«دنیایاقتصاد» از نوآوری در تولید لوله و پروفیلهای فولادی گزارش میدهد
سازههای ویژه سبکسازی ساختمان
به اعتقاد این عده این چالشها باعث شدهاند تا توجیه اقتصادی فعالیتهای تولیدی کاسته شود؛ همچنین فعالان صنعتی پروفیل و سازههای فولادی تاکید دارند که رقبای ما در کشورهای دیگر همواره از سوبسیدهای دولتی برای صادرات محصولات خود بهره میبرند که این امر تولیدکنندگان ما را در جنگی نابرابر قرار میدهد که قطعا با تلاش و پشتکار مضاعف صنعتگران داخلی بخشی از این نقیصه جبران شده است. این فعالان معتقد هستند برقراری تعامل با سایر کشورها، واردات ماشینآلات و بهرهگیری از تکنولوژی روز دنیا همزمان با حمایت از تولیدات داخلی، از انحصارگرایی در حوزه قیمت و کیفیت جلوگیری میکند؛ همچنین موجب افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای تولید و افزایش کیفیت ماشینآلات داخلی نیز میشود. متن زیر ماحصل گفتوگوی ما با محمد صابری، عضو هیاتمدیره شرکت لوله و پروفیل صابری حول محور چالشها و ابتکارات این صنعت است.
آیا در صنعت لوله و پروفیل با یک اشباع تقاضا مواجه هستیم؟
طبق آمارها ظرفیت اسمی تولیدکنندگان لوله و پروفیل در کشور حدود ۱۸ میلیون تن است ولی باتوجه به رکود چند سال اخیر در صنعت ساختمان و صنایع وابسته و همچنین رکود حاکم بر اقتصاد، حدود ۷۰درصد این ظرفیت از دایره تولید خارج شده است.
شرکتهای فعال در صنعت لوله و پروفیلهای فولادی، برای جبران این خلأ، سالهاست به بازارهای صادراتی روی آوردهاند از جمله کشورهای عراق، ترکمنستان، آذربایجان، ارمنستان، افغانستان، ... و توانستهاند طی این سالها رقبا را تا حدود زیادی کنار بزنند و بازار خوبی را ایجاد کنند.
ما با تولید پروفیلهای فولادی تا سایز ۵۰۰ در ۵۰۰ میلیمتر و تا ضخامت ۲۰ میلیمتر که میتواند به عنوان ستون و عضو باربر در سازههای فلزی مورد استفاده قرار گیرد سعی کردیم بازار جدیدی را برای محصولات پروفیل فولادی ایجاد کنیم.
این مقاطع سازهای توخالی در اشکال گرد، مربعی و مستطیلی در طیف وسیعی از اندازهها و ضخامتهای مختلف تولید میشوند به دلیل اینکه این تولید توسط ماشینآلات تماماتوماتیک انجام میشود، نسبت به ستونهای دستسازی که چهار ورق را به هم جوش میدادیم کیفیت و استاندارد بالایی داشته و خطای انسانی از بین خواهد رفت. در نهایت استفاده از این مقاطع میتواند سازه را سبکتر و مقرون به صرفهتر کند و برای کشورهای زلزلهخیزی مثل ایران به صرفه است. همچنین نسبت مقاومت به وزن محصولات HSS نسبت به ستونهایی که با روش سنتی ساخته شدهاند بالاتر است و این باعث میشود که برای ایجاد مقاومت برابر، وزن سازه کمتری و هزینههای ساخت کمتری داشته باشیم.
یکی از چالشهای اصلی در سازههای کشور نبود مقاومت کافی است آیا استفاده از این مقاطع میتواند در بهبود کیفیت اسکلت موثر باشد؟
در شیوه سنتی ساخت ستون فولادی، چهار درز جوش طولی در گوشههای ستون، پلیتها را به هم متصل میکنند که این امر باعث ایجاد تنش در مقطع، مخصوصا در چهار گوشه ستون میشود و به دلیل الزام نصب استیفنر داخلی در تولید ستون به شیوه سنتی، عملا پرکردن این مقاطع با بتن امکانپذیر نیست. ولی در بهکارگیری مقاطع ساختمانی (HSS) این محدودیت وجود ندارد.
با پر کردن مقاطع HSS با بتن که منجر به تولید ستونهای مرکب CFT میشود میتوان به طور همزمان از ویژگیهای بتن و فولاد در سازه بهره برد.
مهندسان سازه از مزایای HSS در ساختوساز مطلع هستند، اما از آنجا که در گذشته تولید این مقاطع توخالی در ایران محدود بوده، مهندسان بهجای استفاده از این مقاطع، انتخاب دیگری جز استفاده از مقاطع ساختهشده با ورق نداشتند. اما اکنون با تولید این مقاطع تا سایز 500 در 500 و تا ضخامت 20 میلیمتر بخش مهمی از محدودیتهای طراحان و سازندگان سازههای فولادی در زمینه ساخت ستون و باکسهای فلزی و همچنین دغدغه سازندگان نسبت به کیفیت و کنترل جوشکاری سازهها از بین خواهد رفت.
مهمترین مزیت استفاده از این مقاطع ساختمانی کاهش هزینههای تمامشده است.
برخی کشورها از این محصول برای افزایش متراژ مفید ساختمان و تعداد پارکینگ بهره میبرند آیا واقعا این تکنولوژی جدید میتواند در افزایش ابعاد ملک نهایی تاثیرگذار باشد؟
با استفاده از این مقاطع توخالی سازهای به عنوان ستون، سطح مقطع ستونها کاهش پیدا میکند و موجب افزایش متراژ مفید ساختمان میشود و همچنین با کمک محصولات HSSامکان ایجاد دهانههای بزرگتر وجود دارد که موجب افزایش تعداد پارکینگ میشود و همچنین این محصول جهت استفاده در ساختمانهای بلند و سازههای واقع در زمینهای زلزلهخیز بسیار مناسب است.
برخی معتقد هستند اگر سیاستهای کلی در بخش تولید، عرضه و صادرات را تغییر ندهیم، به زودی بازارهای صادراتی را از دست خواهیم داد با این عده همنظر هستید؟ و برای جبران این معضل چه باید کرد؟
اخیرا با جدی شدن نگاه کشور چین به بازارهای شرق آسیا رقیبی جدی در این بازارها به وجود آمده است. و برای مثال تجار عراقی برای تبادلات مالی خود با چین از کانالهای رسمی اقدام میکنند که این برخلاف شیوه تبادلات با کشور ایران است که با توجه به تحریمها، تجار مجبور به تهیه دلار از مبادی غیررسمی و متحمل پرداخت کارمزد انتقال ارز هستند و این امر موجب افزایش حدود 20 درصدی هزینه خرید از ایران میشود و عملا بخش مهمی از مزیت قیمتی و رقابتی تولیدکنندگان ایرانی از بین خواهد رفت.
از طرفی مواد اولیه با قیمت بر مبنای دلار بازار آزاد به دست تولیدکننده میرسد ولی تولیدکننده مکلف است بر مبنای قیمت تعیینشده از طرف بانک مرکزی رفع تعهد ارزی خود را انجام دهد که قیمتی پایینتر از دلار بازار آزاد است و این سیاست باعث کاهش صادرات خواهد شد.
بیشک تولیدکنندگان خارجی به دنبال رقابت و افزایش سهم خود از بازار هستند و مزیت رقابتی تولیدکنندگان داخلی، انرژی ارزانقیمت نیروی کار ارزانقیمت است. اما در حال حاضر هزینهای که برای انتقال مالی از این کشورها به تجار تحمیل میشود، باعث از دست رفتن صرفه اقتصادی شده است.
بسیاری از تولیدکنندگان مشکلات تولید را بیاندازه وصف میکنند، در حال حاضر در عرصه تولید با چه مشکلاتی روبهرو هستید؟
محدودیتهای انرژی در فصول مختلف یکی از بزرگترین معضلات صنعتگران در کشور است؛ در فصل تابستان اکثر واحدهای تولیدی با قطعی برق مواجه بودند که ما هم از این موضوع مستثنی نبودیم. علاوه بر قطعی برق دو روز در هفته، قطعی ناگهانی و خارج از برنامه برق خسارات زیادی را وارد میکند.
به رغم وعدههای فراوانی که در خصوص حمایت از تولید و تولیدکنندگان داده میشود، هزینه انرژی واحدهای صنعتی روزبهروز افزایش پیدا میکند؛ این در حالی است که اکنون حاشیه سود این صنعت به شدت کاهش یافته و تولیدکنندگان به سختی به فعالیت خود ادامه میدهند. اخیرا هم در طرحی واحدهایی با برق بالای یک مگاوات مکلف به خرید 5درصد برق مصرفی از بورس انرژی یا انعقاد قرارداد دوجانبه با نیروگاهها شدهاند که هزینه تامین برق را به شدت افزایش میدهد.
اخذ مالیاتهای سنگین از تولیدکنندگان به مانعی بزرگ در مسیر رشد صنعت تبدیل شده است؛ به همین دلیل اکنون صنعتگران در وضعیت بقا قرار داشته و امکان توسعه و گسترش فعالیتها وجود ندارد، مگر اینکه دولت در این زمینه دست بهکار شده و از تولیدکنندگان حمایت کند.
کمبود نیروی کار نیز به یکی از معضلات اکثر صنایع در حوزه جنوب شرق استان تهران و پاکدشت بدل شده و به دلیل نبود زیرساخت مترو و اتوبان امکان جذب نیرو از شهر تهران هم پایین آمده است و موجب هدررفت انرژی زمان در ترافیک محلی شده است.
خیلیها معتقد هستند تولید در ایران صرفه اقتصادی ندارد پس چرا هنوز تولیدکنندگان میدان تولید را رها نکردهاند؟
قطعا همه تولیدکنندگان این استعداد و توانایی را دارند که به سمت فعالیتهایی بروند که با بازگشت سرمایه راحتتر زندگی کمدغدغهای داشته باشند. این در حالی است که همه کشورهای اطراف هم فرش قرمز انداختهاند تا سرمایهگذار ایرانی را جذب کنند. و در یک کلام باید متذکر شد در این بازار هرکس که پای تولید ایستاده است حتما عشق به تولید و وطنپرستی داشته و دغدغهمند بوده است.