ایالات متحده، چین، آلمان، ژاپن و هند برخی از اقتصادهای برتر جهان بر اساس تولید ناخالص داخلی (GDP) هستند. تولید ناخالص داخلی تخمینی از ارزش کل کالاها و خدمات تمام‌شده و‌‌‌ تولید‌شده در داخل مرزهای یک کشور در طول یک دوره مشخص، معمولا یک سال است. از تولید ناخالص داخلی معمولا برای تخمین اندازه اقتصاد یک کشور و تاثیر آن بر اقتصاد جهانی استفاده می‌شود. تولید ناخالص داخلی معمولا با استفاده از روش مخارج اندازه‌‌‌گیری می‌شود که تولید ناخالص داخلی را با جمع کردن هزینه‌‌‌های کالاهای مصرفی جدید، مخارج سرمایه‌گذاری جدید، مخارج دولت و ارزش خالص صادرات محاسبه می‌کنند. در بیشتر نقاط جهان، تولید ناخالص داخلی کشورها با مراحل چرخه‌های مختلف اقتصادی، در برابر پس‌زمینه رشد اقتصادی بلندمدت در طول زمان، در نوسان است. با این حال، به‌رغم این فراز و نشیب‌‌‌ها، اقتصادهای برتر که با تولید ناخالص داخلی اندازه‌‌‌گیری می‌‌‌شوند به راحتی از موقعیت‌‌‌هایی که در اختیار دارند، جابه‌جا نمی‌‌‌شوند. تولید ناخالص داخلی (GDP) ارزش کل کالاها و خدمات تمام‌شده تولید‌شده در داخل مرزهای یک کشور در یک دوره مشخص است. روش‌های مختلفی برای اندازه‌گیری تولید ناخالص داخلی وجود دارد، مانند تولید ناخالص داخلی اسمی، تولید ناخالص داخلی واقعی، تولید ناخالص داخلی سرانه و برابری قدرت خرید. ایالات متحده دارای بزرگ‌ترین تولید ناخالص داخلی در جهان و چین دومین کشور بزرگ است. در بیش از ۲۰ سال گذشته چند جابه‌جایی بزرگ در این لیست وجود داشته است. چین در سال ۲۰۰۰ در جایگاه سیزدهم قرار داشت، اما از سال ۲۰۱۰ در جایگاه دوم قرار داشت. اندونزی در ادامه این فهرست، از بیست و هفتمین اقتصاد بزرگ در سال ۲۰۰۰ به شانزدهمین اقتصاد در سال ۲۰۲۴ صعود کرد. تولید ناخالص داخلی جهانی در سه ماه اول سال ۲۰۲۴ به ۱۰۹.۵۳ تریلیون دلار افزایش یافت.

چند روش رایج برای اندازه‌گیری تولید ناخالص داخلی وجود دارد: تولید ناخالص داخلی اسمی به دلار آمریکا: این ابتدایی‌ترین و متداول‌ترین روش اندازه‌گیری و مقایسه تولید ناخالص داخلی در بین کشورها با استفاده از قیمت‌های محلی و ارزهای تبدیل‌شده به دلار آمریکا با استفاده از نرخ مبادله بازار ارز است. این عددی است که برای تعیین رتبه‌بندی کشورها در لیست ۲۵ کشور برتر استفاده شده است. در اینجا تولید ناخالص داخلی به تولید ناخالص داخلی اسمی به دلار آمریکا در سه ماه اول سال ۲۰۲۴ اشاره دارد، مگر اینکه خلاف آن مشخص شده باشد.

۱. ایالات متحده آمریکا: تولید ناخالص داخلی اسمی به دلار آمریکا ۲۸.۷۸ تریلیون دلار بوده است. رشد تولید ناخالص داخلی در آمریکا ۲۷درصد، تولید ناخالص داخلی اسمی سرانه آمریکا به دلار آن کشور ۸۵۳۷۰۶ دلار بوده است که از این منظر، اقتصاد ایالات متحده بزرگ‌ترین اقتصاد جهان است که با تولید ناخالص داخلی اسمی اندازه‌گیری می‌شود. بیشترین سهم در تولید ناخالص داخلی، بخش خدمات اقتصاد است که شامل امور مالی، املاک، بیمه، خدمات حرفه‌ای و تجاری و مراقبت‌های بهداشتی می‌شود.

ایالات متحده اقتصاد نسبتا باز دارد که سرمایه‌گذاری تجاری انعطاف‌پذیر و سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی را در این کشور تسهیل می‌کند. این قدرت غالب ژئوپلیتیکی جهان است و قادر است بدهی ملی خارجی بزرگی را به عنوان تولیدکننده ارز ذخیره اولیه جهان حفظ کند. اقتصاد ایالات متحده در خط مقدم فناوری در بسیاری از صنایع قرار دارد، اما با تهدیدهای فزاینده‌‌‌ای به شکل نابرابری اقتصادی، افزایش هزینه‌‌‌های خالص مراقبت‌‌‌های بهداشتی و امنیت اجتماعی و زوال زیرساخت‌‌‌ها مواجه است.

۲. چین: تولید ناخالص داخلی اسمی چین به دلار آمریکا ۱۸.۵۳ تریلیون دلار و تولید ناخالص داخلی تعدیل شده PPP به دلار بین‌المللی فعلی عدد ۳۵.۲۹ تریلیون دلار بوده است. رشد تولید ناخالص داخلی چین ۴.۶درصد و‌‌‌ تولید ناخالص داخلی اسمی سرانه به دلار آمریکا‌‌‌ ۱۳۱۴۰۶ بوده است. چین دومین تولید ناخالص داخلی اسمی جهان را به دلار جاری و بزرگ‌ترین تولید ناخالص داخلی اسمی جهان را از نظر PPP دارد. اقتصاد این کشور در دو دهه گذشته شاهد رشد تاریخی بوده است و باعث شده است که برخی از اقتصاددانان حدس بزنند که چین ممکن است در آینده از ایالات متحده به عنوان بزرگ‌ترین اقتصاد جهان پیشی بگیرد.

همان‌طور که چین به تدریج اقتصاد خود را در چهار دهه گذشته باز کرده است، توسعه اقتصادی و استانداردهای زندگی بسیار بهبود یافته است. از آنجا که دولت به تدریج کشاورزی و صنعت جمعی را کنار گذاشته، انعطاف‌پذیری بیشتری را برای قیمت‌های بازار فراهم کرده و استقلال کسب و کارها را افزایش داده است و تجارت و سرمایه‌گذاری خارجی و داخلی شروع به کار کرده است. همراه با یک سیاست صنعتی که تولید داخلی را تشویق می‌کند، چین را به صادرکننده شماره یک جهان تبدیل کرده است. به‌رغم این مزایا، چین با چالش‌‌‌های مهمی مانند پیر شدن سریع جمعیت و تخریب شدید محیط‌‌‌زیست مواجه است که رشد آن را کند کرده است.

۳. آلمان: تولید ناخالص داخلی اسمی آلمان به دلار آمریکا ۴.۵۹تریلیون دلار و تولید ناخالص داخلی تعدیل‌‌‌شده PPP به دلار بین‌المللی فعلی ۵.۶۹ تریلیون دلار و رشد تولید ناخالص داخلی ۰.۲درصد بوده است.  این کشور با تولید ناخالص داخلی اسمی سرانه به دلار آمریکا ۵۴۲۹۰۶ دلار رتبه سوم را در میان اقتصادهای جهان به خود اختصاص داده است. آلمان همچنین   به عنوان بزرگ‌ترین اقتصاد اروپا صادرکننده برتر وسایل نقلیه، ماشین‌آلات، مواد شیمیایی و سایر کالاهای تولیدی است و نیروی کار بسیار ماهر دارد. با این حال، برای رشد اقتصادی خود با چالش‌های جمعیتی مواجه است. نرخ باروری پایین آن، جایگزینی نیروی کار سالخورده را دشوارتر می‌کند و سطوح بالای خالص مهاجرت، سیستم رفاه اجتماعی آن را تحت فشار قرار می‌دهد.

۴. ژاپن: تولید ناخالص داخلی اسمی به دلار آمریکا ۴.۱۱ تریلیون دلار و‌‌‌ تولید ناخالص داخلی تعدیل‌‌‌شده PPP به دلار بین‌المللی کنونی ۶.۷۲تریلیون دلار و رشد تولید ناخالص داخلی ۰.۹درصد بوده است. تولید ناخالص داخلی اسمی سرانه به دلار آمریکا ۳۳۱۴۰۶ دلار ژاپن را به چهارمین اقتصاد بزرگ تبدیل کرده است. همکاری قوی بین دولت و صنعت و دانش فنی پیشرفته، اقتصاد تولیدی و صادرات‌محور ژاپن را ساخته است. بسیاری از کسب و کارهای بزرگ ژاپنی به‌‌‌عنوان شبکه‌‌‌ای از شرکت‌های به‌هم‌پیوسته به نام keiretsu سازماندهی شده‌‌‌اند. پس از دهه ۱۹۹۰ و تاثیر رکود بزرگ جهانی، ژاپن در سال‌های اخیر تحت سیاست‌های نخست‌وزیر سابق شینزو آبه، شاهد افزایش رشد بوده است. با این حال، ژاپن از نظر منابع طبیعی ضعیف است و به واردات انرژی وابسته است، به‌ویژه پس از تعطیلی عمومی صنعت انرژی هسته‌‌‌ای خود پس از فاجعه فوکوشیما در سال ۲۰۱۱. ژاپن همچنین با جمعیتی که به سرعت در حال پیر شدن است دست و پنجه نرم کرده است.

۵. هند: تولید ناخالص داخلی اسمی به دلار آمریکا ۳.۹۴ تریلیون دلار و تولید ناخالص داخلی تعدیل شده PPP به دلار بین‌المللی فعلی ۱۴.۵۹ تریلیون دلار بوده است. رشد تولید ناخالص داخلی ۶.۸درصد و تولید ناخالص داخلی اسمی سرانه به دلار آمریکا ۲۷۳۳۰۶ دلار در پنجمین اقتصاد بزرگ جهان است. هند به دلیل جمعیت زیادش، کمترین تولید ناخالص داخلی سرانه را در این فهرست دارد. اقتصاد هند ترکیبی از کشاورزی سنتی روستایی و صنایع دستی در کنار رونق صنعت مدرن و کشاورزی مکانیزه است. هند صادرکننده عمده خدمات فناوری و برون‌سپاری تجاری است و بخش خدمات سهم بزرگی از تولید اقتصادی آن را تشکیل می‌دهد. آزادسازی اقتصاد هند از دهه ۱۹۹۰ رشد اقتصادی را تقویت کرده است، اما مقررات تجاری غیرقابل انعطاف، فساد گسترده و فقر مداوم چالش‌هایی را برای توسعه مداوم ایجاد می‌کند.

۶. انگلستان: تولید ناخالص داخلی اسمی به دلار آمریکا ۳.۵ ‌‌‌ تریلیون دلار و تولید ناخالص داخلی تعدیل‌‌‌شده PPP به دلار بین‌المللی کنونی ۴.۰۳تریلیون دلار و رشد تولید ناخالص داخلی ۰.۵درصد بوده است. ششمین اقتصاد بزرگ جهان تولید ناخالص داخلی اسمی سرانه به دلار آمریکا ۵۱۰۷۰۶ دلار را دارد.

اقتصاد بریتانیا از طریق بخش خدمات بزرگ آن به‌ویژه در امور مالی، بیمه و خدمات تجاری هدایت می‌شود. روابط تجاری گسترده این کشور با اروپای قاره‌ای به دلیل قطعنامه برگزیت پس از رای سال ۲۰۱۶ به خروج از اتحادیه اروپا (EU) بسیار پیچیده شده است. از ۳۱ ژانویه ۲۰۲۰، بریتانیا رسما عضو اتحادیه اروپا نیست، اما مذاکرات جنجالی بر سر روابط تجاری بین این دو ادامه دارد.

۷. فرانسه: تولید ناخالص داخلی اسمی به دلار آمریکا ۳.۱۳ تریلیون دلار و تولید ناخالص داخلی تعدیل‌‌‌شده PPP به دلار بین‌المللی فعلی ۳.۹۹ تریلیون دلار بوده است. رشد تولید ناخالص داخلی ۰.۷درصد و تولید ناخالص داخلی اسمی سرانه به دلار آمریکا‌‌‌ ۴۷۳۶۰ فرانسه را  به هفتمین تولید ناخالص داخلی جهان تبدیل کرده است. گردشگری صنعت مهمی است و فرانسه هرساله بیشترین بازدید‌کننده را از هر کشوری دریافت می‌کند. فرانسه یک اقتصاد مختلط است که دارای بسیاری از مشاغل خصوصی و نیمه خصوصی در طیف متنوعی از صنایع است. با این حال، هنوز دخالت شدید دولت در بخش‌‌‌های کلیدی خاصی مانند دفاع و تولید برق وجود دارد.

تعهد دولت فرانسه به مداخله اقتصادی به نفع برابری اجتماعی نیز چالش‌هایی را برای اقتصاد ایجاد می‌کند، مانند بازار کار سفت و سخت با بیکاری بالا و بدهی عمومی بزرگ نسبت به سایر اقتصادهای پیشرفته.

۸. برزیل: تولید ناخالص داخلی اسمی به دلار آمریکا ۲.۳۳ ‌‌‌ تریلیون دلار و تولید ناخالص داخلی تعدیل‌‌‌شده PPP به دلار بین‌المللی فعلی ۴.۲۷ تریلیون دلار بوده است. رشد تولید ناخالص داخلی ‌‌‌۲.۲درصد و تولید ناخالص داخلی اسمی سرانه به دلار آمریکا ۱۱۳۵۰۶ دلار برزیل را  به هشتمین اقتصاد بزرگ جهان و بزرگ‌ترین اقتصاد آمریکای جنوبی بدل کرده است. اقتصاد متنوع برزیل طیف وسیعی از صنایع سنگین مانند تولید هواپیما و خودرو تا استخراج منابع معدنی و انرژی را در بر می‌گیرد. همچنین بخش کشاورزی بزرگی دارد که آن را به صادرکننده عمده قهوه و دانه سویا تبدیل کرده است. برزیل در سال ۲۰۱۷ از یک رکود شدید خارج شد و در این مسیر دچار یک‌سری رسوایی‌های فساد در سطح بالا شد. در پی این رویدادها، برزیل مجموعه‌ای از اصلاحات اقتصادی عمده را با هدف مهار مخارج عمومی و بدهی، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های انرژی، کاهش موانع سرمایه‌گذاری خارجی و بهبود شرایط بازار کار انجام داد.

۹. ایتالیا: تولید ناخالص داخلی اسمی به دلار آمریکا ۲.۳۳ تریلیون دلار و‌‌‌ تولید ناخالص داخلی تعدیل‌‌‌شده PPP به دلار بین‌المللی فعلی ۳.۳۵ تریلیون دلار و‌‌‌ رشد تولید ناخالص داخلی ۰.۷درصد بوده است. تولید ناخالص داخلی اسمی سرانه به دلار آمریکا ۳۹۵۸۰۶ دلار بود که این کشور را به نهمین تولید ناخالص داخلی جهان تبدیل کرده است. این کشور همچنین سومین اقتصاد بزرگ منطقه یورو است. اقتصاد ایتالیا و سطح توسعه به طور قابل‌توجهی در هر منطقه متفاوت است، با اقتصاد توسعه‌یافته‌تر و صنعتی در شمال و مناطق توسعه‌نیافته جنوبی. ایتالیا به دلیل بدهی عمومی بسیار بالا، سیستم قضایی ناکارآمد، بخش بانکی ضعیف، بازار کار ناکارآمد با بیکاری مزمن جوانان و اقتصاد زیرزمینی بزرگ، با رشد اقتصادی کندی مواجه است.

۱۰. کانادا: تولید ناخالص داخلی اسمی به دلار آمریکا ۲.۲۴ تریلیون دلار و تولید ناخالص داخلی تعدیل‌‌‌شده PPP به دلار بین‌المللی فعلی ۲.۴۷ تریلیون دلار است. رشد تولید ناخالص داخلی ۱.۲درصد و‌‌‌ تولید ناخالص داخلی اسمی سرانه به دلار آمریکا ۵۴۸۷۰۶ ‌‌‌ دلار است. کانادا دهمین اقتصاد بزرگ جهان است.

این کشور دارای بخش استخراج انرژی توسعه‌یافته است و سومین ذخایر بزرگ اثبات شده نفت در جهان  را در اختیار دارد. کانادا همچنین دارای بخش‌های تولیدی و خدماتی چشمگیر است که عمدتا در مناطق شهری نزدیک مرز ایالات متحده مستقر هستند. رابطه تجارت آزاد کانادا با ایالات متحده به این معنی است که سالانه سه‌چهارم صادرات کانادا به بازار ایالات متحده می‌رود. روابط نزدیک کانادا با ایالات متحده به این معنی است که این کشور تا حد زیادی به موازات بزرگ‌ترین اقتصاد جهان توسعه ‌یافته است.

منبع: Investopedia