تازههای نشر - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
رهبر چابک حرفهای
مهارتهای رهبری چابک خود را تقویت کنید تا سازمانتان را به سمت تحول و رونق ببرید. کرت بیتنر و ران ارینگا در کتاب «رهبر چابک حرفهای» راهکارها و الگوهایی عملی را به شما نشان میدهند که براساس آنها میتوانید رهبر سازمان موفق در شکلدهی محیطی برای تیمهای چابک باشید. سبک روایت کتاب، خواندن آن را آسان میکند و بارها خود را به جای شخصیتهای کتاب خواهید گذاشت. سازمانها برای بهرهگیری از فرصتهای بیشماری که ناشی از افزایش تغییر و تحولات جهانی کسبوکارهاست، نیازمند تیمهایی هستند که بتوانند بهسرعت ایدههای جدید را امتحان کنند، از تجربیات خود بیاموزند و براساس این آموختهها خود را تغییر دهند. کمک به تیمهای کاری نیازمند رهبرانی چابک است که به حمایت، الهامبخشی و تشویق کارکنان پرداخته و مهارتهای سنتی مدیریت مانند هدایت، نظارت و پاداش و تنبیه را پشت سر بگذارد.
«رهبر چابک حرفهای»، یک راهنمای واقعبینانه و عملی است که رهبران سازمانی چابک و کارکشته آن را نوشتهاند تا به این طریق بتوانند تجربیات جمعی خود را برای کمک به دیگر رهبران سازمانی انتشار دهند. هدف آنها افزایش توانایی رهبران سازمانی برای ایجاد تیمهای واکنشی و انطباقپذیر است. آنها درسهای ارزشمندی از مطالعه موردی و دههها تجربه کمک به رهبران چابک برای دستیابی و حفظ دگردیسیهای سریع ارائه میکنند. مهمتر آنکه به کلیگویی و اغراق بسنده نمیکنند و نشان میدهند که شیوه کارشان دقیقا به چه صورت است:
• سازمانی را که زمانی موفق بوده و راهش را گم کرده است، دوباره برانگیخته کنید.
• تیمهایی با چند کاربرد تشکیل دهید و آنها را با تعیین اهداف والا توانمند سازید.
• همزمان با افزایش مسوولیتپذیری تیمهای خود، شیوه رها کردن را بیاموزید.
• در برابر نیروهایی که میخواهند شما را به «قوانین قدیمی» بازگردانند، مقاومت کنید.
• تمام سازمان را بازتنظیم کنید؛ چرا که مدلهای کسبوکار چابک و سنتی نمیتوانند برای همیشه همزیستی داشته باشند.
• به چالشیترین هدف دست پیدا کنید؛ یعنی تغییر فرهنگ.
رهبران چابک بزرگ، به این صورت زاده نشدهاند. آنها افرادی معمولی هستند که بهشدت به کمک به دیگران برای دستیابی به اهداف مشترک و کشف شیوهای جدید برای هدایت کارکنان و سازمان خود بها میدهند. هر نقشی که در سازمان خود داشته باشید، این کتاب راهنما به شما کمک میکند تا آن مهارتها و ذهنیتها را بسیار سریعتر فرابگیرید.
زمانی که آنها ببرند، تو میبری
اسطوره دره سیلیکون، راس لاراوی که هفتسال در پستهای مدیریتی گوگل و توییتر فعالیت داشت و الهامبخش کتاب پرفروش «رکگویی رادیکال» بود، سه قانون ساده را برای ساختن تیمهای شاد و مشارکتجو، ارائه کرده است. کسبوکارها در هر گوشهای از جهان گرفتار مدیرانی شدهاند که فکر میکنند آزار دادن کارکنان بهترین روش برای دستیابی به سود است. این تفکر رایج را میتوان آفت و شکست رهبری سازمانی دانست که به نوبه خود حتی به توان سودآوری سازمان هم آسیب میرساند. پژوهشها نشان میدهد که شاد و مشارکتجو بودن دائمی نیروی کار سازمان، خروجیهای قابل سنجش آن را هم بهبود میبخشد. این فرضیه در صنایع مختلف، کشورهای گوناگون و براساس مولفههای ملموس و ناملموس مختلفی مانند میزان درآمدزایی، سودآوری و سطح رضایت مشتریان بررسی و تایید شده است.
در کتاب «زمانی که آنها ببرند، تو میبری»، راس لاراوی، مدیرکل منابع انسانی شرکت نرمافزاری کنونی کوالتریکز (Qualtrics) یک الگو و استاندارد رهبری سازمانی ساده، منسجم و کامل ارائه میکند که به سیاستگذاران و مدیران سازمانها میآموزد، چگونه به سطوح شگفتانگیزی از مشارکتجویی و دلسوزی کارکنان دست یابند. این کتاب برای دستیابی به چنین هدفی، سه مولفه کلیدی را شناسایی میکند: هدفگذاری و تعیین مسیر واضح، راهنمایی و مربیگری مکرر و توجه و همکاری با کارکنان برای دستیابی آنها به اهداف بلندمدت شخصی خود.
زمانی که هدفگذاری روشن باشد، مانند ستارهای قطبی اولویت نخست سازمان را مشخص میکند و در هر تصمیمگیری و دوراهی بهراحتی و بهسرعت میتوان مسیر درست را انتخاب کرد. این موضوع از تضاد منافع و اختلافنظرهای آتی نیز بهشدت میکاهد. مربیگری مکرر به این موضوع اشاره دارد که رویکرد مدیریتی دستوری باید با روش استاد-شاگردی دلسوزانه جایگزین شود و رهبران سازمانی برای بهبود و یادگیری کارکنان و تیمهای خود وقت بگذارند. در نهایت، به توصیه نویسنده کتاب، آندسته از رهبران سازمانی میتوانند کارکنان را به همکاری داوطلبانه و فراتر رفتن از وظایف خود ترغیب کنند که نسبت به مسیر شغلی آنها دلسوز باشند. اگر از کارکنان انتظار داریم که به فکر دستیابی به اهداف سازمان باشند، ما هم باید به آنها کمک کنیم تا در رسیدن به اهدافشان، کسب مهارتها و توانمندیهای لازم برای موفقیتهای بلندمدت و ارتقای ذهنیت خود موفق شوند؛ حتی اگر بدانیم به این صورت چند ماه یا چند سال بعد مجبور به ترک سازمان برای ادامه رشد خود خواهند شد.
رویکرد مدیریتی راس لاراوی که ابتدا در گوگل پیادهسازی شد و بهبود یافت، سپس در توییتر و کوالتریکز به کار گرفته شد، نشان میدهد که چگونه میتوان تیمی شاد، بهرهور و مشارکتجو ایجاد کرد. میتوان اطمینان داشت که نتایج سازمانی در پی ایجاد چنین تیمهای کاری پرانگیزهای هم به طور قابلتوجهی بهبود یابد. شما، مشتریانتان، سهامداران و البته کارکنانتان از پیادهسازی این رویکرد شاد خواهید بود.