند ماه اخیر پرداخت. در این گزارش ضمن اشاره به تشکیل حباب در بورس تهران به‌ویژه پس از پاندمی کرونا و تعطیلی صنایع و همزمان با آن سیاست‌های بانک مرکزی در غرق کردن سیستم بانکی در نقدینگی به جهت کاهش آسیب‌های ناشی از کرونا، رشد افسارگسیخته شاخص‌های سهام را به روانه شدن این پول‌های سرگردانی ارتباط داد که جایی جز بازار سهام برای حفظ ارزش سرمایه در دست خود نیافتند. در ادامه این گزارش اما شباهت‌هایی بین روند بورس‌های چین در سال ۲۰۱۵ و بورس تهران بیان شده و این گمانه مطرح است که با وجود حبابی بودن رشد بورس تهران در سال‌جاری، در نهایت مانند بورس چین به مسیر صعود بازگردد. جایی که در هر دو بازار سهام، ترس از کاهش ارزش پول و اقتصاد ضعیف سبب گسیل نقدینگی به بازار سهام با تشویق دولت و افزایش قیمت‌ها به سطوح حبابی شد. حالا اما باید دید اقتصاد ایران نیز همچون چین در نهایت به مسیر صعودی بازمی‌گردد.