انتقادهایی مانند آنچه در روزنامه وال‌‌‌استریت ژورنال نوشته شده، همواره به عملکرد او وجود داشته، اگرچه در مجموع روندی که فدرال‌‌‌ رزرو در سال‌های بعد از بحران در پیش گرفت، مورد تایید سیاستگذاران آن سال‌ها از جمله رئیس‌‌‌جمهور اوباما قرار داشت که معتقد بود عملکرد برنانکی و فدرال‌‌‌ رزرو اجازه نداد بحران سخت‌‌‌تر و عمیق‌‌‌تر شود. با وجود همه این انتقادها، برنانکی در سال‌های پس از ریاست فدرال‌‌‌ رزرو، به عنوان مشاور اقتصادی با نهادها و موسسات بسیاری همکاری کرده است و می‌توان گفت یکی از پرتقاضاترین مشاوران اقتصادی است و در عین حال یکی از تاثیرگذارترین روسای فدرال ‌‌‌رزرو در تاریخ شناخته می‌شود.

وی در کتاب تازه چاپ‌‌‌شده خود «سیاست پولی قرن بیست‌‌‌و‌‌‌یکم» تکامل فدرال ‌‌‌رزرو را توضیح می‌دهد و در مورد آینده آن گمانه‌‌‌زنی می‌کند. برنانکی با نگاهی تازه به سیاستگذاری این نهاد در ۷۰ سال گذشته، از جمله دوران خود وی، نشان می‌دهد چگونه تغییرات در اقتصاد باعث نوآوری‌‌‌هایی در فدرال‌‌‌رزرو شده است که به اتخاذ سیاست‌هایی منجر شده که شاید حتی باعث تعجب روسای اولیه این نهاد شود یا باعث شود این‌‌‌طور به نظر برسد که بانک مرکزی از هدف اولیه و اصلی خود دور شده است. وی همچنین چالش‌های پیش روی فدرال‌‌‌ رزرو مانند بازگشت تورم، ارزهای دیجیتال (اگر می‌‌‌خواهید توصیه برنانکی را بدانید، توصیه می‌کند از سرمایه‌گذاری در آن خودداری کنید)، به خطر افتادن استقلال این نهاد و... را مورد بحث قرار می‌دهد. کتاب به چهار بخش تقسیم شده است. چهار فصل اول به گزارش تاریخی سال‌های قبل از تصدی خود وی بر فدرال ‌‌‌رزرو و تاریخچه رکود بزرگ و سیاست‌های پولی اجرا شده در دوران ریاست پل ولکر و آلن گرینسپن اختصاص دارد. سه فصل بعدی سیاست‌هایی را شرح می‌دهد که در دوران ریاست خود برنانکی اجرایی شد و فصل‌‌‌های ۸ تا ۱۰ به دوران جنت یلن و جروم پاول اختصاص دارد. بررسی تحولات تا اوایل بروز همه‌گیری کرونا در سال ۲۰۲۲ ادامه دارد و علاوه بر آن در لحظات آخر تحلیل‌‌‌های بیشتری درباره دوران همه‌گیری کرونا و سیاست‌های لازم برای آن به این بخش از کتاب افزوده شده است و عملا می‌توان گفت تحولات جهانی تا پیش از وقوع جنگ اوکراین را پوشش داده است. سپس یک بخش طولانی سه‌‌‌فصلی درباره آنچه ممکن است در پیش باشد و سیاست‌های پولی آینده وجود دارد که احتمالا بعد از فصول مربوط به دوران ریاست خود برنانکی، جذاب‌‌‌ترین بخش برای مخاطبان، خصوصا مخاطبان عام خواهد بود. کتاب به وضوح تلاش داشته تا طیف وسیع مخاطبان را به خود جذب کند و تنها برای مخاطب دانشگاهی نوشته نشده است. اگرچه به احتمال زیاد به منبعی دانشگاهی برای بررسی سیاست‌های پولی تبدیل خواهد شد. با هدف داشتن مخاطب گسترده، تلاش شده تا بدون استفاده از ریاضیات و با زبان ساده تمام مفاهیم مهم توضیح داده شود. البته این ساده‌‌‌سازی در بخش‌‌‌هایی باعث شده تا مفاهیم درست و کامل توضیح داده نشود. برنانکی در این کتاب دوران روسای قبل و بعد از خود را نیز بررسی کرده و انتقاد بسیار اندکی به آنان وارد کرده است. در واقع تنها انتقاد شدید طرح‌‌‌شده در کتاب مربوط به دونالد ترامپ، به خاطر تلاش برای اعمال قدرت بر بدنه مدیریتی فدرال‌‌‌ رزرو به‌‌‌خصوص بر جرمی پاول است. همچنین با وجود اینکه برنانکی عملکرد و سیاست‌های اجراشده در دوره همه روسای فدرال‌ ‌‌رزرو را (در دوره‌‌‌ای که کتابش آن را تحلیل می‌کند) تایید می‌کند، اما تحسین ویژه وی شامل ولکر است که از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۷ تصدی این نهاد را در اختیار داشت. ولکر که مانند اغلب همتایان خود وظیفه اصلی بانک‌ مرکزی را کنترل نرخ تورم می‌‌‌دانست توانست با قبول ریسک افزایش عجیب نرخ بهره بانک‌ مرکزی و رساندن آن به رقم بی‌‌‌سابقه ۲۰‌درصد در سال ۱۹۸۰ (نرخی که قبل و بعد از آن تکرار نشد) نرخ تورم ۱۳درصدی سال‌های ۱۹۷۹ و ۱۹۸۰ را به چهار‌درصد در سال ۱۹۸۲ کاهش دهد. اما تحسین آشکار ولکر، وقتی به گرینسپن می‌رسد به تاییدی محتاطانه و ملایم تغییر می‌کند.

برنانکی اگرچه اعتبار زیادی به نحوه مدیریت اقتصاد داخلی ایالات‌‌‌متحده و تا حدی جهانی گرینسپن می‌دهد اما در عین حال اعتقاد دارد نشانه‌‌‌های بحران سال ۲۰۰۸ که تا حدی می‌تواند به علت سیاست‌های درپیش‌‌‌گرفته‌‌‌شده از سوی فدرال ‌‌‌رزرو بوده باشد، در دوران ریاست وی ظاهر شده بود اما مورد غفلت قرار گرفت تا در نهایت به بحرانی جهانی ختم شد. وی محتاطانه می‌‌‌نویسد: «افزایش طولانی‌‌‌مدت نرخ بهره فدرال ‌‌‌رزرو، احتمالا بر کاهش قیمت مسکن که در سال ۲۰۰۶ آغاز شد اثر داشته است.»

در واقع یکی از اصلی‌‌‌ترین انتقادهای واردشده به کتاب همین موضوع است که به نظر می‌رسد وی در هیچ شرایطی حاضر به انتقاد صریح و جدی از همکاران و مهم‌تر از آن روسای قبلی و بعدی خود نیست. علاوه بر این به نظر منتقدان، هنوز بسیار زود است که بتوان درباره نتیجه سیاست‌های اعمال‌‌‌شده به وسیله برنانکی اظهارنظر کرد یا آن را پیروزی و کنترل بحران تلقی کرد، حتی بسیاری از جمله نویسنده و منتقد واشنگتن‌‌‌پست، اعتقاد دارند مقررات‌‌‌زدایی اعمال‌‌‌شده از سوی برنانکی در دوره ریاستش و ادغام بیش از حد و تسهیل مقررات بانک‌ها، امروزه نیز به بی‌‌‌ثباتی بازارها و اقتصاد ادامه می‌دهد و معلوم نیست در آینده چه اثراتی خواهد داشت.