اگر چه صنعت سیمان امیدوار به تغییر اوضاع اقتصادی با ورود به بورس کالا بود اما متاسفانه برخلاف بورس کشورهای توسعه‌یافته که به شفافیت معروف است، در کشور ما با سیاست‌های غلط این بازار را به سمت و سوی دستوری بودن سوق داده‌اند که از مهم‌ترین نشانه‌های آن می‌توان به تعیین نرخ پایه برخلاف اصول اولیه بورس‌‌ها اشاره کرد. جلوگیری از افزایش قیمت سیمان در بورس کالا در حالی اتفاق می‌افتد که در کمتر از دو سال گذشته هزینه‌های تولید تا چند برابر افزایش یافته و حتی این افزایش قیمت را در کالاها و خدمات دولتی هم شاهدیم. کما اینکه تا ۱۸ ماه پیش بهای هر لیتر سوخت سیمانی‌ها ۱۱۴ تومان بود و امروز به ۵۰۰ تومان رسیده و حتی در خصوص مازوت به عنوان سوخت جایگزین گاز، شرکت‌ها باید به میزان هزینه سوخت، هزینه حمل‌ونقل تا کارخانه را بپردازند. افزایش سرسام‌آور هزینه‌های تولید در حالی اتفاق می‌افتد که بهای سیمان در دو سال اخیر با رشد بسیار ناچیزی همراه بوده که به هیچ عنوان نتوانسته هزینه‌های شرکت‌ها را پوشش دهد و حتی این صنعت از شاخص تورم تولید اعلامی وزارت صمت هم عقب مانده است.

اگر چه تمام تلاش وزارت صمت کاهش بهای سیمان است و تاکنون در انجام این کار با اعمال فشار از طریق حذف برخی کدهای خرید، تعیین میزان عرضه و قیمت پایه موفق بوده اما قطعا ادامه این شرایط در کوتاه‌مدت منجر به ورشکستگی شرکت‌ها و به تبع آن انفجار قیمت سیمان می‌شود. متاسفانه با توجه به صدور دستورالعمل‌های ناپخته و از آنجا که قیمت‌های صادراتی متاثر از قیمت داخلی است، در عرصه صادرات هم شرکت‌ها نمی‌توانند ارز‌آوری لازم را به دست بیاورند؛ در واقع با اطلاع بازرگانان از نرخ‌های داخلی، چنانچه شرکتی قصد فروش بالاتر داشته باشد، سراغ سایر شرکت‌های سیمانی می‌روند. علاوه بر این با توجه به تحریم‌های بین‌المللی، فقدان عضویت در سازمان تجارت جهانی و همچنین نبود دیپلماسی اقتصادی صادر‌کنندگان سیمان در این زمینه با مشکلات عمده‌ای مواجه هستند به نحوی که با وضع تعرفه‌های بالا در برخی کشورها امکان صادرات سیمان وجود ندارد. این در حالی است که کشورهای دیگر بدون وجود این موانع، سیمان‌شان را به کشور مقصد صادر می‌کنند.  اگر چه موضوع رینگ صادراتی بورس کالا برای بار دوم در صنعت سیمان مطرح شده اما واقعیت این است که این اتفاق به تنهایی نمی‌تواند بهبود شرایط صادراتی را به دنبال داشته باشد و تنها در صورتی موثر واقع می‌شود که امکان نقل و انتقالات ارز فراهم شود. با وجود این از این منظر که راه‌اندازی رینگ صادراتی بورس کالا به رقابت منفی صادر‌کنندگان پایان دهد، نقطه قوت مثبتی به شمار می‌رود که البته نباید حضور در رینگ صادراتی تبدیل به اجبار شود.