برای کاهش ارزش پول در بانکها چه راه حلی وجود دارد؟
راهکار جذاب سازی سپرده بانکی
از این رو برخی دیگر از مردم روشهای دیگری را برای حفظ ارزش پول خود انتخاب کردند مانند خرید سهام یا طلا یا ارز که البته این روشها، ضمن مفید بودن، مشکلات خاص خود را به همراه دارد. این نوشتار با توجه به وظیفه بانکها برای حفظ ارزش پول، طبق قانون عملیات بانکی بدون ربا و همچنین روش آسان سپردهگذاری پول در بانک درصدد است تا با ارائه یک روش دیگر از طریق پسانداز در بانک به حل مساله کاهش ارزش پول کمک کند. روش مدنظر نگارنده با عنوان «حفظ ارزش سپرده بانکی» مطرح میشود و در این روش مبلغ سپرده معادل ارزش یکی از کالاهای ارزشمندی که مردم برای نگهداری ارزش پولشان تهیه میکنند، مانند طلا، ارز یا مسکن، محاسبه میشود. در این صورت با گذشت زمان ارزش پول سپرده در بانک با رشد قیمت طلا یا ارز یا مسکن حفظ خواهد شد و تقریبا میتوان گفت ارزش پول سپرده حداقل به اندازه رشد تورم افزایش خواهد یافت.
معادلسازی سپرده مردم با طلا یا ارز یا مسکن
در گذشته که پول به صورت سکه طلا و نقره بود ارزش پول با افزایش ارزش فلز افزایش مییافت. اما اسکناس یا پول کاغذی فقط اعتبار مالی دارد. از این رو اگر بتوان در پسانداز رابطهای بین اسکناس و فلز طلا یا نقره برقرار ساخت تا حدی میتوان ارزش اسکناس را افزایش داد. همین افزایش ارزش پول را میتوان با کالاهای دیگر مانند ارز و مسکن هم انجام داد. روش کار به این صورت میتواند باشد که بانک به انتخاب مشتری یکی از کالاهای مطرح شده از سوی بانک مانند طلا یا ارز یا مسکن را برای مشتری به عنوان کالای معادل سپرده ثبت میکند و پول سپردهگذار را معادل آن کالا به قیمت روز محاسبه میکند و در زمان بازپرداخت هم این تعادل حفظ میشود.
به عنوان مثال اگر سپردهگذار طلا را به عنوان کالای معادل برگزیند و مثلا ۷۵میلیون تومان نقدا سپردهگذاری کند، با توجه به سکه بهار آزادی که حدود ۳۸ میلیون تومان) قیمت زمان نگارش این مقاله (است یعنی تقریبا معادل ۲ سکه بهار آزادی در بانک سپردهگذاری میکند و هر زمان که بخواهد باید مبلغی معادل ۲ سکه به قیمت روز از بانک تحویل بگیرد، چه سکه گران شود و چه ارزان. البته برای اینکه ضرر نکند میتواند در صورت موافقت بانک شرط کند که زمان دریافت از بانک مقدار پول سپرده یا معادل طلا هر کدام که بیشتر بود ملاک باشد.
وظیفه بانک دراین روش در واقع نگهداری پول مشتری با دریافت هزینه نگهداری آن از مشتری است و هزینه نگهداری پول سپرده و معادلسازی آن با طلا و عملیاتی که بانک برای حفظ ارزش پول سپردهگذار معادل طلا انجام میدهد به عنوان کارمزد از سپردهگذار اخذ میشود. برای متضرر نشدن بانک، بانک مرکزی میتواند تامین طلای معادل سپرده مشتری را متعهد شود. و به این منظور به کنار گذاشتن مقدار معین طلا به میزان سپرده مشتری یا در صورت نداشتن طلا به تهیه آن اقدام میکند تا در زمان درخواست مشتری از بانک مورد نظر پشتیبانی کند. همین روش بانک برای سپردهگذاری مشتری معادل ارز میتواند اجرا شود. مثلا اگر قیمت یورو ۶۰هزار تومان باشد و مشتری یورو را به عنوان کالای معادل برگزیند با پسانداز ۶۰ میلیون تومان به اندازه۱۰۰۰یورو پسانداز کرده است که هنگام باز پس گرفتن تمام سپرده به میزان ۱۰۰۰یورو دریافت خواهد کرد.
همین روش برای سپردهگذاری معادل مسکن یا به تعبیری دقیقتر متراژ مسکن میتواند اجرا شود. اگر متوسط هر متر مسکن در محل زیست سپردهگذار یا بانک با توجه به اعلام رسمی قیمتها از سوی مراکز معتبر مورد وثوق بانک و مشتری مشخص شود و سپردهگذار مسکن را به عنوان کالای معادل برگزیند آنگاه به میزان پول سپرده خود در بانک میتواند از معادل ارزش مسکن به میزان متراژ محل به قیمت روز برخوردار شود. مثلا اگر ۵۰ میلیون سپرده دارد و هر متر آپارتمان به طور متوسط ۵۰ میلیون تومان باشد بنابراین به میزان یک متر آپارتمان در بانک پسانداز کرده است. در زمان استرداد وجه سپرده هم مبلغی معادل یک متر آپارتمان به قیمت روز بازپرداخت به وی بازگردانده میشود. در این صورت سپردهگذار از ابتدای سپردهگذاری یک متر یک متر با افزایش سپرده خود صاحب مسکن خواهد شد؛ بدون اینکه سپرده وی بیارزش شده و قیمت مسکن از ارزش پولش و توان مالیاش بیشتر شود.
در واقع با این روش مردم به جای خرید فیزیکی طلا یا ارز و مانند آنها و نگهداری آنها که با دشواریهایی همراه است به تهیه مجازی طلا و ارز و مانند آنها میپردازند و اگر مسکن را انتخاب کردند از زمان سپردهگذاری صاحب اعتباری مسکن شده و یک متر یک متر مسکن آینده خود را تهیه کردهاند.
اهمیت معادلسازی پول با طلا یا ارز یا مسکن و مانند آنها که در طول زمان نسبت به پول رشد فزایندهای دارند به دلیل ثابت ماندن توان اقتصادی دارندگان پول و غلبه بر تورم در طول زمان است. به عنوان نمونه اگر به رشد قیمت سکه از سال ۱۳۵۷ تاکنون توجه کنیم تا حدی اهمیت این معادلسازی روشن خواهد شد. یک سکه در سال ۱۳۵۷ حدود ۴۲۰ تومان بود. حقوق یک معلم دبستان (پدر نگارنده این نوشتار ) حدود ۳۲۰۰ تومان برابر با تقریبا ۷.۵ سکه طلا بود. آیا امروزه این برابری وجود دارد؟ در حال حاضر حقوق یک معلم به یک سکه و حتی به نیم سکه طلا هم نمیرسد. این موضوع لزوم توجه به اهمیت برابری ریال با طلا را چه در پرداختیها به مردم و چه در نگهداری در بانک روشن میسازد. در زمینه ارز و مسکن هم این اهمیت وجود دارد. در همین سال قیمت دلار ۷ تومان و یک متر مسکن ۱۰۰۰تومان بود. یعنی حقوق ماهانه یک معلم بازنشسته معادل ۴۵۷ دلار یا حداقل ۳متر مسکن بود.
سپرده معادل طلا یا ارز یا مسکن نوعی پسانداز است؛ نه سپرده سودآور کوتاه یا بلندمدت؛ بنابراین انتظار پرداخت سودهای ماهانه از سوی بانک در این سپرده نیست. در واقع سپردهگذار مانند حساب قرضالحسنه پسانداز میکند، با این تفاوت که ارزش پولش با معادلسازی با طلا یا ارز یا مسکن در طول زمان حفظ میشود. برای اینکه بانک به خاطر نوسان قیمت طلا و ارز و مسکن با درخواست بستن سپرده پس از یک یا دو یا چند روز یا پس از مدتی کوتاه از زمان افتتاح از طرف سپردهگذار مواجه نشود وضع مقرراتی از سوی بانک ضروری مینماید. بانک میتواند مانند سپردههای یکساله شرط حداقل یکسال زمان توقف سپرده در بانک را در مقررات سپردهگذاری لحاظ کند.
همان گونه که امکان رشد این کالایهای معادل پول در کوتاهمدت وجود دارد، کاهش آنها هم در زمان کوتاهمدت ممکن است رخ دهد و چه بسا در مدت کوتاه مانند چند روز یا چند هفته حتی چند ماه و حتی دو یا چند سال شاهد ثابت ماندن یا کاهش یا رشد اندک این کالاها باشیم. بنابراین در مدت کوتاه نباید انتظار رشد ارزش آنها را داشت. هر چند تجربه ۴۵ سال گذشته نشان داده است که رشد آنها در طول سالهای زیاد نسبت به ریال چشمگیر است. با مقایسه قیمت طلا و دلار و مسکن در سال ۱۳۵۷ با سال ۱۴۰۳ میتوان این رشد را مشاهده کرد به نحوی که طلا و مسکن تقریبا صدهزار برابر و دلار نزدیک به ۱۰هزار برابر نسبت به ریال رشد داشته است.
معادلسازی پرداخت وام با طلا یا ارز یا مسکن
ممکن است این پرسش مطرح شود که بانکها که در حال حاضر با پرداخت تسهیلات مسکن و ازدواج و قرضالحسنه و جعاله و... متضرر میشوند و ارزش پول موجود در بانک پس از دریافت اقساط کاهش چشمگیری مییابد، با اجرای روش فوقالذکر در معادلسازی سپرده مردم با طلا یا ارز یا مسکن بانکها بیشتر متضرر شده و بلکه ورشکست میشوند و حتی نمیتوانند تسهیلات خرید مسکن و... را هم به متقاضیان آنها ارائه کنند. اما در پاسخ میتوان گفت که به نظر میرسد اگر روش فوقالذکر در معادلسازی پول با یکی از کالاهای ارزشمند در پرداخت تسهیلات هم تحقق یابد آنگاه بانک نه تنها متضرر نخواهد شد، بلکه سود هم خواهد برد.
به این صورت که برای متقاضی خرید مسکن مقدار درخواست وامش با یکی از کالاهای ارزشمند مطرح شده یعنی طلا یا ارز یا مسکن پس از انتخاب خود معادلسازی میشود و معادل همان مقدار طلا یا ارز یا متراژ مسکن به وی وام داده میشود و همان مقدار هم از وی باز پس گرفته میشود. مثلا اگر به ۷۵۰میلیون تومان وام برای خرید مسکن نیاز دارد و طلا را به عنوان کالای معادل برمیگزیند. یعنی تقریبا معادل ارزش ۲۰ سکه بهار آزادی به قیمت هر سکه حدودا ۳۸ میلیون تومان به وی وام پرداخت میشود. یعنی وقتی بانک ۷۵۰ میلیون تومان به وی پرداخت میکند، در واقع ۲۰ سکه به وی پرداخت کرده است و تا پایان اقساطش ۲۰ سکه را در طول ماهها و سالهای تعیین شده از وی دریافت میکند. پس اگر ۲۰ ساله باشد سالی یک سکه و اگر بازپرداخت ۱۰ ساله باشد سالی ۲ سکه از وی دریافت میشود.
به این صورت که بانک این ۱۰ یا ۲۰ سکه را با توجه به ۱۲ماه بر اساس ماههای سال و قیمت تقریبی و متوسط سکه در سال بازپرداخت محاسبه کرده و ماهانه اقساط را از وی دریافت میکند. مثلا اگر سکه در سال اول و در طول سال با نوسان رشد همراه باشد و از ۳۸ میلیون به ۴۸ میلیون برسد. متوسط تقریبی ۴۳ میلیون تومان را در نظر گرفته که ماهانه در سال اول مبلغ هر قسط میشود ۳ میلیون و ۵۸۳ هزار تومان. اگر در سال دوم قیمت سکه طلا با افزایش قیمت آن بین ۴۸ تا ۵۸ میلیون باشد و متوسط پرداخت در سال دوم را ۵۳ میلیون در نظر بگیریم، قسط ماهانه سال دوم میشود حدودا ۴ میلیون و ۴۱۶هزار تومان. یعنی با افزایش سالهای پرداخت مبلغ ماهانه اقساط هم افزایش مییابد. با این روش هم بانک متضرر نمیشود و هم پرداختکننده با افزایش توان مالی در اثر افزایش سالانه حقوق امکان پرداخت اقساط جدید را دارد.
در واقع وامگیرنده همان مبلغ دریافت شده را پرداخت میکند و در طول زمان اقساط وام بیارزش نخواهد شد. در حال حاضر وضعیت تسهیلات بانکها به گونهای است که مبلغ اقساط ۱۵ یا ۲۰ ساله در سالهای آخر نسبت به حقوق وامگیرنده آن قدر کاهش مییابد که میتوان گفت تقریبا بیارزش است. مثلا اگر در سال اول بازپرداخت وام معادل یک چهارم حقوقش بود، در سال آخر به کمتر از یک پنجاهم میرسد؛ به طوری که بعضی وامگیرندگان تسهیلات مسکن در این زمان اقدام به بازپرداخت یکباره اقساط چند ماه یا حتی چند سال آخر میکنند. این موضوع ارزش پایین اقساط در سالها و ماههای آخر پرداخت وام تسهیلات را نشان میدهد. این کم ارزش شدن اقساط در آخرین ماهها یا سالهای پرداخت در تسهیلات با سود پایینتر بیشتر مشاهده میشود. پرداخت وام به شرط معادلسازی را میتوان به همه متقاضیان وام حتی برای ازدواج هم در نظر گرفت.
معادلسازی پرداخت وام مشارکت با طلا یا ارز یا مسکن
همین روش معادلسازی مبلغ پرداخت برابر مبلغ بازپرداخت و بر اساس طلا یا ارز یا متراژ مسکن را میتوان در مورد وام مشارکت هم اعمال کرد. در این صورت مشارکتکننده غیر از تقسیم سود مشارکت بر اساس قرارداد مشارکت باید مبلغ دریافتی وام را معادل یکی از کالاهای ارزشمند طلا یا مسکن یا ارز با انتخاب اولیه خود طبق مفاد قرارداد مشارکت به بانک برگرداند. یعنی اگر ۷۵۰ میلیون تومان از بانک دریافت کرد و سکه طلا به عنوان کالای معادل انتخاب شد، پس در واقع معادل حدود ۲۰ سکه طلا دریافت داشته است که زمان بازپرداخت هم معادل ۲۰ سکه به ارزش روز یا سال پرداخت به بانک برمیگرداند. این روش را در قراردادهای مضاربه هم میتوان اجرا کرد. به نظر میرسد روش معادلسازی در سپردهگذاری و تسهیلات بانکی مزایایی چند در بر دارد. از جمله اینکه:
۱-باعث حفظ ارزش سپرده و در نتیجه حفظ ارزش پول میشود در نتیجه وظیفه عملیات بانکی بدون ربای مصوب ۱۳۶۲ در این زمینه انجام میشود.
۲-آورده مردم به بانکها افزایش چشمگیری مییابد و نگرانی بانکها در خصوص موجودی خود برطرف میشود.
۳-با توجه به افزایش موجودی بانکها امکان پرداختهای آنها تحت عنوان تسهیلات بیشتر میشود. شنیده میشود که شمار قابلتوجهی از مزدوجین در صف چند ماهه دریافت وام ازدواجند و صف ازدواج هر روز طویلتر میشود.
۴-احتمال شبهه ربوی بودن وامهای بانکی از بین میرود.
۵-آسیبهای نگهداری پول مانند از بین رفتن آنها در اثر سرقت، آتشسوزی، گم شدن و... رفع میشود.
۶-خطرات خرید طلا و ارز برای حفظ ارزش پول که گاه با تقلبی بودن آنها همراه میشود و همچنین سختیهای تبدیل طلا و ارز به پول کاهش مییابد.
۷-افرادی که به سپردهگذاری بر اساس معادل شدن مبلغ سپرده با متراژ مسکن اقدام میکنند از ابتدای سپردهگذاری صاحب یک متر یک متر واحد مسکونی مورد نظرخود در آینده میشوند.
قرضالحسنه و وقف پول
بانکها میتوانند حداقل به دو طریق به پرداخت قرضالحسنه بدون دریافت سود و فقط با دریافت کارمزد اقدام کنند. یکی از طریق موجودی پسانداز قرضالحسنه مردم در بانک و دوم از طریق وقف پول. طریق اول همان حسابهای پسانداز قرضالحسنه مردم است که سالهاست در بانکها وجود دارد. طریق دوم که روش پیشنهادی جدیدی است حسابی است تحت عنوان وقف پول که مردم وجه مورد نظر خود را در بانک به صورت وقف قرار میدهند تا نیازمندان از منافع موجودیت آن در بانک استفاده کنند. در وقف پول بر اساس تعریف وقف مبنی بر تحبیس الاصل و تسبیل المنفعه، اصل پول مردم در بانک حفظ شده (تحبیس الاصل) و منافعش یعنی قرض به نیازمندان جاری میشود (تسبیل المنفعه). پسانداز مردم در بانک تحت عنوان قرضالحسنه یا وقف پول راهگشای حل مشکلات نیازمندان به صورت قرضالحسنه خواهد بود. مردم میتوانند برای نیازهای خود مانند ازدواج یا تعمیر منزل و مانند آنها به گرفتن قرضالحسنه از بانک اقدام کنند. برای افزایش موجودی بانک در حسابهای قرضالحسنه یا وقف پول هم مشوقهای مختلف قانونی و مشروع میتواند مفید باشد.