در فاصله زمانی معرفی به مجلس تا اخذ رای اعتماد، شاهد بعضی گفتارها بودیم. مخالفان ایشان بیان می‌کردند که او از مدیران زنگنه بوده است در حالی که کارنامه بیژن زنگنه از دورانی که در زمان جنگ وزیر نیرو بود تا در دولت یازده و دوازده مشخص است. زمانی که جنگ ضربات سنگینی به نیروگاه‌های کشور زده بود، زنگنه بود که شرکت مپنا را پایه‌‌‌گذاری کرد تا از این طریق وابستگی کشور را به خارج کاهش دهد. این شرکت توانست به سرعت سرمایه لازم را برای احیای نیروگاه‌های کشور جذب کند. سپس وقتی در دولت هفتم وارد وزارت نفت شد در شرایطی بود که قیمت نفت به دلیل ورود غیراوپکی‌ها و افزایش عرضه، کاهش و به بشکه‌ای ۵ دلار رسیده بود. در چنین وضعیتی زنگنه با عربستان وارد مذاکره شد و توانست به سرعت نرخ نفت را به ۹ دلار برساند. موضوع قابل ذکر این است که در این دوران زنگنه استراتژی‌ای در وزارت نفت برای تربیت نیروهای مدیر در دستور کار قرار داد که نتیجه آن رشد نیروهای مدیریتی نفتی در این دوران بود. از جمله این نیروها پاک‌نژاد بود که از سوی زنگنه شناسایی و به او فرصت داده شده بود که استعدادهای خود را بالفعل کند.

اما در دولت نهم و دهم قیمت نفت باز هم نوسانی شد. در چنین فضای مه‌آلودی وقتی در دولت یازدهم دوباره زنگنه وزیر نفت شد، طردشدگان و بازنشستگان معتمد نفت را جمع و آنها را مامور کرد که برای اصلاح وضعیت مخازن تخریب شده و افزایش تولید نفت برنامه‌ای تدارک ببینند. نتیجتا تولید نفت دوباره افزایش و به ۴.۵ میلیون بشکه رسید و رشد اقتصادی افزایش و تورم کاهش یافت. زنگنه یک مدیر کاردان و متخصص بود و اتفاقا در پاسخ به آنهایی که می‌گویند پاک‌نژاد مدیر ایشان است باید بگویم که کدام مدیر نفتی را می‌شناسند که از زیرمجموعه‌های زنگنه نبوده باشد؟ شاید بسیاری از وزیران سابق ما مانند ترکان و نعمت‌زاده هم از خروجی‌های مدیریت ایشان محسوب می‌شوند.

بنابراین اقتصاد خرد و کلان ما دچار عدم‌شفافیت و بیمار شده است و اتفاقا اصلی‌ترین بخش و نقطه اصلی این فسادها در بخش اقتصاد انرژی قرار دارد. شرکت ملی نفت هم به دلیل لغو یک‌طرفه قرارداد کرسنت و قرارداد سوآپ تضعیف شده است و چین با سرمایه‌گذاری در عربستان، میدان‌های مشترک با ایران را هدف قرار داده است. در چنین شرایطی پاک‌نژاد باید برنامه خود برای این مشکلات را بیان کند. باید در رابطه با شفافیت و تمرکز دوباره فروش نفت در شرکت ملی نفت راهکارهای خود را ارائه کند.

یکی دیگر از معضلات پیش روی وزیر نفت بعدی افت فشار پارس‌جنوبی و از سوی دیگر رشد مصرف است. پارس جنوبی مخزن‌های پیچیده‌ای دارد که وقتی توتال از ایران رفت، گویی چین هم فناوری لازم را برای تولید آن در اختیار نداشت.

بنابراین ما در شرایط ویژه‌ای قرار داریم که نیاز به مدیران کاردان را بیشتر کرده است. در دوره قبلی انتقاد می‌شد که اوجی مدیران خود را از خارج وزارت نفت انتخاب می‌کند که البته بعدها الزامات و مقتضیات کار او را مجبور کرد که به سراغ مدیران داخلی برود. الان یکی از نقاط مثبت پاک‌نژاد این است که فردی مستقل در بدنه نفت محسوب می‌شود و این موضوع می‌تواند کمک‌های لازم را از سوی همکاران متخصص خود جلب کند. همچنین ایشان می‌تواند کسانی را که در بدنه نفت مدیر یا مطرود شایسته بوده‌اند، به سمت پست‌های مدیریتی هدایت کند.