عوامل تحقق سود خالص

سود مورد انتظار به عملکرد مدیران در حوزه‌های خرید، تولید، فروش و مالی بستگی دارد. چنانچه، عملکرد مدیران در این چهار حوزه، مطلوب نباشد، بدون تردید، بر سود خالص شرکت تاثیر نامطلوب به جا می‌گذارد. بنابراین، مدیرعامل به عنوان بالاترین مقام اجرایی شرکت، باید در انتخاب و انتصاب مدیران اجرایی و عملیاتی، دقت لازم را به عمل آورد تا از تخصص و تجربه مناسب برخوردار باشند و بتوانند فعالیت‌ها و عملیات اجرایی شرکت را در بهترین حالت ممکن، هدایت و کنترل کنند. طبق استانداردهای حسابداری، چنانچه از درآمد عملیاتی شرکت‌(درآمد حاصل از فعالیت اصلی و مستمر شرکت)، هزینه‌ها اعم از قیمت تمام شده، هزینه‌های جاری، اداری، توزیع و فروش، استهلاک و هزینه بهره و مالیات کسر شود، سود خالص به دست می‌آید که میزان تحقق سود خالص، بستگی به سطح توانمندی و شایستگی مدیران در برنامه‌ریزی، اجرا و کنترل قبل از اجرا و حین اجرا دارد.

عوامل تحقق درآمد هر سهم

سود خالص که نتیجه درآمد و هزینه شرکت در یک سال مالی است، در صورتی قابل تقسیم است که از سود خالص سال مالی، سه فاکتور، شامل زیان سنواتی، اندوخته قانونی و اندوخته اختیاری کسر شود و به آن، فاکتور، سود تقسیم نشده سال مالی قبل، اضافه شود. از آنجاکه سود خالص به همه سهامداران تعلق دارد، بنابراین چنانچه‌ سود خالص شرکت را بر تعداد کل سهام عادی شرکت‌ تقسیم کنیم، سود پایه هر سهم یا درآمد هر سهم (Earnings per share) به دست می‌آید که به اختصار (EPS) شناخته می‌شود.

عوامل تحقق سود نقدی هر سهم

هیات مدیره شرکت که موظف به تهیه و تنظیم صورت‌های مالی از جمله صورت سود و زیان و ترازنامه است، در صورت سود و زیان یکی از مواردی که باید توسط هیات‌مدیره تعیین شود، سود پایه هر سهم است و درصورتی این سود، بین سهامداران قابل تقسیم است که به تایید حسابرس و بازرس قانونی شرکت برسد. بنابراین مجمع عمومی با تایید صورت‌های مالی توسط هیات‌مدیره و حسابرس و بازرس قانونی (صورت مالی حسابرسی شده) می‌تواند سود نقدی هر سهم (Dividend per share) را تصویب کند که به اختصار (DPS) شناخته می‌شود.

استراتژی تقسیم سود بین سهامداران

تهیه و تنظیم صورت‌های مالی و تعیین سود هر سهم، برعهده هیات‌مدیره شرکت و اظهارنظر درباره گزارش صورت‌های مالی شرکت، برعهده حسابرس و بازرس قانونی شرکت و تصمیم‌گیری در مورد تعیین میزان سود نقدی، بر عهده مجمع عمومی عادی سالانه است. مجمع عمومی، همیشه صد‌درصد سود هر سهم را بین سهامداران تقسیم نمی‌کند و گاهی به منظور تقویت بنیه مالی و نقدینگی شرکت، با پیشنهاد هیات‌مدیره و متناسب با برنامه‌های آتی شرکت، مانند برنامه افزایش ظرفیت تولید و برنامه سرعت بخشیدن به عملیات اجرایی طرح‌‌‌‌ها و پروژه‌ها، تصمیم می‌گیرد بخشی از سود بین سهامداران تقسیم شود و بخشی دیگر نیز‌ به صورت سود تقسیم نشده‌(اندوخته اختیاری و سود انباشته) در حساب‌های شرکت باقی بماند تا صرف سرمایه‌گذاری، توسعه و تکمیل پروژه‌های نیمه‌تمام شود.

تخصیص سود نقدی به سهامدار

هر سهامداری که قبل از بسته شدن نماد شرکت در بورس یا قبل از برگزاری جلسه مجمع عمومی عادی سالانه، سهام شرکت را خریداری کند و سهامدار شرکت شود، مشمول دریافت سود نقدی خواهد بود و اگرچه، وی، روز بعد از جلسه مجمع عمومی عادی، سهام شرکت را بفروشد، سود نقدی سهام سال مالی، همچنان به او تعلق می‌گیرد. برعکس، چنانچه‌ فرد بعد از برگزاری جلسه مجمع عمومی عادی سالانه، سهام شرکت را خریده باشد، مشمول سود نقدی یا سود مجمع عمومی نمی‌شود.

توزیع سود نقدی به سهامداران

با ارائه گزارش صورت‌های مالی حسابرسی شده به مجمع عمومی، در صورت وجود سود خالص، مجمع عمومی باید حداقل ۱۰‌درصد‌‌‌ از سود ویژه سالانه شرکت را بین سهامداران توزیع کند و هیات‌مدیره موظف است ظرف مدت حداکثر هشت ماه بعد از تصویب مجمع عمومی، سود نقدی هر سهم را به حساب هر یک از سهامداران شرکت واریز کند. برخی شرکت‌ها، به دلیل ساختار مالی قوی و سرمایه در گردش مناسب، معمولا به محض تصویب سود نقدی توسط مجمع عمومی، سود نقدی را به حساب سهامداران واریز می‌کنند که سبب محبوبیت و ایجاد انگیزه در سهامداران برای وفاداری به شرکت می‌شود. اما‌ گاهی برخی شرکت‌ها‌ به دلیل کمبود نقدینگی و سرمایه در گردش برای اجرای طرح‌ها و پروژه‌های نیمه‌تمام یا برای خرید مواد اولیه یا تامین تجهیزات یا تعمیرات اساسی، مجبور می‌شوند زمان پرداخت سود نقدی را به تعویق بیندارند که این زمان نیز نباید بیشتر از هشت ماه باشد. چنانچه پس از انقضای مهلت قانونی، شرکت از پرداخت سود سهام به سهامداران امتناع کند، هر سهامداری برای مطالبه رسمی طلب خود، مستند به قانون مدنی و آیین دادرسی مدنی، می‌تواند اصل طلب و خسارت تاخیر را از دادگاه مطالبه کند.

نتیجه‌گیری و پیشنهاد

از آنجا که رشد و شکوفایی شرکت‌های تولیدی، بر اصالت سود و حداکثرسازی منافع استوار است و این ارکان حاکمیت شرکت است که با برنامه‌ریزی دقیق و هوشمندانه، موجب می‌شود شرکت سودآور شود و با سیاست تقسیم سود عالمانه، بخشی از سودخالص، به صورت سود نقدی بین سهامداران توزیع شود و بخشی دیگر نیز برای سرمایه‌گذاری در حساب شرکت باقی بماند، بر این اساس، توصیه می‌شود، در انتخاب مدیران اجرایی شرکت شامل، هیات‌مدیره، مدیرعامل و مدیران ارشد شرکت که راهبر، هدایت‌کننده و کنترل‌کننده شرکت هستند، دقت لازم و کافی به عمل آید تا با برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری و اجرای درست و منطقی، شرکت را به سودآوری و سودمندی لازم برسانند.