سرگردانی ۱۵۵ روزه کارخانههای شکر
دبیر انجمن صنفی کارخانههای قند و شکر:مثل ریگ شکر از مرزها وارد بازار ایران میشود و تولیدکنندگان داخلی پنج ماه است منتظر «تعیین قیمت از سوی دولت» هستند؛ این بلاتکلیفی به زیان کشاورزان و صنعت است
چالش کنونی پیش روی تولید شکر در کشور چیست؟
متاسفانه مشکل اساسی ما در کشور این است که دولتها سلیقهای عمل میکنند، در حالی که ما باید برای همهچیز استراتژی داشته باشیم که با تغییر مجریان کار، لطمهای به صنایع وارد نشود؛ بنابراین حذف مقررات و مصوبات قبلی در دولتهای جدید یکی از چالشهای اساسی ماست. شکر مثل ریگ از مرزها وارد میشود و ۵ ماه است ما به دنبال تعیین نرخ شکر هستیم، ولی تاکنون موفق به اخذ قیمت نشدهایم. به دلیل صدور قیمت دستوری آن هم با تاخیر برای چغندر، اکنون یک بلاتکلیفی در بین کشاورزان و صنایع وجود دارد و ممکن است بسیاری از کشاورزان امسال از کشت چغندر در خوزستان منصرف شوند.
راهکار شما برای حل این معضل چیست؟
در یک کلمه؛ تشکلگرایی. افرادی که متصدی امور کشاورزی و صنعتی میشوند باید به این مساله ایمان داشته باشند و همه امور را به تولیدکننده واگذار کنند، دارای نگاه تولیدی و قدرتمند باشند. باید دید عمیقی نسبت به صنعت شکر داشته باشند. دولت باید از استخوان خردکردههای تولید و صنعت مشورت بگیرد. در یک زمانی تولید و واردات به ما واگذار شد و در نرخگذاری سهیم شدیم و به تولید استثنایی دست یافتیم: ۲ میلیون و ۲۵ هزار تن شکر. در حالی که نیاز کشور ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تن بود یعنی بیش از ۹۰ درصد را در داخل کشور تولید کردیم. به عبارت دیگر، صفر تا صد صنعت به ما واگذار شد؛ بنابراین پیشنهاد میکنیم مشورتگیری، مشورتپذیری، ارتباط مستمر با تشکلها و داشتن اطلاعات دقیق و بهروز باید سرلوحه کار دستاندرکاران باشد تا شعار تشکلگرایی به نحو احسن تحقق یابد.
کارویژه انجمن درباره عدم تصمیمگیری برای نرخ قند و شکر چیست؟
تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم اطلاعرسانی دائم و گوشزدکردن خطرات آتی به مسوولان و متولیان این حوزه است. امیدواریم به زودی بتوانیم نرخ شکر را از دولت بگیریم تا نابسامانیهای موجود را مدیریت کنیم.
برخی مساله مافیای واردات و همچنین باب شدن ارزهای ترجیحی و سپس نیمایی را دخیل در امر بازار شکر میدانند، تحلیل شما چیست؟
من در شکر به مافیا اعتقادی ندارم، بلکه معتقدم اشتباه در برنامهریزی وجود دارد. از سال ۹۳ تا ۹۸ هم تولید و هم واردات شکر در اختیار کارخانهها بود و مساله واردات از حوزه اختیار دلالان خارج شد. در حال حاضر ما براساس مصوبات کارگروه با دولت تفاهمنامه داریم مبنی بر اینکه انجمن صنفی مسوول تنظیم بازار قند و شکر اعم از تولید و تامین است که امیدواریم به آن عمل شود.
درباره ارزها نیز باید گفت وضعیت موجود ناشی از ارز نیمایی نیست، بلکه ناشی از اشتباه عملکردی و نداشتن اطلاع درست از قوانین است. طبق ماده ۱۶ (قانون بهرهوری محصولات کشاورزی) دولت مکلف است برای واردات کالاهای کشاورزی که مشابه داخلی دارند به نحوی تعرفه تعیین کند که مبادله همواره به نفع تولیدکننده باشد.
پیشبینی شما از وضعیت تولید شکر در کشور چیست؟
ما توان و قدرت تولید شکر در حد نیاز کشور را داریم، علاوه بر این، مصرف شکر پس از کرونا در دو شکل صنف و صنعت و خانگی بهشدت کاهش یافته است، بهطوری که ما تا قبل از کرونا ۲میلیون و ۲۰۰ هزار تن مصرف داشتیم، ولی در حال حاضر، بعید میدانم که مصرف امسال ما به یک میلیون و ۶۰۰ هزار تن تا یک میلیون و ۷۰۰ هزار تن شکر برسد؛ بنابراین باتوجه به توان تولیدی در کشور نیازی به واردات نخواهیم داشت.
برخی دوگانگی نیشکر و چغندر را مطرح میکنند و به مقایسه صرفه اقتصادی و مسائل محیطزیستی این دو محصول میپردازند. نگاه موجود در انجمن نسبت به این گزاره چیست؟
ما این دوگانگی را قبول نداریم، بلکه وضعیت تولید را در نظر میگیریم، بنابراین نیشکر و چغندر برای ما فرقی نمیکنند. تا ۲۵ سال پیش یعنی قبل از پاگرفتن صنعت نیشکر، اکثر قریب به اتفاق زمینهایی که الان تحت کشت نیشکر هستند، موات و بایر بوده است، به هر حال سیستمی پیاده شد و این زمینها آباد شدند و حال که این طرح به نتیجه رسیده هزار چشم و نظر دنبال آن آمده است. علاوه بر آبادکردن زمینهای لمیزرع، مساله اشتغال ایجادشده در نیشکر بسیار گسترده و چشمگیر است.
صنعت نیشکر را ببینید که چه صنایع فرعی و جانبی ایجاد کرده است که همه برای منطقه و کشور مفید و قابل توجه هستند، بنابراین نباید این مساله را کوچک دید. متاسفانه در مطرح کردن این قضایا شخصینگری و منفعتطلبی وجود دارد. نیشکر جای هیچ محصولی را نگرفته است و حذف آن نشدنی است. امکان تغییر کشت وجود ندارد، زیرا نه صرفه اقتصادی دارد و نه کسی این توان را دارد.
به نظر ما همین مقدار واحدهای چغندری موجود که طبق مطالعه و بررسی راهاندازی شدند، کفایت میکند و اگر این تعداد افزایش یابد، ممکن است با چالش آب مواجه شویم.
هفتتپه یکی از بحرانهای کارگری در کشور بود، اما اکنون روی ثبات و آرامش به خود دیده است. ارزیابی شما از وضعیت مدیریتی این صنعت چیست؟
واقعا از اتفاق رخداده برای هفتتپه خوشحالیم. هفتتپه ۱۰ درصد ظرفیت اسمی را در میان ۹ کارخانه نیشکری موجود در اختیار دارد و با مدیریت صورت گرفته از سوی شرکت توسعه نیشکر، اشتباهات گذشته ناشی از ورود بخش خصوصی غیرمتخصص جبران شد. الان کارخانه هفتتپه آرام شده است و با تدبیر دکتر ناصری مدیرعامل شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی، فردی متخصص بر سر این مجموعه گمارده شد که کاربلد و سالها در هفتتپه بوده است. اگر طرح واگذاری هفتتپه توسط سران سه قوه تکمیل و نهایی شود، قطعا سرعت کار افزایش خواهد یافت.
نقش مدیریت در پایداری تولید در توسعه نیشکر بعد از طیکردن خشکسالی و سیل در خوزستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
نقش مدیریت را صد میبینم. پس از سیل وحشتناک ظرفیت تولیدی ما تحتالشعاع قرار گرفت، اما حُسن بزرگ مجموعه نیشکر داشتن تعصب و حساسیت مثبت از سوی بدنه و مدیران به این صنعت است به گونهای که نگرش خصوصی به آن دارند که توانستند با این نگاه از آن بحران به سلامت عبور کنند. مطمئنا تا زمانی که مجموعه و مدیریت در این حالت پیش برود قطعا رو به رشد خواهد بود. تنها طرحی که بعد از انقلاب اسلامی استارت خورد، اجرا شد و به ثمر رسید همین طرح توسعه نیشکر بود. دید مدیرعامل نیشکر و تسلط فنی بر مجموعه و پیادهسازی شیوه مدیریت همدلانه باعث ترقی و رشد مجموعه بوده است.