«دستورالعمل تعیین نرخ خدمات لکوموتیوهای بخش خصوصی» که توسط شورای رقابت تعیین شده، هزینه بالای نگهداری لکوموتیو را در اذهان القا کرده در حالی که لکوموتیوهای خصوصی غالبا به صورت کارکرده بوده و با قیمت نازل وارد کشور شده، از منافع بومی‌‌‌شدن اکثر قطعات در سه دهه گذشته و نیروی انسانی ارزان بهره‌‌‌مند بوده و تلاشی برای افزایش کارآیی آنها نشده است.  تسخیر رگولاتور یا تنظیم‌‌‌گر (Regulatory Capture) به وضعیتی اشاره دارد که در آن یک نهاد نظارتی، که در ابتدا قصد داشته در جهت منافع عمومی عمل کند، به جهت اقدامات و سیاست‌‌‌های پیش‌رو، سیاست خود را به نفع صنعت تحت نظارت خود تغییر می‌‌‌دهد. زیرا به دلیل لابی‌‌‌گری بسیار موثر و اشتغال درب‌‌‌گردان، (Revolving Door) به‌‌‌جای بهبود ایمنی، منافع عمومی و  نوآوری، منجر به اجرای سست قوانین، شیوه‌‌‌های ضدرقابتی و ایجاد  مانع برای ورود شرکت‌های جدید در صنعت می‌شود. اصطلاح «درب گردان» به مقاماتی اطلاق می‌شود که بین پست‌‌‌های سازمان‌های نظارتی دولتی و مشاغل در صنایعی که این سازمان‌ها بر آنها نظارت می‌‌‌کنند جابه‌‌‌جا می‌‌‌شوند. هنگامی که همان افراد به طور مکرر از نقش‌‌‌های نظارتی و مشاغل بخش خصوصی استفاده می‌‌‌کنند، می‌توانند استقلال نظارتی را از بین ببرند و امکان تصرف نظارتی را فراهم کنند. به عنوان نمونه صنعت حمل‌‌‌ونقل طی سال‌ها با بسیاری از اتهامات مطرح در مورد تصرف نظارتی مواجه بوده است.

در بخش خطوط هوایی، روابط همکاری نزدیک بین اداره هوانوردی فدرال ایالات متحده (FAA) و شرکت‌های حمل‌‌‌و‌‌‌نقل بزرگ آمریکا مورد اتهام منتقدان قرار گرفته است، زیرا باعث شده بود که اجرای ایمنی ضعیف و موانعی برای تازه‌‌‌واردان ایجاد شود. اداره هوانوردی فدرال ایالات متحده، در دهه‌‌‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ میلادی به شناسایی بیش از حد اهداف رشد صنعت به جای تحلیل‌‌‌های فنی بی‌‌‌طرفانه و رفاه مسافران متهم شد.

در اروپا، آژانس ایمنی هوانوردی اروپا (EASA) در ۲۰۱۲ ازسوی همه احزاب سیاسی به دلیل کاهش قابل‌توجه قوانین جدید مبتنی بر علم که برای کاهش خستگی خلبانان طراحی شده است، انتقادات گسترده‌‌‌ای را برانگیخت. سیاست‌‌‌مداران و اتحادیه‌‌‌ها استدلال می‌‌‌کردند که تنظیم‌‌‌کننده‌‌‌های EASA به شرکت‌های بزرگی مانند ایرفرانس و لوفت‌‌‌هانزا که به دلایل توان مالی نیاز به شاخص خستگی ضعیف‌‌‌تری داشتند، نفوذ لابی‌‌‌گری بیش از حدی را اعمال کردند.  نهادهای نظارتی دولتی راه‌‌‌آهن نیز با توجه به همکاری بسیار نزدیکی که در طول تاریخ با اپراتورها داشته‌‌‌اند، با اتهامات مشابهی مواجه شده‌‌‌اند. هیات ایمنی حمل‌‌‌ونقل ژاپن در دهه ۲۰۰۰ به دلیل نظرخواهی بیش از حد از شرکت‌های راه‌‌‌آهن در مورد استانداردهای ایمنی فنی مورد انتقاد قرار گرفت. اتحادیه اروپا نیز به نوبه خود آژانس شبکه فدرال آلمان را برای اقدامات ضدرقابتی در صنعت ریلی از طریق ارزیابی بیش از حد همسو با منافع تجاری راه‌‌‌آهن آلمان (DB) متهم کرد. بنابراین، در حالی که هدف تنظیم‌‌‌گرها ایجاد تعادل بین اولویت‌‌‌های پیچیده رقابتی بوده، نمونه‌‌‌های مورد بحث به نگرانی‌‌‌های نهادهایی که بیش از حد بر رقابت‌‌‌پذیری صنعت متمرکز هستند، منجر شده است. و باعث ایمنی، اخلاق یا رفاه عمومی نشده، بنابراین حفظ استقلال نظارتی یک چالش مداوم است. به‌‌‌طور خلاصه، رگولاتورهایی (تنظیم‌‌‌گرهایی) که بین مبادلات پیچیده ذی‌نفعان تعادل برقرار می‌‌‌کنند، باید استقلال شدیدی از اپراتورهای غالب حفظ کنند. تبادلات پرسنل به صورت محدود برای عملکرد بخش‌‌‌های عملیاتی اجتناب‌‌‌ناپذیر و مفید است. اما اعتبار نظارت به روابط، سیاست‌‌‌ها و اولویت‌‌‌های عمومی بستگی دارد.