طبق ادبیات اقتصادی پایداری این موفقیت در گرو کنترل کیفی ترازنامه بانک‌هاست، تا ضمن تعدیل نرخ بهره حقیقی پمپاژ نقدینگی سالم در اقتصاد نیز صورت گیرد، اما آیا می‌توان همزمان علاوه بر کنترل کمی ترازنامه بانک‌ها کیفیت ترازنامه آنها را نیز بهبود داد؟ برای پاسخ به این سوال ابتدا به تشریح چرخه خلق و امحای نقدینگی با تمرکز ترازنامه بانک‌ها می‌‌‌پردازیم، سپس راه‌‌‌حل‌‌‌های موجود در خصوص کنترل کیفی ترازنامه بانک‌ها تبیین می‌‌‌شود.

تشریح چرخه خلق و امحای نقدینگی

نقدینگی همان سند بدهی سیستم بانکی است که در اثر ایجاد یک دارایی در سمت راست ترازنامه بانک‌ها خلق می‌شود، دارایی ایجاد شده در سمت راست ترازنامه بانک‌ها در هر لحظه از زمان با سطحی از سرمایه‌گذاری‌‌‌های موجود در اقتصاد کلان در حال تسویه شدن است، فارغ از آنکه این دارایی، مخلوق ارزش افزوده در اقتصاد باشد یا خیر، به دیگر سخن پل ارتباطی بین تمامی سطوح سرمایه‌گذاری اقتصاد و بدهی سیستم بانکی (نقدینگی)، دارایی‌‌‌های سیستم بانکی است، از این رو پر واضح است که کمیت و کیفیت سند بدهی سیستم بانکی (نقدینگی) وابستگی بسیار زیادی به دارایی‌های سیستم بانکی و میزان نااطمینانی‌‌‌های نهفته شده در این دارایی‌‌‌ها دارد.

اساسا به همین دلیل است که هدایت نقدینگی به سمت ارزش افزوده جدید در اقتصاد امکان‌پذیر نیست، چرا که تمامی انباره بدهی سیستم بانکی (نقدینگی) قبلا با سطوحی از انباره سرمایه‌گذاری‌‌‌های ادوار گذشته اقتصاد در حال تسویه شدن است، بنابراین دیگر نمی‌توان با نقدینگی موجود ارزش افزوده جدیدی در اقتصاد ایجاد کرد، بنابراین خلق هرگونه ارزش افزوده جدید در اقتصاد یا مستلزم خلق دارایی جدید در ترازنامه بانک‌ها و متعاقب آن خلق بدهی جدید در سیستم بانکی (نقدینگی) است یا مستلزم اتخاذ فرآیندی برای از بین بردن راه ارتباطی بین اقلام سمت چپ ترازنامه بانک‌ها و سطوح سرمایه‌گذاری پیشین اقتصاد است؛ که در ادبیات اقتصادی به این فرآیند، امحای نقدینگی Money Destructionگفته می‌شود که شروع آن با حذف دارایی غیرجاری سیستم بانکی است.

تراز کردن ناترازی بانک‌ها

از آنجا‌‌‌که بانک‌ها با تعداد زیادی مشتری روبه‌رو هستند به راحتی می‌توانند از طریق تبدیل سررسید(Maturity Transformation)‌، فرآیند امحای نقدینگی را مختل‌کنند، و از طریق تبدیل دارایی‌‌‌های نیمه‌‌‌نقد(Semi-liquid assets)  و غیرنقد (Illiquid assets) به بدهی‌‌‌های نقد(Liquid liabilities)‌، سرعت خلق نقدینگی خود را مخصوصا در شرایط بحران مالی به صورت مضاعفی افزایش می‌دهند؛ و ناترازی ترازنامه خود(Balance Sheet Insolvency)  را از طریق دارایی‌‌‌های موهوم(Fictitious Assets)پنهان می‌کنند، در این‌صورت هر چند ترازنامه از لحاظ کمی تراز است اما از لحاظ کیفی ناتراز است و اثرات این ناترازی از کانال تورم در بخش واقعی اقتصاد خود را نمایان می‌کند و کارآیی سیاست‌‌‌های پولی بانک مرکزی در کنترل تورم را با چالش بسیار جدی مواجه می‌‌‌سازد. از این رو بانک مرکزی برای دستیابی پایدار به اهداف مدنظر خود، باید تمرکز نظارت و تنظیم‌گری خود را علاوه بر عدم‌شکل‌‌‌گیری دارایی‌‌‌های غیر‌نقد معطوف به حذف این نوع از دارایی‌‌‌ها از ترازنامه بانک‌ها نیز کند تا اختلال موجود در فرآیند امحای نقدینگی کامل شود.

ناترازی روانه و ناترازی انباره

اما نکته اساسی در این خصوص این است که نحوه اثرگذاری ناترازی نهفته شده در ترازنامه بانک‌ها بر عملکرد اقتصاد و بانک‌ها بسته به اینکه از سالیان گذشته باشد یا در سال‌های آتی ایجاد شود، متفاوت است به‌طوری که ایجاد دارایی‌‌‌های غیرجاری در ترازنامه بانک‌ها، به دلیل اینکه تطابق سررسید‌‌‌ د‌‌‌ارایی‌‌‌ها و بد‌‌‌هی‌‌‌هایشان را د‌‌‌چار مشکل می‌کند، کارکرد‌‌‌ اصلی بانک‌ها د‌‌‌ر اقتصاد‌‌‌ که توسعه مالی  (Financial Development) است، را با چالش جدی‌‌ مواجه می‌‌‌سازد‌‌‌. معمولا به ناترازی ناشی از این مهم در ادبیات بانکداری Illiquidity گفته می‌شود و راه‌حل آن از طریق متنوع‌سازی سمت چپ ترازنامه بانک‌ها و ابزارهای نوین مالی به‌طور مشخص اوراق CoCo است. در واقع از این طریق دارایی غیرجاری از سمت راست ترازنامه بانک حذف شده (Write off)  و به ازای آن از سمت چپ ترازنامه نیز یا از بدهی‌‌‌ها یا از حقوق صاحبان سهام کسر می‌‌‌شود. در این‌صورت ترازنامه به‌صورت واقعی تراز می‌‌‌شود و معمولا این فرآیند درکوتاه‌مدت قابل رفع است و اصولا هزینه آن از داخل خود ترازنامه پرداخت می‌‌‌شود بنابراین برای اقتصاد کم‌هزینه است که اصطلاحا به آن نجات از درون  (Bail in) نیز گفته می‌شود.

اما اگر ناترازی ترازنامه بانک از نوع انباشت دارایی‌‌‌های غیرجاری در ترازنامه باشد در این حالت بانک‌‌‌ علاوه بر اینکه د‌‌‌ر خارج کرد‌‌‌ن اقتصاد‌‌‌ از تنگناهای ایجاد‌‌‌شد‌‌‌ه ناتوان می‌شود‌‌‌، سازوکارهای د‌‌‌رونی نهفته‌‌‌شد‌‌‌ه د‌‌‌ر ترازنامه‌‌‌اش ثبات مالی  (Financial Stability) را به خطر می‌‌‌اند‌‌‌ازند‌‌‌ که ناترازی ناشی از این مهم را در ادبیات بانکداری Insolvency  می‌گویند.  در این صورت چنانچه نهاد ناظر بخواهد ترازنامه بانک را به‌صورت کیفی تراز کند راه‌حل آن از طریق ایجاد بازار بدهی بحرانی و به‌طور مشخص شرکت مدیریت دارایی (Asset Management Company)  است؛ در این شرایط حذف دارایی‌‌‌های غیرجاری انباشت‌شده در سمت راست ترازنامه بانک با نرخ تنزیل (Discount Rate) بالایی توسط شرکت AMC  صورت می‌گیرد، که معمولا قسمتی از تامین مالی آن از طریق اوراق بدهی است، در این حالت ترازسازی ترازنامه بانک به دلیل وجود ذی‌نفعان متعدد و کاهش ارزش شدید دارایی غیرجاری معمولا زمان‌بر است، و برای اقتصاد به دلیل درگیر شدن ترازنامه دولت برای کنترل کیفی ترازنامه بانک مورد نظر اصولا پر‌هزینه است، در ادبیات اقتصادی به این روش نجات از بیرون (Bail out) نیز گفته می‌شود.

در هر دو حالت تشریح شده فوق علاوه بر اینکه ترازنامه بانک‌ها به‌صورت کمی محدود می‌‌‌شوند به صورت کیفی نیز کنترل می‌شوند در این‌صورت علاوه بر اینکه نقدینگی بی‌‌‌کیفیت از اقتصاد امحا می‌‌‌شود، نرخ بهره حقیقی نیز تعدیل می‌شود و بانک مرکزی به‌صورت پایدارتری می‌تواند تورم را کنترل کند.