شرکتها برای استفاده از مواد اولیه بازیافتی خود را آماده کنند
صنعت نامحبوب دوستداشتنی
اگرچه حفاظت از محیطزیست یکی از ارکان مهم در توسعه صنعت بازیافت است ولی در کنار آن باید به ویژگیهای فنی و اقتصاد حوزه بازیافت نیز اشاره کرد که یکی از آنها کاهش مصرف انرژی و دیگری استفاده از مواد اولیهای است که بعضا قیمت پایینتری دارند. در کنار این موارد شاهد هستیم که قوانین در اقصینقاط جهان به سمتی پیش میرود که هزینه تولید با مواد اولیه بازیافتی را در مقایسه با انواع مرسوم آن کاهش دهد. این موارد را میتوان به عنوان حلقههای یک زنجیره به شمار آورد.
بازیافت را باید جدیتر گرفت آنهم در شرایطی که در برخی نقاط در جهان همچون کشورمان، باید به بازیافت به عنوان یک رکن اقتصادی توجه کرد زیرا برخلاف بسیاری از کشورهای پیشرفته، توجیه اقتصادی قدرتمندی دارد. شاید در آینده صنعت بازیافت را بتوان یکی از ارکان اقتصادی در ایران به شمار آورد.
آیا بازیافت ارزشش را دارد؟
در دنیایی که سالانه ۲ میلیارد تن زباله شهری تولید میکند، که حداقل ۳۳درصد آن به شیوهای ایمن از نظر زیستمحیطی مدیریت نمیشود، بازیافت بهعنوان یک خط دفاعی حیاتی در برابر تخریب محیطزیست مطرح است.
با این حال، همانطور که ما با پیشبینیهایی روبهرو هستیم که زبالههای جهانی تا سال ۲۰۵۰ به ۳.۴ میلیارد تن افزایش مییابد، این سوال مطرح میشود: آیا بازیافت هنوز ارزش دارد؟ آیا بازیافت موثرترین رویکرد برای رسیدگی به مشکلات فزاینده زباله و پایداری است؟
بازیافت اهداف مهم متعددی را دنبال میکند. فشار را روی محلهای دفن زباله که به طور فزایندهای افزایش مییابند، کاهش میدهد، به علاوه موجب کاهش انتشار گازهای گلخانهای شده و نیاز به مواد خام را کاهش میدهد. به علاوه تاثیرات زیست محیطی مثبتی دارد، باعث صرفهجویی در مصرف انرژی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای ناشی از استخراج و فرآوری منابع اضافی نیز میشود. اما مشکل اینجاست که ما سالانه کمتر از ۲۰درصد از زبالههای خود را بازیافت میکنیم. نرخ تولید زباله بهویژه در کشورهای کمدرآمد که انتظار میرود سطح زباله آنها تا سال ۲۰۵۰ سه برابر شود، در حال افزایش است. این فقط یک نگرانی زیست محیطی نیست، بلکه یک موضوع سلامت جهانی و ثبات اقتصادی است. اقدام فوری لازم است و درک ارزش واقعی بازیافت بخش کلیدی راهحل است.
آیا بازیافت در سال ۲۰۲۳ ارزش دارد؟
آیا در نقطه اوج هستیم که بازیافت نیاز به ارزیابی مجدد یا بهبود قابلتوجهی دارد تا بخشی از آینده پایدار باقی بماند؟ در اینجا چند بحث مهم در مورد اثربخشی بازیافت را مرور و نتیجهگیری میکنیم.
درک بازیافت در طول زمان
روشی که ما به عنوان بازیافت میشناسیم در طول سالها تغییرات زیادی کرده است. ایده اصلی بازیافت قدمت زیادی دارد. اجداد ما قرنها چیزهای قدیمی را به چیزهای جدید تبدیل میکردند. در دهه ۱۸۰۰، اگر جورابی پاره میشد، آن را درست میکردند و به سطل زباله نمیانداختند و به تعمیر آن ادامه میدادند تا زمانی که دیگر قابل تعمیر نباشد و پس از آن، وسایل معمولا تغییر کاربری میدادند.
پس بازیافت بیش از آنکه نجات سیاره زمین باشد، جنبه اقتصادی داشت مثلا فلزات به سختی پیدا میشدند. قبل از اینکه کامیون زباله وجود داشته باشد، اگر راهی برای استفاده مجدد از آنها پیدا نمیشد، مردم باید در میان زبالههای خود زندگی میکردند. سپس مدیریت سازمانیافته زباله در اواخر دهه ۱۸۰۰ آغاز شد و شهرها شروع به جداسازی اقلام قابل استفاده مجدد از زباله کردند. تا سال ۱۹۰۵، کارگران از قبل زبالهها را روی تسمه نقاله دستهبندی میکردند. محصولات دارای ارزش جداسازی میشدند و مجددا مورداستفاده قرار میگرفتند. اما در دهه ۱۹۲۰، همه چیز تغییر کرد، همه چیز مستقیما به سمت دفن زبالهها رفت.
هنگامی که به بررسی گذشته بپردازید خواهید دید که آمار، منعکسکننده نگرشهای در حال تغییر ماست. در سال ۱۹۶۰، کمی بیش از ۶درصد از زبالههای جامد شهری بازیافت شد. این تعداد در سال ۱۹۸۰ به حدود ۱۰درصد رسید و تا سال ۱۹۹۰ به ۱۶درصد رسیده بود. هزاره جدید با افزایش قابلتوجهی همراه بود، در حدود ۲۹درصد از زبالهها در سال ۲۰۰۰ بازیافت شد. این میزان در سال ۲۰۱۷ به حدود ۳۵درصد رسید اما با اندکی کاهش به ۳۲درصد در سال ۲۰۱۸ منتهی شد.
بازیافت همیشه بخشی از تاریخ بشر بوده است. چیزی که تغییر کرده این است که چرا این کار را انجام میدهیم و چقدر آن را جدی میگیریم.
آیا بازیافت ارزش مالی دارد؟
وقتی صحبت از جنبه مالی بازیافت میشود، موضوع کمی متفاوت است. در بررسیهای آماری برخی از مناطق به عنوان مثال، در سن خوزه کالیفرنیا، دفن زباله تنها ۲۸ دلار در هر تن هزینه دارد، در حالی که این رقم برای بازیافت به ۱۴۷ دلار در هر تن افزایش مییابد. در آتلانتیک کانتی، نیوجرسی، بازیافتکنندگان ۲.۴۵ میلیون دلار از فروش مواد بازیافتی به دست میآورند اما بیش از ۳ میلیون دلار صرف جمعآوری و دستهبندی زبالهها میکنند. حتی در شهر نیویورک، بازیافت ۲۰۰ دلار اضافی در هر تن در مقایسه با تخلیه زباله در محل دفن زباله هزینه دارد.
هزینههای جانبی نیز وجود دارد. آموزش به مردم در مورد آنچه میتوان بازیافت کرد نیازمند برگزاری دورههای آموزشی و کمپینهای اطلاعرسانی است. به علاوه هزینه سطلهای بازیافت رنگارنگ برای خانه و محیطهای شهری را فراموش نکنید.
وقتی صحبت از موادی مانند پلاستیک میشود، که ۲۶درصد از زبالههای بازیافتی ما را تشکیل میدهند، تولید آنها از ابتدا ارزانتر از بازیافت است. چرا؟ زیرا بازیافت پلاستیک شامل هزینههای اضافی برای جمعآوری، حملونقل و مرتبسازی است.
با این حال، درتمامی موارد اینگونه نیست. به عنوان مثال آلومینیوم را در نظر بگیرید. نهتنها میتوان آن را بهطور بیپایان بدون از دست دادن کیفیت بازیافت کرد، بلکه این فرآیند در مقایسه با تولید آلومینیوم بکر ۹۵درصد از نظر انرژی کارآمدتر است. فولاد و شیشه نیز از این روند پیروی میکنند. هر دو کاملا قابل بازیافت بوده و اغلب برای بازیافت، مقرون به صرفهتر از تولید مجدد هستند.
با توجه به افزایش تقاضا برای مواد قابل بازیافت با کیفیت بالا، این احتمال وجود دارد که پیشرفت در فناوری، بازیافت را در آینده مقرون به صرفهتر کند.
بنابراین، شاید مزایای بلندمدت برای سیاره ما و سلامت عمومی ارزش سرمایهگذاری را داشته باشد، حتی زمانی که آمار ممکن است در حال حاضر چندان مثبت به نظر نرسد.
دلیل این سرمایهگذاری داشتن دنیای سالمتر و پایدارتر است و این عاملی است که در محاسبات لحاظ نشده است.
تلاشهای فعلی ما برای بازیافت چقدر موثر است؟
تلاشهای ما برای بازیافت چقدر موثر است؟ متاسفانه، بهخصوص زمانی که صحبت از بازیافت پلاستیک میشود، پاسخ چندان خوب نیست.
در سال ۲۰۱۸، بهترین نرخ بازیافت تنها ۳۲درصد از کل زبالههای شهری بود و از ۳۰۰ میلیون تن زباله تولیدشده، تنها ۶۹ میلیون تن بازیافت شد. موادی مانند کاغذ بهتر بازیافت شدند، اما بازیافت شیشه در حدود ۲۵درصد انجام شد و بازیافت پلاستیک کمتر از ۱۰درصد بود.
در سال ۲۰۲۱، ایالات متحده ۴۰ میلیون تن زباله پلاستیکی تولید کرد، اما تنها حدود ۵ تا ۶درصد آن (حدود ۲ میلیون تن) بازیافت شد. ولی اوضاع در حال بهبود نیست. بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۰، در واقع کاهش ۵.۷ درصدی پلاستیکهای بازیافتی برای بازیافت در ایالات متحده وجود داشت. ۵.۷درصد ممکن است زیاد به نظر نرسد، اما برابر با ۲۹۰ میلیون پوند پلاستیک است.
بازیافت پلاستیک
یکی از مسائل مهم، مقدار زیاد پلاستیکی است که برای بستهبندی استفاده میشود، در واقع حدود ۳۶درصد از کل پلاستیک تولیدشده.
چه اتفاقی برای آن میافتد؟ رقم تکاندهنده ۸۵درصدی به محلهای دفن زباله ختم میشود. به علاوه که ۹۸درصد از محصولات پلاستیکی یکبار مصرف، از سوختهای فسیلی ساخته شدهاند و اگر سرعت مصرف کاهش نیابد، باید دستورالعملی برای فاجعه زیستمحیطی در دست داشته باشید.
یکی از مشکلات پلاستیک، چیزهایی است که مردم به سطلهای آبی بازیافت میاندازند به این امید که بازیافت شوند، اما اغلب این مواد مناسب نیستند و در نهایت با آلوده کردن کل دسته، باعث انتشار بیشتر ضایعات میشوند. سازمان صلح سبز دریافته است که هیچ یک از پلاستیکها - حتی بطریهای نوشابهای که مردم معمولا در سطلهای بازیافت میاندازند - استانداردی را که «قابل بازیافت» نامیده میشود، رعایت نمیکنند. چرا؟ زیرا برای اینکه یک کالا قابل بازیافت در نظر گرفته شود، باید نرخ بازیافت ۳۰ درصدی داشته باشد. هیچ پلاستیکی تاکنون به این میزان نرسیده است.سپس بحث هزینه و پیچیدگی مراحل بازیافت مطرح میشود. جمعآوری و دستهبندی پلاستیک گران است. همچنین پس از یک یا دو بار استفاده تجزیه میشود و هر بار پس از بازیافت، سمیتر میشود.
چالشهای اصلی در بازیافت چیست؟
چالشهای بازیافت چند دسته است که به مشکلات اقتصادی، تکنولوژیکی، رفتاری و سیستمی مربوط به بازیابی مواد مربوط میشود. اگر به این مسائل رسیدگی نشود، تلاشهای موثر در زمینه بازیافت ممکن است از همه نظر زیر آستانه موفقیت باقی بماند.
مشکلات اقتصادی
اولین چالش هزینه است. هزینههای مربوط به فرآیند بازیافت شامل جمعآوری، تفکیک زباله و سپس پردازش مجدد میشود. با این حال، در بسیاری از موارد، قیمت مواد بازیافتی در بازار به اندازه کافی برای پوشش این هزینهها بالا نیست. آلودگی مواد قابل بازیافت میتواند هزینهها را افزایش دهد زیرا به نیروی کار و فناوری بیشتری برای مرتبسازی و تمیز کردن نیاز دارد. این امر برخی از شهرداریها را بر آن داشته تا برنامههای بازیافت را کاهش دهند یا حتی حذف کنند. علاوه بر این، برنامههای بازیافت اغلب به یارانههای دولتی متکی هستند و آنها را در معرض کاهش بودجه قرار میدهند. اگر هدف صرفهجویی در هزینه است، سیستم فعلی کمک چندانی نمیکند.
پیچیده بودن ساختار زباله
زبالههای مدرن ساده نیستند و پیچیدگیهای زیادی دارند. انواع مختلفی از پلاستیکها، فلزات و مواد دیگر وجود دارد که هر کدام به روشهای بازیافت متفاوتی نیاز دارند. تولیدکنندگان همیشه به دنبال مواد و ترکیبات جدید از مواد برای دستیابی به برتری در بازار رقابت هستند و با تولید مواد جدید، بازیافت آنها را دشوارتر کردهاند.در دنیایی که یک محصول واحد ممکن است از چند ماده تشکیل شده باشد که به سختی قابل جدا شدن است، بازیافت موثر به یک کار تقریبا غیرممکن تبدیل میشود.
امیدهای واهی
اقلامی وجود دارد که مردم امید دارند بازیافت کنند، اما در واقع قابل بازیافت نیستند. وقتی این اقلام غیرقابل بازیافت به سیستم ختم میشوند، سایر کالاهای قابل بازیافت را آلوده میکنند و اغلب منجر به دور ریختن کل آن مواد میشوند. این رفتار که با نیت خوب انجام میشود اما نادرست است، بار غیرضروری را به سیستمی که قبلا تحت فشار قرار گرفته است اضافه میکند.
بیبرنامگی
نبود یک سیستم استاندارد، مسائل را پیچیده میکند. آنچه در یک محل قابل بازیافت است ممکن است در محل دیگر نباشد، که منجر به سردرگمی مصرفکنندگان و اشتباهاتی میشود که میتواند تعداد زیادی از اقلام را به جای مراکز بازیافت، به محلهای دفن زباله بفرستد.
قدیمی بودن زیرساختها
بسیاری از تاسیسات موجود قدیمی هستند و برای بازیافت مواد پیچیده در زبالههای امروزی مجهز نیستند.
به عنوان مثال، در حالی که بازیافت آلومینیوم کارآمدتر شده است، بازیافت شیشه به دلیل سیستمهای قدیمی بازدهی حدود ۲۵درصد دارد. اما هر دو ماده پتانسیل بازیابی ۱۰۰درصد را دارند، زیرا کیفیت آنها با استفاده مکرر کاهش نمییابد. در واقع کمبود بودجه است که به این تفاوت کمک میکند.
اثربخشی
در حالی که بازیافت برخی مواد مانند آلومینیوم بسیار کارآمد است، مواد دیگری مانند پلاستیک مزایای کمتری دارند. با انرژی مصرفشده در جمعآوری، حملونقل و پردازش این مواد، تاثیر خالص بازیافت بر تغییرات آب و هوا موضوع بحث قرار میگیرد.
مسوولیت شرکتها
نقش شرکتهای بزرگ را فراموش نکنیم. ۲۰ شرکت برتر پتروشیمی مسوول ۵۵درصد از زبالههای پلاستیکی یکبار مصرف جهان هستند. مشکل فقط مصرفکننده نیست؛ در پایان تولید ضایعات زیادی به جا میماند. با توجه به این نکات، به نظر میرسد دفن و سوزاندن زباله گزینه ارزانتری است، اما عوارض زیستمحیطی دارد. اگر دستاوردهای بلندمدت را در نظر بگیریم، بازیافت دارای مزیتهای بسیاری است و باز هم باید بخشی از یک برنامه مدیریت زباله گستردهتر و پایدارتر باشد. دوباره به سوال اصلی بازمیگردیم، آیا بازیافت موثرترین راه برای حفظ محیطزیست است؟ یا در حال حاضر برای محیطزیست نامناسب است؟ ما با بحران اقلیمی روبهرو هستیم. گفته میشود بازیافت میتواند از جهاتی کمک کند. به عنوان مثال، ۹۴درصد از منابع طبیعی که مردم استفاده میکنند، تجدیدناپذیر هستند. از میان این منابع میتوانیم منابعی را پیدا کنیم که در صورت استفاده مکرر، بدون از دست دادن کیفیت، ۱۰۰درصد قابل بازیابی باشند. آلومینیوم، شیشه و فولاد نمونههای اصلی هستند. بازیافت آلومینیوم باعث صرفهجویی ۹۵ درصدی انرژی در مقایسه با ساخت آن میشود.
این گزینهها میتوانند تفاوتهای زیادی ایجاد کنند.اما برای درک تاثیر واقعی اثرات زیست محیطی، باید کل فرآیند را بررسی کنیم. بهترین راه برای محافظت از زمین، تولید زباله کمتر است. ساختن چیزهای جدید همیشه گازهای گلخانهای منتشر میکند و انرژی و آب زیادی مصرف میکند. از حفاری مواد خام گرفته تا حملونقل محصولات، برای سیاره زمین پرهزینه و همچنین آلودهکننده است. بنابراین، با اینکه فولاد بازیافتی ۶۰درصد در مصرف انرژی صرفهجویی میکند، اما عدمساختن آن باعث صرفهجویی بیشتر میشود. بازیافت شاخه خوبی از مدیریت زباله است اما قدرتمندترین راهحل نیست. تا زمانی که ما زبالههای زیادی تولید میکنیم، بهویژه در کشورهای در حال توسعه، به تمهیدات بیشتر و سریعتر نیز نیاز داریم. کاهش زباله یک عامل کلیدی است و در حال حاضر موثرتر از بازیافت است.