سایه جدال کریدورها بر شرکتهای حمل و نقل و انرژی
در برنامه هفتم پیشرفت از نکات مهمی غفلت شده، در این میان جنگهای آینده به شکلهای جدیدی از درگیریها و رقابتها شکل خواهند گرفت و بهطور فزایندهای بر اساس منابع انرژی و کنترل مسیرهای انتقال این منابع استوار خواهد بود و این جنگهای خاموش بیشتر بر اساس رقابت برای انرژی و کنترل کریدورها و قطبهای ترانزیتی شکل خواهد گرفت و توفیق در این امر نیازمند تغییر در استراتژیهای نظامی و دیپلماتیک کشورها خواهد بود.
جنگ امروز، نبرد کریدورهاست و نبردگاه اصلی، دیپلماسی انرژی است و در کشور ما دستگاههای مرتبط با انرژی فرماندهان این میدان هستند که در آن خبری از جدال موشکها نیست بلکه الکترونها امنیت بینالمللی و اعتبار سیاسی و جایگاه اقتصادی به کشورها میبخشند و اینکه مواجهه ما در سیاستگذاری چگونه باشد بسیار مهم است.
در این راستا، کمربند راه انرژی (Energy Belt Road)، ایجاد شبکههای انرژی در سطح منطقهای و جهانی است و از این طریق، تامین و انتقال منابع انرژی از نقاط تولید به بازارهای مصرف و همچنین افزایش همکاریهای بینالمللی در زمینه انرژی شکل میگیرد.
باید برای دستیابی به هاب منطقهای، کریدورهای انتقال گاز توسعه و تقویت شود، کریدورهای گازی به ترکیه (و اروپا در شرایط پساتحریم)، عراق و ارمنستان با ظرفیتهای ۳۰، ۲۰ و ۲ میلیارد مترمکعبی برای توسعه صادرات بسیار ضروری است.
اما کریدورهای مهمتر از گاز انتقال برق، به ترکیه و آذربایجان، عراق، افغانستان و پاکستان با ظرفیتهای نامی انتقال توان ۵۰۰، ۲۱۰۰، ۱۷۰ و ۱۱۰ مگاواتی نیز باید مدنظر سیاستگذاران انرژی قرار گیرد.
آینده کریدورهای انرژی برق باید پس از توسعه به سمت استفاده بیشتر از منابع تجدیدپذیر پیش برود، بنابراین همکاریهای بینالمللی و افزایش سرمایهگذاری در این حوزه، نقش مهمی در تحقق اهداف تامین انرژی پایدار خواهد داشت. تقویت زیرساختها، توافقات تجاری بلندمدت، سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه خصوصا در بخش تجدیدپذیرها، ذخیرهسازها و بازنگری در سطوح ولتاژی و در بخش نفت و گاز نیز پروژههای فشارافزایی نیاز بسیار جدی وجود دارد. با توجه به ظرفیتهای بالای ژئوپلیتیک ایران در بخش انرژی و نیاز کشورهای همسایه، میتوان با برنامهریزی و همکاریهای منطقهای، تا فرصتها باقی است از فرصتهای موجود بهرهبرداری کرد و سیاستگذاران توجه کننند که کریدورهای انرژی برق که اتفاقا امروزه مهمتر از گاز نیز هست به امنیت انرژی در کشور کمک میکنند و ما را از وابستگی به نیروگاههای خاص عملکردی و حغرافیایی نجات میدهند و به همین دلیل تنوع منابع انرژی را افزایش و ریسکها را کاهش دهند و بهعبارتی ضمن کاهش هزینههای تولید و انتقال و البته کاهش تلفات انتقال، قابلیت مانور را در شرایط پیشامدی و اضطراری نیز افزایش میدهد.
در اروپا، شبکههای ملی و بینالمللی برق از طریق پروژههایی مانند «کریدور برق سبز» (Green Energy Corridor) ارتباطات وسیعی برقرار کردهاند و با کمک چنین کریدوری، در سال ۲۰۲۰، ۷۱.۳درصد از تولید برق در اتحادیه اروپا از منابع تجدیدپذیر تامین شده است.تنها چند سال بعد از ابتکار «کمربند و جاده» (Belt and Road Initiative) چین، کریدور آیمک (IMEC) توسط غرب رونمایی شد که در واقع کریدور آیمک یک پروژه راهبردی برای مهار چین توسط آمریکا بود که سال ۲۰۲۳ در اجلاس G۲۰، طرح کریدوری آیمک پیشنهاد شد که از هند شروع شده و بعد از گذشت از کشورهای جنوب خلیج فارس و سپس سرزمینهای اشغالی، کالا را به اروپا منتقل میکند.
بنیامین نتانیاهو در سازمان ملل این کریدور را نجاتبخش، تحول بزرگ و آینده اقتصاد اسرائیل معرفی کرده بود و نزاعات امروز در خاورمیانه یک نبرد کریدوری را در درون دل خود مستتر دارد. مهمترین مانع تحقق نقشه چین و ایران، امنیت در شمال افغانستان است. تامین امنیت این بخش برای پکن و تهران یک تیر و دو نشان است که همزمان با فعالسازی کریدور CAWA (چین-آسیای میانه-غرب آسیا) به تقویت حضور چین در کریدور شمال به جنوب ختم میشود.
بنابراین با توجه به فرصتها و البته چالشهای اشارهشده، ضروری است در زمینههای برق و گاز، چند کریدور تبادلی برونمرزی طراحی و احداث کرده و آن را توسعه دهیم تا مبادله انرژی با ۱۶ کشور همسایه ما را از بحران انرژی داخلی نیز نجات بخشد. توسعه این کریدورها، ضمن افزایش درآمدهای ارزی، میتواند به تامین نیازهای انرژی کشورهای همسایه کمک کند و نقش ایران را به عنوان یک هاب انرژی در منطقه تقویت کند.
در توسعه کریدورهای انتقال برق، خطوط انتقال برق به عراق تا ۵۰۰۰ مگاوات باید افزایش یابد و خطوط انتقال برق به پاکستان حداقل به میزان ۲۵۰۰ مگاوات برای دستیابی به بازار انرژی در هند ضروری است و البته این ظرفیت موردنیاز برای ارمنستان حداقل ۸۰۰ مگاوات خواهد بود.
همچنین با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران، توسعه کریدورهای جدید به سمت کشورهایی مانند تاجیکستان، قزاقستان و ازبکستان باید در توسعه آینده مدنظر قرار گیرد. مهمتر از تحریم، مدیریت ناکارآمد و چالشهای مدیریتی و فساد در ساختار مدیریت منابع انرژی باعث شده تا از این منابع بهطور بهینه استفاده نشود. تصمیمگیریهای نادرست و عدمتوجه به نوآوریهای تکنولوژیک نیز به این مشکل دامن زده است. همچنین انحصار در بازار انرژی و وجود بوروکراسیهای پیچیده، مانع از جذب سرمایه و نوآوریهای لازم برای بهبود وضعیت انرژی کشور شده است. همزمان با سه چالش فوق، افزایش تقاضا و رشد جمعیت و نیاز روزافزون به انرژی، بهویژه در فصلهای گرم و سرد سال، فشار زیادی به زیرساختها و تامین انرژی وارد کرده است. از طرفی فرسودگی و ناکارآمدی سیستمهای انتقال و توزیع انرژی، بهویژه در بخش برق، مشکلاتی در تامین پایدار انرژی ایجاد کرده است و با توجه به تعرفههای دستوری انرژی اقتصاد انرژی در صنعت برق را به ورشکستگی کشانده و بحران را بر اقتصاد نشانده است، که چارهای فوری باید تدبیر کرد.
در کنار کریدورهای زمینی، ریلی و خطوط انتقال تبادلی، دریاها نیز به عنوان یکی از مهمترین منابع طبیعی، نقش حیاتی در توسعه دریامحور انرژی و تقویت دیپلماسی انرژی ایفا میکنند. بنابراین توسعه صنایع دریایی و انرژیهای دریایی خصوصا با دسترسی به آبهای آزاد میتواند به ایجاد شغل و رونق اقتصادی در مناطق ساحلی کمک کند. این موضوع میتواند بهبود کیفیت زندگی مردم محلی و کاهش بیکاری را به همراه داشته باشد. دریا میتواند ایران را به عنوان یک کانون انرژی در منطقه بشناساند و با کشورهای همسایه همکاریهای گستردهای در زمینههای استخراج، پالایش و توزیع انرژی ایجاد کند. این همکاریها میتواند به تقویت روابط سیاسی و اقتصادی بین کشورها و همگرایی منجر شود. بنابراین اکنون باید دیپلماسی انرژی ایران بر اساس استفاده از منابع دریایی طراحی شود و این امر به طور مستقیم بر توانایی ایران در نقشآفرینی در قیمتها و سیاستهای انرژی جهان تاثیر میگذارد. در نهایت با توسعه توأمان کریدورها، منابع تولید انرژی و همچنین توسعه دریامحور برای جبران ناترازیهای برق و گاز، ایران نیاز به یک استراتژی منظم دارد که شامل ایجاد زیرساختهای لازم و هماهنگی با کشورهای همسایه باشد.