«دنیایاقتصاد» الزامات توسعه در صنایع پالایشی را بررسی میکند
چهار مولفه ارزندگی صنعت پالایش
«صنعت پالایش رو به افول است و ضررده شده است.» این گزارهای است که برخی کارشناسان و فعالان حوزه انرژی بارها به آن اشاره کردهاند. علاوه بر فرسودگی تجهیزات و ورود پتروشیمیها به سبد محصولات پالایشیها؛ همچنین تبدیل شدن پتروشیمیها به بازاری قویتر برای محصولات پالایشی، نبود سرمایهگذار و فاینانس و همینطور حرکت سیاستهای انرژی دنیا به سمت سوختهای تجدیدپذیر، باعث شده سرمایهگذاری در صنعت پالایش در شرایطی غبارآلود قرار بگیرد. صنعت پالایش در حالی با این مشکلات دستوپنجه نرم میکند که همچنان بخش عمدهای از بودجه از فروش نفت و فرآوردههای آن تامین میشود و نمیتوان این صنعت را نادیده گرفت. یکی از فعالان و کارشناسان حوزه نفت و انرژی معتقد است نه تنها صنعت پالایشی ضررده نیست، بلکه با اورهال و سرمایهگذاری در احداث واحدهای پتروپالایشی و همچنین کیفیت محصولات، «شاهد سودآوری بیشتری هم خواهیم بود.» مصاحبه «دنیایاقتصاد» با امیررضا اعلاباف کارشناس بازار سرمایه را میخوانید؛
آینده سرمایهگذاری در صنعت پالایش و الزامات توسعه آن چیست؟
باید به این نکته توجه کرد که صنعت پالایشگاه یک صنعت سرمایهبر است. با بررسی پروژههایی که در سراسر دنیا انجام شده میتوان گفت با ۲۰هزار دلار تا ۲۴هزار و ۲۰۰ دلار به ازای هر بشکه ظرفیت پالایش در روز، سرمایهگذار به نقطه سرمایهگذاری مناسب خواهد رسید. برای مثال اگر با یک سناریوی میانه، قصد راهاندازی واحد پالایشی مثل پالایش بندرعباس را در نظر داشته باشیم، بیش از ۷میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد و هزینههای عملیاتی هم به ازای هر بشکه حدود ۳ دلار تمام میشود، البته با کسر هزینه انرژی و استهلاک و ... بنابراین پالایش صنعت سرمایهبری است. در حال حاضر چند پروژه مثل هرمز، خوزستان، پارس و آناهیتا در دست احداث هستند که براساس سناریوی معمولی سرمایهگذاری شده است. اما پروژه پتروپالایش شهید سلیمانی با ظرفیت ۳۰۰هزار بشکه با نوع خوراک نفت خام سنگین در بندرعباس با بودجهای ۱۱میلیارد دلاری یکی از پروژههای قوی است که اعتبار آن بسیار بالاتر از میزان استاندارد است. البته این هزینهها بستگی به ضریب پیچیدگی پالایشگاه هم دارد، هرچه واحد پالایشی ضریب پیچیدگی بالاتری داشته باشد و فرآوردههای باکیفیتتر تولید کند، طبیعتا میزان هزینه احداث هم بالاتر خواهد رفت. مثال دیگر پروژه مروارید مکران با ظرفیت ۳۰۰هزار بشکه است که خوراک آن نفت سنگین و نیمهسنگین است و بودجه آن حدود ۷میلیارد دلار درنظر گرفته شده است؛ اختلاف عدد اعتبار این دو واحد صنعتی بهخوبی تفاوت بین صنایع پالایشی و پتروپالایشی را نشان میدهد. به بیانی دیگر پروژه شهید سلیمانی یک پروژه تلفیقی بین پالایش و پتروشیمی است و به همین دلیل بودجه احداث آن به میزان قابلتوجهی بیشتر است. بنابراین همانگونه که گفته شد صنعت پالایش، صنعت سرمایهبری است که میزان سرمایه آن به پیچیدگی تجهیزات و محصول بستگی دارد.
موفقیت بخش خصوصی در پالایشگاهداری و توسعه آن مستلزم چیست؟ دولت چه ابزارهایی برای حمایت از این صنعت به کار گیرد؟
بحث تامین مالی یا فاینانس بسیار مهم است و همکاریهای تنگاتنگی را بین بخش خصوصی و دولت میطلبد. البته از ابزارهایی مثل قراردادهای بیاوتی (BOT) هم میتوان استفاده کرد و دولت با تسهیلات ارزانقیمت میتواند به سرمایهگذاریهای پالایشی کمک کند.( BOT به قراردادهای ساخت، بهرهبرداری، انتقال و واگذاری گفته میشود. در این نوع از قراردادها شرکت یا مجموعهای از شرکتها پس از اخذ امتیاز، پروژههای سنگین مالی را اجرا خواهند کرد. اینگونه شرکتها پس از طی شدن بازه زمانی محدودی از پروژههای مذکور نفع خواهند برد و سپس پروژه را به طوری که امکان فعالیت کامل روی آن وجود داشته باشد به صورت بلاعوض آن را به طرف دیگر واگذار میکنند که اغلب طرف دیگر دولت یا شرکتهای خصوصی وابسته به دولت است. )
اما چند مشکل وجود دارد؛ اول اینکه کیفیت فرآوردههای تولیدی بعضا شرایط مناسبی ندارد. متاسفانه صنعت نفت در دهه گذشته به سبب روند خروج سرمایه و عدمثبات و عدم پیشبینیپذیری اقتصاد، عملا سرمایهگذاری آنچنانی نداشته و میزان استهلاک اقتصادی بیشتر از سرمایهگذاری بوده که نتیجه آن تشکیل سرمایه ثابت ناخالص منفی است. همین موضوعات باعث شده سرمایهگذاری آنچنانی وجود نداشته باشد و مدت زمان اجرای پروژهها طول بکشد یا بعضا متوقف شود. همانگونه که گفته شد کیفیت محصولات تولیدی هم بسیار مهم است؛ چون در کشور ما محصولات با نرخ هاب خلیجفارس معامله میشود، کرکاسپرد و نرخ ارز در سودآوری تاثیر زیادی دارد و عملا هرچه کیفیت محصولات بیشتر باشد کرکاسپرد بالاتری خواهد داشت بنابراین تمرکز روی کیفیت محصولات میتواند سودآوری این صنعت را افزایش دهد. ( به اختلاف قیمتی که میان مواد اولیه خریداری شده در بازار اول و محصولات فروخته شده در بازار دوم بهوجود میآید، کرک اسپرد گفته میشود. کرک به معنای پالایش، تجزیه و تصفیه است و اسپرد به معنای تفاوت که از ترکیب این دو واژه در کنار هم لغت کرک اسپرد بهوجود میآید. با این تعاریف میتوان گفت کرک اسپرد، اختلاف قیمتی است که بین ورودی و خروجی پالایشگاهها وجود دارد. )
همچنین میتوان برای توسعه صنایع پالایشی از ظرفیتهای بسیار خوب بازار سرمایه هم برای تامین مالی مبتنی بر سرمایه و بدهی این بنگاهها استفاده کرد. قطعا برای توسعه زیرساختهای لازم، بازار سرمایه میتواند بازوی خوبی برای تامین سرمایه که گزاره مهمی است باشد و مردم هم در این پروژهها سهم داشتهباشند.
بهطور خلاصه چالشهای صنعت پالایشی در شرایط کنونی را چه مواردی میدانید؟
مورد اول همانگونه که گفته شد قیمت نفت خام است. مورد دوم کرکاسپرد است؛ باید توجه داشت که کرکاسپرد محصولات تفاوت دارد و فرآوردههایی که در بالای برج تقطیر فرآوری میشود سود بالاتری دارند. مورد سوم هم نرخ ارز است که تفاوتهای بین نرخ نیمایی و آزاد، بازار را اذیت کرده که البته این شکاف کاهش یافته است و مسلما پس از مشخص شدن سرانجام برجام میتوان انتظار نشانههای مثبت داشت. نرخ نیمایی هم متاثر از نرخ آزاد بوده که سیاستگذاری آن به عهده دولت است. یکی از چالشهای دیگر این صنعت گزارشگری مالی است. هر سال نرخهای علیالحساب توسط شرکت پالایش و پخش نفت لحاظ میشود و بعد از رسیدن نرخهای قطعی، در صورتهای مالی حسابرسی شده تغییرات قابلتوجهی در اعداد و ارقام سود و زیان را شاهد هستیم که تاثیر قابلتوجهی در روند بازار سرمایه هم گذاشته است. مسلما بحث گزارشگری مالی باید بهبود پیدا کند زیرا یکی از اساسیترین چالشهای صنعت پالایش در بازار سرمایه و بورس است.
دورنمای این صنعت را چگونه میبینید ؟
سوخت فسیلی منبعی محدود از انرژی است و در دهههای آینده بالاخره ذخایر نفتی به پایان خواهد رسید. از آن طرف در دنیا سرمایهگذاریهای قابلتوجهی برای سوختهای پاک و تجدیدپذیر صورت گرفته است، به گونهای که احتمالا در سطح جهان دهها پالایشگاه به پایان کار خود برسند. البته پیشبینی میشود که جهان حتی در سال 2050 هم بیش از 5میلیون بشکه فرآوردههای نفتی مصرف خواهد کرد. رفتهرفته سهم انرژیهای پاک افزایش مییابد و مسلما بهتر است در ایران هم این قدم برداشتهشود؛ از سوختهای فسیلی فاصله بگیریم و به سراغ سوختهای پاک برویم. پس از نظر زیستمحیطی این صنعت در سالهای آینده کوچکتر خواهد شد اما موقعیت ایران متفاوت است؛ نفت هنوز بخش عمدهای از بودجه را تامین میکند و این امر باید با تنوع بخشیدن به سبد صادراتی و سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای پاک به مرور کاهش پیدا کند.