کلیدیترین نقش شتابدهندهها
حتی میتوان دایره و دستهبندی مخاطبان را افزایش داد و بهصورت تخصصی در هر جامعه و کسب و کاری داخل شد. بهعنوانمثال مرکز نوآوری در حوزه ورزش، احتمالا ورزشکاران و مربیان را نیز در دستهبندی مخاطبان خود قرار خواهد داد.
اما در جواب این سوال که کلیدیترین نقش شتابدهندهها و مراکز نوآوری چیست باید گفت که «شکلدهی به یک زنجیره مستحکم از همکاری و تعامل مخاطبان با یکدیگر به نحوی که منجر به خلق ارزش دائمی و پایدار شود.»
به زبان سادهتر، تشخیص درست مشکل و توسعه فرآیندها و تفکر سیستماتیک در مرکز نوآوری جهت خلق مستمر پاسخ از جریانهای ورودی و یافتن راهحلها از بیرون از مرکز یا از خروجیهای حاصل شده از تیمهای مستقر در داخل مرکز!
به بیانی دیگر با ایجاد شرایطی که منفعت تمام مخاطبان و ذینفعان در گرو موفقیت هریک از آنها قرار گیرد میتوان شانس موفقیت را افزایش داد. شتابدهندهها و مراکز نوآوری باید تمام مخاطبان را دور یک میز قرار دهند و علاوه بر شنیدن دغدغههای هر طرف، راهحلها را به نحوی ارائه دهند تا بتوانند تمام طرفها را جهت رسیدن به هدفی مشترک همپیمان کنند.
ضمنا در راه رسیدن به این هدف مشترک، چالشهای بسیاری در مسیر وجود دارد و مهمترین آن، تفاوت دغدغهها و درخواستهای هریک از مخاطبان است، اوضاع جایی وخیمتر میشود که بعضی مواقع درخواستها با یکدیگر در تضاد منافع باشند، بهعنوانمثال سرمایهگذار گمان میکند با اعمال محدودیتها و سطح دسترسی مدیریتی بیشتر در استارتآپ، منافع بیشتری کسب خواهد کرد، حال آنکه اعضای استارتآپ میل به آزادی عمل بیشتر در تصمیمگیریهای خرد و کلان دارند. از طرفی اعتماد کردن و شراکت با شخص یا شرکتی که بهتازگی با آن آشنا شدند کاری بس دشوار است و متاسفانه گاهی سرمایهگذاران و استارتآپها نمیتوانند با یکدیگر به زبان مشترکی جهت همکاری و شراکت برسند و متاسفانه تمام فرصتهای بالقوه آتی را از دست میدهند. یکی از نقشهای کلیدی شتابدهندهها و مراکز نوآوری پیداکردن زبان مشترک، رفع نگرانیها و کاهش ریسک طرفین در قراردادهای سرمایهگذاری خطرپذیر بین استارتآپ و سرمایهگذار است. مرکز نوآوری «جهش» در هفتمین سال از فعالیت خود با بیش از ۲۰۰ استارتآپ و سرمایهگذار بهصورت مستقیم در ارتباط بوده و در تمام این سالها در راستای جلب اعتماد طرفین و شروع شراکت و سرمایهگذاری بین استارتآپها در حوزههای گوناگون و سرمایهگذارانی از صنعتهای متنوع تلاش کرده است. نکته جالبتوجه اینجاست که طرفین این قراردادها اذعان داشتند که بدون حضور تیم جهش در میز مذاکره، مذاکرات سرمایهگذاری میان آنها هرگز به نتیجه و انعقاد قرارداد منجر نمیشد. بهعنوان جمعبندی توصیه من به مدیران شتابدهندهها و مراکز نوآوری این است که به دغدغههای هر طرف بهخوبی گوش فرا دهید و در پاسخ به این دغدغهها راهحلهای مشترکی پیدا کنید تا زبانی مشترک بین طرفین جریان یابد، سپس با شناسایی و ارائه مدلهای نوآورانه در حلوفصل درخواستهایی که در آنها تضاد منافع وجود دارد، ریسک را کاهش داده و شرایطی عادلانه و منصفانه برای طرفین رقم بزنید.